روشهای ارزشگذاری در حسابداری
مقدمه: چرا ارزشگذاری در گزارشگری مالی حیاتی است؟
روشهای ارزشگذاری در حسابداری سنگ بنای حسابداری مدرن است. صورتهای مالی شامل اقلام متعددی هستند که باید اندازهگیری شوند. مبنای این اندازهگیری به طور قابل توجهی بر وضعیت مالی و عملکرد گزارش شده یک شرکت تأثیر میگذارد. انتخاب روش ارزشگذاری مناسب برای ارائه اطلاعات مفید جهت تصمیمگیری به سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان ضروری است. این انتخاب منعکسکننده یک تحول بنیادین در فلسفه گزارشگری مالی است. حسابداری از یک رویکرد سنتی مبتنی بر مباشرت (گزارش معاملات گذشته) به سمت یک رویکرد تصمیم-محور حرکت کرده است. این رویکرد جدید بر ارائه اطلاعات مرتبط و آیندهنگر تمرکز دارد.
در قلب این تحول، دو فلسفه اصلی ارزشگذاری قرار دارند. بهای تمام شده تاریخی، رویکردی محافظهکارانه و قابل تأیید است که بر معاملات گذشته تکیه دارد. در مقابل، ارزش منصفانه یک رویکرد مرتبط و بازار-محور است که شرایط فعلی بازار را منعکس میکند.6 هیئت استانداردهای بینالمللی حسابداری (IASB) با تدوین استانداردهایی مانند IFRS 13، به دنبال ایجاد ثبات و قابلیت مقایسه در اندازهگیریها، به ویژه برای ارزش منصفانه، بوده است. افزایش کاربرد ارزش منصفانه نشان میدهد که استانداردگذاران، مربوط بودن اطلاعات را بر قابلیت تأیید صرف، اولویت دادهاند. این تغییر، پیچیدگی و قضاوت در حسابداری را افزایش داده و نیاز به افشای شفاف و تخصص در ارزشگذاری را دوچندان کرده است.
بخش ۱: مبانی کلاسیک ارزشگذاری: بهای تمام شده تاریخی
تعریف و اجزای بهای تمام شده تاریخی
بهای تمام شده تاریخی، بهای اولیه یک دارایی در زمان تحصیل آن است.4 این روش یک رویکرد محافظهکارانه است که بر اساس معاملات واقعی و قابل اثبات بنا شده است. بهای تمام شده شامل تمام مخارجی است که برای رساندن دارایی به مکان و وضعیت فعلی آن جهت استفاده، صرف میشود. این اجزا شامل قیمت خرید، هزینههای حمل، نصب، و سایر مخارج مستقیم مرتبط با تحصیل دارایی است. بهای تمام شده تاریخی به دلیل اتکا به اسناد و مدارک خارجی، یک مبنای اندازهگیری عینی و قابل اتکا در نظر گرفته میشود. این روش، اساس مدل سنتی حسابداری را تشکیل میدهد و برای سالها مبنای اصلی ثبت داراییهای ثابت بوده است.
مزایای بهای تمام شده تاریخی
بزرگترین مزیت بهای تمام شده تاریخی، سادگی، قابلیت اطمینان و عینیت آن است. از آنجا که این روش بر اساس معاملات مستند شکل میگیرد، کمتر در معرض دستکاری یا قضاوتهای ذهنی قرار دارد. این ویژگی، قابلیت تأیید اطلاعات مالی را به شدت افزایش میدهد. حسابرسان میتوانند به راحتی بهای ثبت شده را با فاکتورها و قراردادهای خرید تطبیق دهند. این امر عدم قطعیت در گزارشگری را کاهش میدهد و یک مبنای باثبات برای ثبت داراییها در طول زمان فراهم میکند. در نتیجه، بهای تمام شده تاریخی یک تصویر قابل اتکا از سرمایهگذاریهای انجام شده توسط شرکت ارائه میدهد و محاسبه سود حاصل از عملیات جاری را تسهیل میکند.
