گزارشگری یکپارچه

گزارشگری یکپارچه

گزارشگری یکپارچه

گزارشگری یکپارچه

گزارشگری یکپارچه : نقشه راهی برای خلق ارزش پایدار

بخش ۱: مبانی و چشم‌انداز گزارشگری یکپارچه

۱-۱. گزارشگری یکپارچه چیست؟ تعریفی فراتر از گزارشگری سنتی

گزارشگری یکپارچه یک فرآیند ارتباطی نوین است. این فرآیند چگونگی خلق ارزش در طول زمان را نشان می‌دهد. سازمان‌ها از طریق آن استراتژی، حاکمیت، عملکرد و چشم‌انداز خود را تشریح می‌کنند. این رویکرد، اطلاعات مالی و غیرمالی را در یک روایت منسجم ترکیب می‌کند. گزارشگری یکپارچه تکاملی در گزارشگری شرکتی محسوب می‌شود. این تکامل بر ایجاز، ارتباط استراتژیک و آینده‌نگری تمرکز دارد. مخاطب اصلی آن تأمین‌کنندگان سرمایه مالی هستند. با این حال، تمام ذی‌نفعان از آن بهره‌مند می‌شوند. گزارشگری سنتی اغلب اطلاعات را به صورت مجزا ارائه می‌دهد. گزارش‌های مالی و پایداری به ندرت با یکدیگر ارتباط دارند.6 گزارشگری یکپارچه این شکاف اطلاعاتی را پر می‌کند. این رویکرد پیوندهای نامرئی میان استراتژی، ریسک و عملکرد غیرمالی را آشکار می‌سازد. هدف آن ارائه یک داستان کامل از فرآیند خلق ارزش است.

۱-۲. تکامل گزارشگری یکپارچه: از IIRC تا بنیاد IFRS

گزارشگری یکپارچه توسط شورای بین‌المللی گزارشگری یکپارچه (IIRC) توسعه یافت. این شورا ائتلافی جهانی از نهادهای نظارتی، سرمایه‌گذاران و شرکت‌ها بود. همچنین تدوین‌کنندگان استاندارد و حرفه حسابداری در آن مشارکت داشتند. در آگوست ۲۰۲۲، یک تحول استراتژیک رخ داد. بنیاد استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS) مسئولیت چارچوب را بر عهده گرفت. این انتقال، جایگاه گزارشگری یکپارچه را به طور بنیادین تغییر داد. اکنون هیئت استانداردهای بین‌المللی حسابداری (IASB) و هیئت استانداردهای بین‌المللی پایداری (ISSB) با یکدیگر همکاری می‌کنند. آن‌ها چارچوب را در پروژه‌های استانداردگذاری خود ادغام خواهند کرد. این تحول نشان می‌دهد که گزارشگری یکپارچه دیگر یک ابتکار داوطلبانه نیست. بلکه در حال تبدیل شدن به بخشی از معماری اصلی گزارشگری شرکتی جهانی است. بنیاد IFRS به طور فعال استفاده مستمر از این چارچوب را تشویق می‌کند. 

۱-۳. هدف اصلی گزارشگری یکپارچه: شفاف‌سازی فرآیند خلق ارزش

هدف اصلی گزارشگری یکپارچه، توضیح فرآیند خلق ارزش است. این گزارش به تأمین‌کنندگان سرمایه مالی نشان می‌دهد که سازمان چگونه در طول زمان ارزش خلق، حفظ یا فرسایش می‌دهد.  این رویکرد اهداف کلیدی دیگری نیز دارد. بهبود کیفیت اطلاعات برای تخصیص کارآمدتر سرمایه یکی از این اهداف است. همچنین به دنبال ترویج یک رویکرد منسجم در گزارشگری شرکتی است. این رویکرد تمام عواملی را که بر خلق ارزش تأثیر می‌گذارند، در بر می‌گیرد. افزایش پاسخگویی در قبال سرمایه‌های شش‌گانه نیز از اهداف مهم آن است. تمرکز بر تأمین‌کنندگان سرمایه مالی، یک انتخاب استراتژیک است. این امر گزارشگری یکپارچه را به ابزاری برای بهبود کارایی بازار تبدیل می‌کند. این رویکرد به زبان مدیران مالی و سرمایه‌گذاران صحبت می‌کند. بازنگری سال ۲۰۲۱ چارچوب، به صراحت گزارش فرسایش ارزش را نیز شامل شد. این موضوع اعتبار آن را به عنوان یک ابزار گزارشگری متوازن و واقع‌بینانه افزایش می‌دهد.

