هزینه یابی هدف

سابقه استفاده از هزینه یابی هدف به سال 1923 توسط هنری فورد باز می گردد. امروزه، این روش باتوجه به وجود رقابت جهانی ، افزایش انتظارت مشتری، و ضرورت تعیین قیمت رقابتی در بسیاری از صنایع بخوبی مورد استقبال مدیران شرکت ها قرار گرفته است . این عوامل واحدهای تجاری را یکی پس از دیگری همه ساله ناگزیر از جستجو برای یافتن راه هایی برای کاستن از میزان هزینه ها و همزمان تولید محصولاتی با افزایش سطح کیفیت و کارآمدی بالاتر می نماید . فورد این روش را هزینه یابی هدف نام گذاری کرد . به موجب این نوع هزینه یابی ، واحد تجاری با فرض فروش در یک بازار رقابتی قادر به تعیین (هدف گذاری ) قیمت تمام شده محصول یا خدمت گردیده است . حال نیز از سود مورد درخواست بهره مند می شود :

سود مورد درخواست – قیمت رقابتی = قیمت تمام شده هدف

برای رسیدن به سطح قیمت تمام شده هدف ، دو راه در برابر واحد تجاری در راستای کاستن از میزان هزینه ها قرار دارد :

1.اسفاده از فن آوری ساخت جدید یک پارچه ، تکنینک های مدیریت هزینه پیش رفته ، از قبیل هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، و یافتن راهی برای افزایش میزان بهره وری .

2.از طریق طراحی مجدد محصول یا خدمت . این روش به نفع بسیاری از واحدهای تجاری است . زیرا، به موجب آن تصمیمات طراحی بخش اعظم هزینه های کل چرخه حیات محصول را مورد شناسایی قرار می دهد . از طریق توجه دقیق بر طراحی، امکان کاهش قابل توجه در هزینه های کل محصول ممکن خواهد شد. رویکرد گرایش به استفاده از هزینه یابی هدف ، در درجه نخست خاص شرکت های تولیدی در کشور ژاپن محسوب می شود .

در بسیاری از واحدهای تجاری هر دو گزینه بکار گرفته شده است . در این شرکت ها، ابتدا تلاش هایی در جهت دستیابی به ارتقاء سطح بهره وری بالاتر صورت میگیرد. سپس ، از هزینه یابی هدف برای تعیین طرح هایی با قیمت تمام شده پایین تر استفاده می شود . بعضی از مدیران معتقدند، برخلاف اجرای برنامه هایی برای ایجاد بهبود در بهره وری ، هزینه یابی یک معیار مشخص تر ، ویک سطح قیمت تمام شده صریح تر برای این منظور فراهم می کند .

” برای رسیدن به سطح قیمت تمام شده هدف ، دو راه در برابر واحد تجاری وجود دارد ”

در بسیاری از شرکت های تولید کننده خودرو ، طراحان نرم افزار ، و سایر سازندگان محصولات مصرفی بنابر ملاحظات بازار تعیین تعداد و انواع موارد کارآمدی ها در روزآوری دوره ای محصول و قیمت تمام شده آن در مرحله طراحی الزامی است . هزینه یابی هدف، برمبنای تجزیه و تحلیل تعامل بین کارآمدی و هزینه آن به عنوان یک ابزار مناسب مدیریتی در این قبیل واحدهای تجاری مورد استفاده قرار میگیرد . با توجه به قرار گرفتن هزینه یابی در مراحل اولیه فعالیت های بالادستی چرخه حیات محصول ، از آن میتوان برای کمک به واحد تجاری در کاستن از هزینه های کل به خوبی استفاده کرد.

در صنایع زاپن و در شمار روزافزونی از واحدهای تجاری در سرتاسر جهان از هزینه یابی هدف استفاده می شود . شعبه کادیلاک شرکت جنرال موتور، تویوتا ، هوندا موتور ، شرکت کامپک کامپیوتر،این تل ، و در بسیاری از شرکت های دیگر استفاده از هزینه یابی هدف معمول است . تعداد قابل توجهی از واحدهای تجاری به خوبی در یافته اند که رقابت موفقیت آمیز در رهبری قیمت تمام شده یا متمایز کردن محصول به تنهایی دشوار خواهد بود . چرا که این قبیل واحدها ملزم به رقابت هم در قیمت و هم در کارآمدی محصول می باشند . در این شرکت ها ، هزینه یابی هدف شیوه بسیار مفیدی در جهت اعمال مدیریت در تعامل مورد نیاز بین نوع کارآمدی و هزینه آن بشمار می رود .

برای اجرای رویکرد هزینه یابی هدف طی 5 مرحله ذیل الزامی است :

1.تعیین قیمت بازار.

2.تعین سطح سود مورد درخواست.

3.محاسبه قیمت تمام شده هدف براساس قیمت بازار و سود مورد درخواست .

4.استفاده از مهندسی ارزش شناسایی راه های کاستن از قیمت تمام شده محصول .

5.استفاده از هزینه یابی کایزن و کنترل عملیاتی برای کاهش بیش تر هزینه ها.

سه مرحله نخست مستلزم ارایه هیچ نوع توضیح اضافی نیست . در بخش های بعدی مراحل چهارم و پنجم تشریح خواهد شد: استفاده از مهندسی ارزش و هزینه یابی کایزن و کنترل عملیاتی.

————————————————————————————-