معایب و محدودیتهای بهای تمام شده تاریخی
نقطه ضعف اصلی بهای تمام شده تاریخی، از دست دادن مربوط بودن در طول زمان است. در شرایط تورمی یا زمانی که ارزش بازار داراییها به شدت تغییر میکند، بهای تاریخی دیگر ارزش اقتصادی واقعی دارایی را نشان نمیدهد. این موضوع میتواند برای سرمایهگذارانی که به دنبال ارزیابی وضعیت مالی فعلی شرکت هستند، گمراهکننده باشد. جمع کردن داراییهایی که در زمانهای مختلف خریداری شدهاند، یک رقم مجموع در ترازنامه ایجاد میکند که ارزش تحلیلی محدودی دارد. علاوه بر این، تصور “عینیت” کامل در این روش، یک سادهسازی است. قضاوتهای قابل توجهی در تخصیص هزینههای غیرمستقیم، سرمایهای کردن مخارج و تعیین عمر مفید و روش استهلاک وجود دارد. این قضاوتهای پنهان میتوانند بر سود گزارششده تأثیر بگذارند. بنابراین، این روش نیز از ذهنیتگرایی مصون نیست.
بخش ۲: تشریح کامل ارزش منصفانه (IFRS 13)
هدف و دامنه کاربرد IFRS 13
استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی 13 (IFRS 13) یک تغییر پارادایم در ارزشگذاری است. این استاندارد مشخص نمیکند که چه زمانی باید از ارزش منصفانه استفاده کرد. در عوض، یک چارچوب واحد و یکپارچه برای نحوه اندازهگیری ارزش منصفانه ارائه میدهد، زمانی که استاندارد دیگری استفاده از آن را الزامی کرده یا اجازه دهد. هدف اصلی IFRS 13، افزایش ثبات و قابلیت مقایسه در اندازهگیریهای ارزش منصفانه در تمام استانداردها است. این استاندارد هم برای اقلام مالی و هم غیرمالی کاربرد دارد. با این حال، استثنائاتی نیز وجود دارد. پرداختهای مبتنی بر سهام (IFRS 2) و اجارهها (IFRS 16) از دامنه کاربرد IFRS 13 مستثنی هستند، زیرا دارای قوانین اندازهگیری خاص خود میباشند.
تعریف دقیق ارزش منصفانه: قیمت خروج
IFRS 13 ارزش منصفانه را به صورت دقیق تعریف میکند. ارزش منصفانه عبارت است از قیمتی که در یک معامله منظم بین مشارکتکنندگان بازار در تاریخ اندازهگیری، بابت فروش یک دارایی دریافت یا بابت انتقال یک بدهی پرداخت میشود. این تعریف بر چند مفهوم کلیدی استوار است. اول، ارزش منصفانه یک “قیمت خروج” (Exit Price) است، نه یک “قیمت ورود” (Entry Price). این بدان معناست که ارزشگذاری از دیدگاه فروشنده دارایی یا انتقالدهنده بدهی انجام میشود. دوم، این یک اندازهگیری بازار-محور است، نه یک اندازهگیری مختص واحد تجاری. بنابراین، قصد واحد تجاری برای نگهداری دارایی یا تسویه بدهی، در اندازهگیری ارزش منصفانه بیاهمیت است. این رویکرد، ارزشگذاری را از نیت مدیریت جدا کرده و آن را به واقعیتهای بازار پیوند میزند.