۱-۴. تفکر یکپارچه: سنگ بنای گزارشگری معنادار

تفکر یکپارچه سنگ بنای گزارشگری یکپارچه است. این مفهوم به معنای بررسی فعالانه روابط میان واحدهای مختلف سازمان است. همچنین تأثیر سازمان بر سرمایه‌های مورد استفاده را در نظر می‌گیرد. این نوع تفکر به تصمیم‌گیری و اقدامات یکپارچه منجر می‌شود. چنین اقداماتی خلق ارزش در بلندمدت را مد نظر قرار می‌دهند. گزارش یکپارچه تنها خروجی یک فرآیند عمیق‌تر داخلی است. در واقع، بزرگترین مزیت این سفر، تحول فرهنگی و فرآیندی در سازمان است. تفکر یکپارچه به شکستن سیلوهای سازمانی کمک می‌کند. سازمان‌هایی که بدون پرورش تفکر یکپارچه اقدام به تهیه گزارش می‌کنند، مزایای اصلی را از دست می‌دهند. این مزایا شامل تصمیم‌گیری بهتر و همکاری بین‌بخشی است. بنابراین، چالش اصلی برای شرکت‌ها، مدیریت تغییر است، نه صرفاً تهیه گزارش. تفکر یکپارچه ورودی است و گزارش یکپارچه خروجی آن محسوب می‌شود.

بخش ۲: چارچوب بین‌المللی گزارشگری یکپارچه

۲-۱. اصول راهنمای چارچوب : تمرکز بر استراتژی و آینده‌نگری

چارچوب گزارشگری یکپارچه مبتنی بر اصول است، نه قوانین. این ویژگی به شرکت‌ها انعطاف‌پذیری می‌دهد تا داستان منحصربه‌فرد خلق ارزش خود را روایت کنند. این چارچوب به جای ارائه یک چک‌لیست خشک، راهنمایی‌های کلی ارائه می‌دهد. اصول راهنمای اصلی شامل تمرکز استراتژیک و آینده‌نگری، ارتباط‌پذیری اطلاعات، و روابط با ذی‌نفعان است. همچنین اصول اهمیت، ایجاز، قابلیت اتکا و کامل بودن، و ثبات رویه و مقایسه‌پذیری نیز مورد تأکید قرار گرفته‌اند. هدف نهایی، برقراری ارتباطی شفاف و گویا درباره چگونگی خلق ارزش توسط سازمان است. با این حال، ماهیت اصول‌محور این چارچوب یک شمشیر دولبه است. در حالی که گزارشگری اصیل و متناسب با هر شرکت را ترویج می‌کند، اما چالش‌هایی نیز به همراه دارد. فقدان مقایسه‌پذیری و استانداردسازی از مهم‌ترین این چالش‌ها هستند.  این تنش میان انعطاف‌پذیری و مقایسه‌پذیری، یک موضوع حیاتی برای جامعه حرفه‌ای است.

۲-۲. ارتباط‌پذیری اطلاعات: نمایش یک تصویر جامع و منسجم

ارتباط‌پذیری اطلاعات، مهم‌ترین و دشوارترین اصل در گزارشگری یکپارچه است. این اصل به دنبال ترویج یک رویکرد منسجم است که رشته‌های مختلف گزارشگری را به هم پیوند می‌دهد. یک گزارش یکپارچه باکیفیت باید ارتباط میان اهداف استراتژیک، ریسک و عملکرد را به وضوح نشان دهد. این گزارش همچنین وابستگی‌های متقابل میان سرمایه‌های مختلف را توضیح می‌دهد. در عمل، دستیابی به این ارتباط‌پذیری یک چالش بزرگ برای شرکت‌ها است. ارتباط‌پذیری مانند چسبی است که اجزای مختلف گزارش را به هم متصل می‌کند. این اصل، مجموعه‌ای از اطلاعات پراکنده را به یک داستان منسجم و قانع‌کننده تبدیل می‌کند. بدون آن، گزارش یکپارچه تنها نسخه‌ای طولانی‌تر از گزارش‌های سنتی خواهد بود. برای مثال، برقراری ارتباط میان هزینه‌های کارکنان (سرمایه مالی) و مشارکت کارکنان (سرمایه انسانی) یک چالش عملی است. این امر نیازمند سیستم‌های اطلاعاتی و ذهنیتی مدیریتی است که بتواند این پیوندهای علی و معلولی را در سراسر سازمان ردیابی کند.