مفاهیم کلیدی: معامله منظم و مشارکتکنندگان بازار
تعریف ارزش منصفانه بر دو مفهوم اساسی استوار است: “معامله منظم” و “مشارکتکنندگان بازار”. یک معامله منظم، معاملهای است که در شرایط عادی بازار انجام میشود و نه در شرایط اضطراری یا فروش اجباری. این فرض میکند که دارایی یا بدهی برای مدتی معقول در معرض بازار قرار گرفته است تا فعالیتهای بازاریابی معمول انجام شود. این مفهوم تضمین میکند که قیمت، منعکسکننده ارزش واقعی در یک بازار کارا است، نه یک قیمت فروش فوری. مشارکتکنندگان بازار، خریداران و فروشندگان مستقل، آگاه و مایل هستند که در جهت بهترین منافع اقتصادی خود عمل میکنند. ارزشگذاری باید با استفاده از مفروضاتی انجام شود که این مشارکتکنندگان بازار از آنها استفاده میکنند، از جمله مفروضات مربوط به ریسک.
بازار اصلی و بازار بهینه
ارزشگذاری بر اساس ارزش منصفانه فرض میکند که معامله در یک بازار مشخص رخ میدهد. این بازار یا “بازار اصلی” است یا “بازار بهینه”. بازار اصلی، بازاری است که بیشترین حجم و سطح فعالیت را برای دارایی یا بدهی مورد نظر دارد. اگر بازار اصلی وجود نداشته باشد، ارزشگذاری باید بر اساس بازار بهینه انجام شود. بازار بهینه، بازاری است که پس از کسر هزینههای معامله و حمل و نقل، مبلغ دریافتی بابت فروش دارایی را به حداکثر یا مبلغ پرداختی برای انتقال بدهی را به حداقل میرساند. نکته مهم این است که اگرچه هزینههای معامله برای شناسایی بازار بهینه در نظر گرفته میشوند، اما این هزینهها از اندازهگیری نهایی ارزش منصفانه کسر نمیشوند، زیرا آنها ویژگی معامله هستند نه ویژگی دارایی یا بدهی.
بخش ۳: سلسله مراتب ارزش منصفانه
هدف از سلسله مراتب
IFRS 13 یک “سلسله مراتب ارزش منصفانه” را معرفی میکند تا شفافیت و قابلیت مقایسه را افزایش دهد. این سلسله مراتب، خود تکنیکهای ارزشگذاری را طبقهبندی نمیکند، بلکه ورودیهای مورد استفاده در آن تکنیکها را دستهبندی میکند. هدف اصلی آن، ارائه سیگنالی واضح به استفادهکنندگان صورتهای مالی در مورد قابلیت اتکای اندازهگیریهای ارزش منصفانه است. این سلسله مراتب به ورودیهای قابل مشاهده (سطح ۱) بالاترین اولویت و به ورودیهای غیرقابل مشاهده (سطح ۳) کمترین اولویت را میدهد. طبقهبندی نهایی یک اندازهگیری ارزش منصفانه به طور کامل بر اساس پایینترین سطح ورودی تعیین میشود که برای کل اندازهگیری معنادار و بااهمیت باشد این ساختار، یک ابزار قدرتمند برای افشای ریسک است و شرکتها را مجبور میکند تا میزان ذهنیتگرایی در ترازنامه خود را به بازار نشان دهند.
-
ورودیهای سطح ۱: بالاترین قابلیت اتکا
ورودیهای سطح ۱، قیمتهای اعلام شده (تعدیل نشده) در بازارهای فعال برای داراییها یا بدهیهای یکسان هستند که واحد تجاری در تاریخ اندازهگیری به آنها دسترسی دارد. این ورودیها قابل اتکاترین شواهد برای ارزش منصفانه هستند و در صورت وجود، باید بدون تعدیل مورد استفاده قرار گیرند. یک بازار فعال، بازاری است که در آن معاملات با تواتر و حجم کافی برای ارائه اطلاعات قیمتگذاری به صورت مستمر انجام میشود. مثال کلاسیک برای ورودی سطح ۱، قیمت سهام یک شرکت پذیرفته شده در یک بورس اوراق بهادار معتبر است. استفاده از این ورودیها نیاز به قضاوت حداقلی دارد و بالاترین سطح از عینیت را در چارچوب ارزش منصفانه فراهم میکند.