بخش ۳: شش سرمایه: منابع خلق ارزش

۳-۱. مفهوم سرمایه‌ها در گزارشگری یکپارچه

چارچوب گزارشگری یکپارچه، منابع خلق ارزش یک سازمان را در شش دسته طبقه‌بندی می‌کند. این دسته‌ها شامل سرمایه مالی، تولیدی، فکری، انسانی، اجتماعی و ارتباطی، و طبیعی هستند. این سرمایه‌ها ذخایری از ارزش هستند که تحت تأثیر فعالیت‌های سازمان قرار می‌گیرند یا توسط آن‌ها دگرگون می‌شوند. مدل کسب‌وکار سازمان از این سرمایه‌ها به عنوان ورودی استفاده می‌کند. این مدل مفهومی، تعریف منابع سازمان را به طور اساسی تغییر می‌دهد. حسابداری سنتی عمدتاً بر سرمایه‌های مالی و تولیدی تمرکز دارد. اما مدل شش سرمایه، مدیریت و سرمایه‌گذاران را وادار می‌کند تا منابع گسترده‌تری را به رسمیت بشناسند. این منابع شامل مهارت کارکنان، شهرت برند یا دسترسی به آب پاک است. این دیدگاه، گفتگوی استراتژیک را از مدیریت سود و زیان به مدیریت مجموعه‌ای وسیع از دارایی‌های ارزش‌آفرین منتقل می‌کند. این یک نگاه واقع‌بینانه‌تر به کسب‌وکارهای مدرن است.

۳-۲. سرمایه مالی (Financial Capital)

سرمایه مالی به مجموعه وجوهی اطلاق می‌شود که در دسترس یک سازمان قرار دارد. این وجوه برای تولید کالا یا ارائه خدمات به کار گرفته می‌شوند. منابع تأمین این سرمایه متنوع است. این منابع می‌تواند شامل تأمین مالی از طریق بدهی، سهام یا کمک‌های بلاعوض باشد. همچنین وجوه حاصل از عملیات یا سرمایه‌گذاری‌ها نیز بخشی از سرمایه مالی محسوب می‌شود. سرمایه مالی به عنوان سوخت ضروری برای تمام فعالیت‌های دیگر سازمان عمل می‌کند. بدون دسترسی پایدار به این سرمایه، توانایی سازمان برای استفاده و توسعه سایر سرمایه‌ها به شدت محدود می‌شود. بنابراین، مدیریت کارآمد و پاسخگویانه سرمایه مالی، نقطه شروع فرآیند خلق ارزش است.

۳-۳. سرمایه تولیدی (Manufactured Capital)

سرمایه تولیدی شامل اشیاء فیزیکی ساخته دست بشر است. این اشیاء در فرآیند تولید کالا یا ارائه خدمات توسط سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرند. نمونه‌های بارز این سرمایه شامل ساختمان‌ها، ماشین‌آلات و تجهیزات است. علاوه بر این، زیرساخت‌هایی مانند جاده‌ها، بنادر، پل‌ها و تأسیسات تصفیه آب و فاضلاب نیز در این دسته قرار می‌گیرند. این سرمایه ابزارهای فیزیکی تولید را تشکیل می‌دهد. کارایی، نگهداری و نوسازی سرمایه تولیدی تأثیر مستقیمی بر بهره‌وری و توانایی رقابتی سازمان دارد. در گزارشگری یکپارچه، استهلاک فیزیکی و تکنولوژیکی این سرمایه و برنامه‌های سازمان برای جایگزینی آن مورد توجه قرار می‌گیرد.