-
ورودیهای سطح ۲: دادههای قابل مشاهده
ورودیهای سطح ۲، ورودیهایی غیر از قیمتهای اعلام شده در سطح ۱ هستند که برای دارایی یا بدهی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، قابل مشاهده میباشند. این سطح شامل طیف گستردهای از دادههای بازار است. نمونههایی از ورودیهای سطح ۲ عبارتند از: قیمتهای اعلام شده برای داراییهای مشابه در بازارهای فعال، قیمتهای اعلام شده برای داراییهای یکسان در بازارهای غیرفعال، نرخهای بهره، منحنیهای بازده، و اسپرد اعتباری. این ورودیها ممکن است برای انطباق با ویژگیهای خاص دارایی یا بدهی مورد ارزشگذاری، نیاز به تعدیل داشته باشند. اگرچه این ورودیها به اندازه سطح ۱ مستقیم نیستند، اما همچنان بر اساس دادههای بازار قابل مشاهده بنا شدهاند و سطح بالایی از قابلیت اطمینان را ارائه میدهند.
-
ورودیهای سطح ۳: دادههای غیرقابل مشاهده
ورودیهای سطح ۳، ورودیهایی هستند که دادههای بازار برای آنها در دسترس نیست. در این سطح، واحد تجاری مجبور است از بهترین اطلاعات موجود، از جمله دادههای داخلی خود، برای ایجاد مفروضاتی استفاده کند که مشارکتکنندگان بازار در قیمتگذاری از آنها استفاده میکردند. این سطح از سلسله مراتب، کمترین قابلیت اتکا را دارد و نیازمند قضاوت قابل توجهی از سوی مدیریت است. نمونههایی از ورودیهای سطح ۳ شامل پیشبینیهای داخلی جریانهای نقدی آتی یا استفاده از یک نرخ تنزیل است که بر اساس دادههای بازار قابل مشاهده تعیین نشده است. وجود حجم بالایی از داراییهای سطح ۳ در ترازنامه یک شرکت، به سرمایهگذاران هشدار میدهد که ارزش خالص گزارش شده به شدت به مدلها و مفروضات خود شرکت وابسته است.
بخش ۴: رویکردهای سهگانه ارزشگذاری ارزش منصفانه
مقدمهای بر رویکردهای ارزشگذاری
IFRS 13 سه رویکرد کلی ارزشگذاری را مشخص میکند: رویکرد بازار، رویکرد درآمد، و رویکرد هزینه.1 هدف از به کارگیری این رویکردها، برآورد قیمت خروج در یک معامله منظم است. استاندارد، یک رویکرد را بر دیگری ارجحیت نمیدهد. در عوض، انتخاب تکنیک ارزشگذاری باید به گونهای باشد که استفاده از ورودیهای قابل مشاهده را به حداکثر و استفاده از ورودیهای غیرقابل مشاهده را به حداقل برساند. این اصل، فرآیند ارزشگذاری را به یک تحقیق مبتنی بر شواهد برای کشف دادههای قابل اتکا تبدیل میکند. نتیجه این تحقیق نه تنها سطح در سلسله مراتب را تعیین میکند، بلکه رویکرد ارزشگذاری مناسب را نیز مشخص میسازد.
رویکرد بازار
رویکرد بازار از قیمتها و سایر اطلاعات مرتبط حاصل از معاملات بازار برای داراییها یا بدهیهای یکسان یا قابل مقایسه (مشابه) استفاده میکند. این رویکرد بر اصل جایگزینی استوار است: یک خریدار منطقی برای یک دارایی، بیشتر از قیمتی که برای یک دارایی مشابه در بازار پرداخت میشود، نخواهد پرداخت. این روش زمانی بیشترین کاربرد را دارد که دادههای معاملاتی برای داراییهای مشابه به راحتی در دسترس باشد، مانند املاک و مستغلات یا برخی کسبوکارهای خصوصی. تکنیکهای رایج در این رویکرد شامل استفاده از ضرایب بازار (مانند ضریب قیمت به درآمد) است که از شرکتهای قابل مقایسه استخراج میشود. این رویکرد به طور طبیعی با ورودیهای سطح ۱ و ۲ سلسله مراتب ارزش منصفانه همخوانی دارد.