۳-۴. سرمایه فکری (Intellectual Capital)

سرمایه فکری شامل دارایی‌های نامشهود مبتنی بر دانش سازمانی است. این سرمایه منبع اصلی مزیت رقابتی و پتانسیل درآمدزایی آینده است. مصادیق آن شامل مالکیت فکری مانند پتنت‌ها، حق چاپ، نرم‌افزارها و مجوزها می‌شود. همچنین “سرمایه سازمانی” مانند دانش ضمنی، سیستم‌ها، رویه‌ها و پروتکل‌ها نیز بخشی از آن است. دارایی‌های نامشهود مرتبط با برند و شهرت سازمان نیز در این دسته جای می‌گیرند. اندازه‌گیری و گزارشگری این سرمایه یکی از بزرگترین چالش‌ها در گزارشگری یکپارچه است. با این حال، شناسایی و تشریح آن برای نمایش کامل توانایی‌های خلق ارزش سازمان ضروری است.

۳-۵. سرمایه انسانی (Human Capital)

سرمایه انسانی به شایستگی‌ها، قابلیت‌ها و تجربیات افراد اشاره دارد. همچنین انگیزه‌های آن‌ها برای نوآوری را نیز در بر می‌گیرد. این سرمایه موتور نوآوری و اجرای استراتژی‌های سازمان است. همسویی کارکنان با چارچوب حاکمیتی و ارزش‌های اخلاقی سازمان بخشی از این سرمایه است. توانایی درک، توسعه و اجرای استراتژی سازمان نیز از اجزای کلیدی آن محسوب می‌شود. وفاداری و مهارت‌های کارکنان نیز در این دسته قرار می‌گیرند. سرمایه انسانی از طریق سرمایه‌گذاری در آموزش، توسعه و سلامت کارکنان تقویت می‌شود. گزارشگری یکپارچه به سازمان‌ها کمک می‌کند تا نشان دهند چگونه از این سرمایه حیاتی برای دستیابی به اهداف خود استفاده می‌کنند.

۳-۶. سرمایه اجتماعی و ارتباطی (Social and Relationship Capital)

این سرمایه به نهادها و روابط درون و بین جوامع، گروه‌های ذی‌نفعان و سایر شبکه‌ها اشاره دارد. توانایی به اشتراک گذاشتن اطلاعات برای افزایش رفاه فردی و جمعی نیز بخشی از آن است. این سرمایه شامل هنجارهای مشترک، ارزش‌ها و رفتارهای مشترک می‌شود. روابط کلیدی با ذی‌نفعان، اعتماد و تمایلی که سازمان برای تعامل ایجاد کرده است، از اجزای آن هستند. شهرت برند و “مجوز فعالیت” سازمان در جامعه نیز به این سرمایه وابسته است. این سرمایه از طریق تعامل شفاف، مسئولانه و منصفانه با تمام ذی‌نفعان، از جمله مشتریان، تأمین‌کنندگان و جوامع محلی، ایجاد و تقویت می‌شود.

۳-۷. سرمایه طبیعی (Natural Capital)

سرمایه طبیعی شامل تمام منابع و فرآیندهای زیست‌محیطی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر است. این منابع از رفاه گذشته، حال یا آینده یک سازمان حمایت می‌کنند. هوا، آب، زمین، مواد معدنی و جنگل‌ها نمونه‌هایی از این سرمایه هستند. تنوع زیستی و سلامت اکوسیستم نیز در این دسته قرار می‌گیرند. هر کسب‌وکاری به نوعی به سرمایه طبیعی وابسته است. گزارشگری یکپارچه سازمان‌ها را تشویق می‌کند تا تأثیرات و وابستگی‌های خود به این سرمایه را شناسایی کنند. این امر به مدیریت بهتر ریسک‌های زیست‌محیطی و شناسایی فرصت‌های مرتبط با پایداری کمک می‌کند. 

نوع سرمایه تعریف نمونه‌ها
مالی مجموعه وجوه در دسترس برای یک سازمان. سهام، بدهی، کمک‌های بلاعوض، وجه نقد حاصل از عملیات.
تولیدی اشیاء فیزیکی ساخته شده توسط بشر که در تولید یا ارائه خدمات استفاده می‌شوند. ساختمان‌ها، تجهیزات، زیرساخت‌ها.
فکری دارایی‌های نامشهود سازمانی و مبتنی بر دانش. پتنت‌ها، نرم‌افزار، شهرت برند، سیستم‌ها.
انسانی شایستگی‌ها، قابلیت‌ها و انگیزه‌های افراد. مهارت‌ها، تجربه، همسویی اخلاقی، نوآوری.
اجتماعی و ارتباطی روابط با جوامع، ذی‌نفعان و شبکه‌ها. هنجارهای مشترک، شهرت برند، اعتماد ذی‌نفعان.
طبیعی منابع زیست‌محیطی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر. هوا، آب، زمین، مواد معدنی، تنوع زیستی.

بخش ۴: فرآیند خلق ارزش و مدل کسب‌وکار

۴-۱. مدل کسب‌وکار: قلب گزارش یکپارچه

مدل کسب‌وکار در مرکز گزارش یکپارچه قرار دارد.  این مدل، سیستمی است که ورودی‌ها را از طریق فعالیت‌های تجاری به خروجی‌ها و پیامدها تبدیل می‌کند. هدف نهایی این فرآیند، خلق ارزش است. در چارچوب گزارشگری یکپارچه، مدل کسب‌وکار یک توصیف ایستا از فعالیت‌های شرکت نیست. بلکه به عنوان یک “موتور تبدیل ارزش” پویا عمل می‌کند. این موتور نشان می‌دهد که چگونه سرمایه‌های مختلف به نتایج ملموس و ناملموس تبدیل می‌شوند. تشریح مدل کسب‌وکار در ارتباط با سرمایه‌ها یکی از دشوارترین جنبه‌های پیاده‌سازی برای شرکت‌ها است. این دشواری نشان می‌دهد که بسیاری از سازمان‌ها ممکن است درک روشنی از نحوه خلق ارزش خود نداشته باشند. فرآیند گزارشگری یکپارچه، مدیریت را وادار به این گفتگوی استراتژیک می‌کند. این امر به خودی خود یک مزیت قابل توجه است.

بخش ۵: عناصر محتوایی یک گزارش یکپارچه

۵-۱. مرور کلی سازمان و محیط خارجی آن

این بخش به معرفی سازمان و زمینه فعالیت آن می‌پردازد. گزارش باید به طور واضح بیان کند که سازمان چه کاری انجام می‌دهد و مأموریت آن چیست. شناسایی ذی‌نفعان اصلی و ساختار سازمانی نیز در این بخش ارائه می‌شود. علاوه بر این، رویدادهای خارجی که بیشترین تأثیر را بر سازمان دارند، باید تحلیل شوند. ابزارهایی مانند تحلیل PEST (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری) می‌توانند در این زمینه بسیار مفید باشند. این بخش به خواننده کمک می‌کند تا یک تصویر کلی از هویت سازمان و دنیایی که در آن فعالیت می‌کند، به دست آورد. این اطلاعات زمینه لازم برای درک سایر بخش‌های گزارش را فراهم می‌کند.

۵-2. حاکمیت

بخش حاکمیت، ساختاری را توصیف می‌کند که از خلق ارزش در سازمان پشتیبانی می‌کند. این بخش فراتر از فهرست کردن اعضای هیئت مدیره است. گزارش باید نشان دهد که چگونه ساختار حاکمیتی به نظارت بر استراتژی، مدیریت ریسک و عملکرد کمک می‌کند. شفافیت در مورد نقش‌ها، مسئولیت‌ها و فرآیندهای تصمیم‌گیری هیئت مدیره اهمیت دارد. همچنین، نحوه ارتباط هیئت مدیره با مدیریت اجرایی و ذی‌نفعان کلیدی باید تشریح شود. یک ساختار حاکمیتی قوی، اعتماد سرمایه‌گذاران را به توانایی سازمان برای خلق ارزش پایدار افزایش می‌دهد. این بخش نشان می‌دهد که سازمان چگونه پاسخگویی و نظارت را در بالاترین سطح تضمین می‌کند.