رویکرد درآمد
رویکرد درآمد، مبالغ آتی (مانند جریانهای نقدی، درآمد یا هزینهها) را به یک مبلغ واحد فعلی (تنزیل شده) تبدیل میکند. ارزشگذاری بر اساس انتظارات فعلی بازار در مورد آن مبالغ آتی انجام میشود. متداولترین تکنیک در این رویکرد، روش جریانهای نقدی تنزیل شده (DCF) است. این روش نیازمند برآورد جریانهای نقدی آتی است که انتظار میرود دارایی ایجاد کند و همچنین تعیین یک نرخ تنزیل مناسب که ریسک و ارزش زمانی پول را منعکس کند. رویکرد درآمد اغلب زمانی استفاده میشود که دارایی، جریانهای نقدی قابل شناسایی و مجزایی تولید میکند، مانند ابزارهای مالی یا یک کسبوکار کامل. این رویکرد معمولاً به ورودیهای سطح ۳ (مانند پیشبینیهای مدیریت) متکی است.
رویکرد هزینه
رویکرد هزینه، مبلغی را منعکس میکند که در حال حاضر برای جایگزینی ظرفیت خدمترسانی یک دارایی مورد نیاز است.1 این رویکرد که به آن “بهای جایگزینی جاری” نیز گفته میشود، بر این اصل استوار است که یک خریدار برای یک دارایی، بیشتر از هزینهای که برای ساخت یا خرید یک دارایی جایگزین با کارایی مشابه لازم است، پرداخت نخواهد کرد. این روش اغلب برای داراییهای منحصربهفرد یا تخصصی که دادههای بازار یا درآمد برای آنها در دسترس نیست، استفاده میشود. نمونههایی از این داراییها شامل ماشینآلات خاص یا داراییهای نامشهود ایجاد شده در داخل شرکت است. این رویکرد نیز معمولاً بر ورودیهای سطح ۲ یا ۳ تکیه دارد.
بخش ۵: سایر روشهای کلیدی ارزشگذاری در IFRS
ارزش خالص بازیافتنی (NRV) طبق استاندارد IAS 2
علاوه بر چارچوب کلی ارزش منصفانه، استانداردهای IFRS شامل روشهای ارزشگذاری خاص برای انواع معینی از داراییها هستند. استاندارد حسابداری بینالمللی 2 (IAS 2)، که به موجودی کالا میپردازد، یک قاعده مشخص را الزام میکند. طبق این استاندارد، موجودیها باید به اقل بهای تمام شده و خالص ارزش بازیافتنی اندازهگیری شوند. این قاعده تضمین میکند که موجودیها با ارزشی بیش از آنچه انتظار میرود از فروش آنها حاصل شود، در صورتهای مالی ثبت نشوند. وجود این قاعده خاص نشان میدهد که IFRS یک سیستم کاملاً مبتنی بر اصول نیست، بلکه یک چارچوب عملگرایانه است که استثنائات عملی را در جایی که اطلاعات مفیدتری ارائه میدهند، مجاز میداند.
تعریف و محاسبه NRV
خالص ارزش بازیافتنی (NRV) عبارت است از قیمت فروش برآوردی در روال عادی فعالیت تجاری، منهای هزینههای برآوردی تکمیل و هزینههای برآوردی لازم برای فروش.24 برای محاسبه NRV، یک واحد تجاری باید قیمت مورد انتظار فروش موجودی را برآورد کند. سپس، تمام هزینههایی که برای آمادهسازی موجودی جهت فروش (مانند هزینههای بستهبندی نهایی) و خود فرآیند فروش (مانند کمیسیون فروش) لازم است، از آن کسر میشود. هرگونه کاهش ارزش موجودی به خالص ارزش بازیافتنی، باید به عنوان هزینه در دورهای که کاهش ارزش رخ میدهد، شناسایی شود. این فرآیند تضمین میکند که داراییها در ترازنامه بیش از ارزش اقتصادی قابل بازیافت خود نشان داده نشوند.