۵-۳. ریسک‌ها و فرصت‌ها

این بخش باید یک تحلیل جامع از ریسک‌ها و فرصت‌های پیش روی سازمان ارائه دهد. این تحلیل باید هم مسائل داخلی و هم خارجی را پوشش دهد. این رویکرد فراتر از یک تحلیل SWOT سنتی است. برای مثال، یک ضعف داخلی مانند شکاف در توسعه محصول جدید، یک ریسک برای درآمدهای آتی محسوب می‌شود. در مقابل، یک نام تجاری قوی، فرصت‌های بیشتری برای جریان‌های درآمدی آینده ایجاد می‌کند. گزارش نباید تنها بر فرصت‌ها تأکید کند. سرمایه‌گذاران برای تصمیم‌گیری آگاهانه به درک ریسک‌های مرتبط نیز نیاز دارند. مهم‌تر از همه، گزارش باید توضیح دهد که سازمان چگونه این ریسک‌ها را مدیریت و کاهش می‌دهد.

۵-۴. استراتژی و تخصیص منابع

در این بخش، سازمان برنامه‌های خود برای دستیابی به اهداف استراتژیک را تشریح می‌کند. گزارش باید توضیح دهد که سازمان چگونه به تغییرات بازار پاسخ می‌دهد. این برنامه‌ها می‌تواند شامل توسعه محصولات جدید، ساخت کارخانه‌های جدید یا گسترش به بازارهای جدید باشد. استفاده از مدل‌های استراتژیک مانند مدل‌های پورتر، ماتریس BCG و زنجیره ارزش می‌تواند به غنای این بخش کمک کند. برای سرمایه‌گذاران مهم است که بدانند شرکت چگونه برای اجرای این استراتژی‌ها منابع تخصیص می‌دهد. همچنین، مدیریت مؤثر این تغییرات و هزینه‌های احتمالی باید مورد بحث قرار گیرد. این بخش، نقشه راه آینده سازمان را ترسیم می‌کند.

۵-۵. عملکرد

این بخش به این سوال پاسخ می‌دهد که “سازمان در برابر استراتژی خود چگونه عمل کرده است؟”. گزارش عملکرد باید هم نتایج مالی و هم غیرمالی را در بر گیرد.  نتایج مالی می‌تواند شامل درآمد، جریان نقدی و سودآوری باشد. نتایج غیرمالی می‌تواند شامل رضایت مشتری، وفاداری به برند و تأثیرات زیست‌محیطی باشد. انتخاب شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) مناسب که به طور مستقیم با اهداف استراتژیک مرتبط هستند، بسیار مهم است. این بخش باید یک تصویر متوازن از موفقیت‌ها و چالش‌های سازمان در دوره گزارشگری ارائه دهد. این امر به ذی‌نفعان کمک می‌کند تا پیشرفت سازمان را در مسیر خلق ارزش ارزیابی کنند.

۵-۶. چشم‌انداز آینده

بخش چشم‌انداز آینده به چالش‌ها و عدم‌قطعیت‌هایی می‌پردازد که سازمان در مسیر استراتژی خود با آن‌ها مواجه است.  این بخش باید آینده‌نگر باشد و پیامدهای بالقوه این چالش‌ها را برای مدل کسب‌وکار و عملکرد آینده تحلیل کند. سرمایه‌گذاران و سایر ذی‌نفعان به دقت این بخش را مطالعه می‌کنند تا توانایی سازمان برای انطباق و پایداری در بلندمدت را ارزیابی کنند. در شرایط کنونی، صداقت و شفافیت در مورد چشم‌انداز آینده بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. سازمان‌هایی که به طور واقع‌بینانه به آینده نگاه می‌کنند، اعتماد بیشتری جلب خواهند کرد. این بخش نشان‌دهنده بلوغ استراتژیک سازمان است.

۵-۷. مبنای تهیه و ارائه گزارش

این بخش به شفاف‌سازی فرآیند تهیه گزارش می‌پردازد. سازمان باید توضیح دهد که چگونه موضوعات بااهمیت برای گزارش را تعیین کرده است. فرآیند تعیین اهمیت (Materiality) باید به وضوح تشریح شود. این فرآیند شامل شناسایی موضوعاتی است که تأثیر قابل توجهی بر توانایی سازمان برای خلق ارزش دارند. همچنین، چارچوب‌ها یا استانداردهای مورد استفاده برای اندازه‌گیری و گزارش شاخص‌های عملکرد باید مشخص شوند. این بخش به خوانندگان کمک می‌کند تا قابلیت اتکا و کامل بودن اطلاعات ارائه شده را ارزیابی کنند. شفافیت در مورد مبنای تهیه، اعتبار گزارش یکپارچه را افزایش می‌دهد و به ایجاد اعتماد کمک می‌کند.