تمایز کلیدی بین NRV و ارزش منصفانه
یک تمایز حیاتی بین خالص ارزش بازیافتنی و ارزش منصفانه وجود دارد. NRV یک ارزش مختص واحد تجاری است؛ یعنی منعکسکننده مبلغی است که خود آن واحد تجاری انتظار دارد از فروش موجودی در روال عادی کسبوکار خود به دست آورد. در مقابل، ارزش منصفانه یک ارزش مبتنی بر دیدگاه مشارکتکنندگان بازار است و به قیمت در یک معامله فرضی در بازار اصلی اشاره دارد. این دو مفهوم یکسان نیستند. به همین دلیل، خالص ارزش بازیافتنی برای موجودیها ممکن است با “ارزش منصفانه منهای هزینههای فروش” برابر نباشد. این تمایز عمدی است، زیرا NRV واقعیت اقتصادی چرخه عملیاتی خود شرکت را بهتر منعکس میکند.
بهای جایگزینی از روشهای ارزشگذاری در حسابداری
بهای جایگزینی، هزینهای است که در حال حاضر برای جایگزینی یک دارایی با دارایی مشابه در وضعیت مشابه، مورد نیاز است. این روش هم به عنوان یک تکنیک در رویکرد هزینه تحت IFRS 13 و هم به عنوان یک مفهوم مستقل کاربرد دارد. مزیت اصلی آن، سادگی و عینیت در ارزشگذاری داراییهای تخصصی است که بازار فعال یا دادههای درآمدی قابل اتکایی ندارند. با این حال، این روش محدودیتهایی نیز دارد. تکرار داراییهای نامشهود مانند ارزش برند یا روابط با مشتری از طریق هزینه، دشوار یا غیرممکن است. همچنین، اگر بهای جایگزینی برای کهنگی فنی و اقتصادی تعدیل نشود، میتواند منجر به بیشنمایی ارزش دارایی شود.
نتیجهگیری: انتخاب روش بهینه و اهمیت افشا
روشهای ارزشگذاری در حسابداری از بهای تمام شده تاریخی قابل تأیید تا ارزش منصفانه بازار-محور، طیف وسیعی را پوشش میدهند. انتخاب روش بهینه، یک تصمیم اختیاری نیست. این انتخاب توسط استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS) برای هر نوع دارایی یا بدهی مشخص شده است. بهای تمام شده تاریخی به دلیل قابلیت اتکا همچنان کاربرد دارد. اما روند جهانی به سمت ارزش منصفانه است تا اطلاعات مرتبطتری برای تصمیمگیری فراهم شود.
با حرکت به سمت مدلهای پیچیده و مبتنی بر قضاوت مانند ارزش منصفانه، نقش افشای شفاف و جامع اهمیت حیاتی پیدا میکند. سلسله مراتب ارزش منصفانه و الزامات افشای گسترده در IFRS 13، ابزارهایی هستند که به استفادهکنندگان کمک میکنند تا ریسکها و عدم قطعیتهای موجود در صورتهای مالی را درک کنند. به ویژه برای اندازهگیریهای سطح ۳، افشای کامل مفروضات و تکنیکهای به کار رفته ضروری است. در نهایت، اجرای صحیح این استانداردها نیازمند همکاری نزدیک بین مدیریت شرکت، حسابداران و کارشناسان ارزشگذاری است تا از انطباق و دقت اطمینان حاصل شود.
جدول: مقایسه روشهای ارزشگذاری در حسابداری
روش ارزشگذاری | مبنای اندازهگیری | استاندارد اصلی IFRS | کاربرد اصلی | مزیت کلیدی | محدودیت کلیدی |
بهای تمام شده تاریخی | قیمت تحصیل اولیه | IAS 16, IAS 2 | داراییهای ثابت، موجودی کالا (مبنای اولیه) | قابلیت اتکا و تأییدپذیری بالا | از دست دادن مربوط بودن در طول زمان |
ارزش منصفانه | قیمت خروج در یک معامله منظم بازار | IFRS 13 | ابزارهای مالی، املاک سرمایهگذاری، ترکیبهای تجاری | مربوط بودن به شرایط فعلی بازار | ذهنیتگرایی و پیچیدگی (بهویژه در سطح ۳) |
ارزش خالص بازیافتنی | قیمت فروش برآوردی مختص شرکت (پس از کسر هزینهها) | IAS 2 | موجودی کالا (قاعده اقل) | جلوگیری از بیشنمایی ارزش موجودیها | مختص شرکت است و مبتنی بر بازار نیست |
بهای جایگزینی | هزینه جاری برای جایگزینی ظرفیت خدمترسانی | IFRS 13 (رویکرد هزینه) | داراییهای تخصصی بدون بازار فعال | سادگی برای داراییهای فیزیکی منحصربهفرد | ناتوانی در ارزشگذاری داراییهای نامشهود |
منابع روشهای ارزشگذاری در حسابداری
- Fair Value Measurements – GAAP Dynamics, accessed July 5, 2025, https://www.gaapdynamics.com/insights/accounting-topics/fair-value-measurements-accounting-resources-for-asc-820-and-ifrs-13/
- IFRS 13 Fair value measurements – PwC CEE, accessed July 5, 2025, https://cee.pwc.com/digital-learning-solutions/ifrs_e-learnings_modules/ifrs-13-fair-value-measurement.html
- About the FASB, accessed July 5, 2025, https://www.fasb.org/about-us/about-the-fasb
- (PDF) Historical Cost and Fair Value: Advantages, Disadvantages …, accessed July 5, 2025, https://www.researchgate.net/publication/332355056_Historical_Cost_and_Fair_Value_Advantages_Disadvantages_Application
- Historical Cost vs Fair Value: Understanding the Differences – Viindoo, accessed July 5, 2025, https://viindoo.com/blog/business-management-3/historical-cost-vs-fair-value-1345
- viindoo.com, accessed July 5, 2025, https://viindoo.com/blog/business-management-3/historical-cost-vs-fair-value-1345#:~:text=Both%20two%20methods%20are%20widely,reflection%20of%20current%20market%20conditions.
- Fair Value Accounting vs. Historical Cost Accounting | Review of Business Information Systems (RBIS) – Clute Journals, accessed July 5, 2025, https://clutejournals.com/index.php/RBIS/article/view/7579
- IFRS 13 Fair Value Measurement – IFRS, accessed July 5, 2025, https://www.ifrs.org/issued-standards/list-of-standards/ifrs-13-fair-value-measurement/
- IFRS 13 — Fair Value Measurement – IAS Plus, accessed July 5, 2025, https://www.iasplus.com/en/standards/ifrs/ifrs13
- Insights into IFRS 13 – Grant Thornton International, accessed July 5, 2025, https://www.grantthornton.global/globalassets/1.-member-firms/global/insights/insight-content-blocks-and-media/ifrs/ifrs-13/insights-into-ifrs-13-2021.pdf
- IAS 2 Inventories | PKF, accessed July 5, 2025, https://www.pkf.com/media/8d891e8144729e5/ias-2-inventories.pdf
————————————————————————————-
برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات حسابداری با ما در تماس باشید :
تلفن ۱ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲
تلفن ۲ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳
فکس : ۸۸۲۰۵۷۶۶ ۲۱ ۹۸++