بخش ۶: مزایا و منافع پیاده‌سازی گزارشگری یکپارچه

۶-۱. بهبود تفکر و مدیریت یکپارچه

یکی از اساسی‌ترین مزایای گزارشگری یکپارچه، تأثیر آن بر فرآیندهای داخلی سازمان است. این رویکرد، تفکر جامع و یکپارچه را ترویج می‌کند و به شکستن سیلوهای سنتی میان بخش‌های مختلف کمک می‌کند. سازمان‌ها با پیاده‌سازی آن، به بینش بهتری در مورد عوامل محرک عملکرد کسب‌وکار خود دست می‌یابند.6 فرآیند گزارشگری به عنوان یک کاتالیزور برای تغییرات سازمانی عمل می‌کند. این فرآیند ارتباطات بین‌بخشی و همسویی استراتژیک را بهبود می‌بخشد. مدیریت تیم‌ها درک بهتری از چگونگی تأثیر اقداماتشان بر کل فرآیند خلق ارزش پیدا می‌کنند. در نتیجه، تصمیم‌گیری‌ها هماهنگ‌تر و استراتژیک‌تر می‌شوند. این مزیت داخلی، پایه‌ای برای سایر منافع خارجی است.

۶-۲. افزایش شفافیت و بهبود تصمیم‌گیری

گزارشگری یکپارچه شفافیت را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این امر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میان سازمان و ذی‌نفعانش کمک می‌کند. در نتیجه، فرآیندهای تصمیم‌گیری در داخل و خارج از سازمان بهبود می‌یابد. سازمان‌ها با این رویکرد، ریسک‌ها و فرصت‌ها را به طور مؤثرتری شناسایی می‌کنند. این شفافیت تنها برای ذی‌نفعان خارجی نیست. مدیریت نیز دید واضح‌تر و جامع‌تری از کسب‌وکار پیدا می‌کند. این دیدگاه جامع، آن‌ها را قادر می‌سازد تا تصمیمات استراتژیک و عملیاتی بهتری اتخاذ کنند. شواهد نشان می‌دهد که این بهبود در تصمیم‌گیری می‌تواند به عملکرد مالی بهتر، مانند افزایش حاشیه سود ناخالص، منجر شود. 

۶-۳. تقویت روابط با ذی‌نفعان و بهبود شهرت

سازمان‌هایی که گزارشگری یکپارچه را اتخاذ می‌کنند، اغلب شاهد بهبود شهرت شرکتی و روابط خود با ذی‌نفعان هستند.  این رویکرد، پاسخگویی و مباشرت سازمان را در قبال تمام سرمایه‌ها افزایش می‌دهد. در نتیجه، اعتماد مشتریان، تأمین‌کنندگان و جامعه به سازمان بیشتر می‌شود. این مزایا یک چرخه فضیلت‌مند ایجاد می‌کنند. تفکر بهتر داخلی به عملکرد بهتر منجر می‌شود. عملکرد بهتر از طریق یک گزارش شفاف، ارتباط برقرار می‌کند. این ارتباط شفاف، اعتماد ذی‌نفعان را تقویت می‌کند. اعتماد بیشتر می‌تواند هزینه سرمایه را کاهش دهد و شهرت را بهبود بخشد. در نهایت، این چرخه یک سازمان منعطف‌تر و باارزش‌تر ایجاد می‌کند. این موضوع، توجیه تجاری نهایی برای پیاده‌سازی گزارشگری یکپارچه است.

بخش ۷: چالش‌ها و ملاحظات در پیاده‌سازی

۷-۱. چالش مقایسه‌پذیری و فقدان استانداردسازی

یکی از ضعف‌های اصلی چارچوب گزارشگری یکپارچه، چالش مقایسه‌پذیری است. ماهیت اصول‌محور این چارچوب، مقایسه گزارش‌ها میان سازمان‌های مختلف را دشوار می‌سازد. این موضوع یک نگرانی جدی برای سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران است. چارچوب، راهنمایی مشخصی در مورد چگونگی ایجاد پیوند میان اطلاعات مالی و غیرمالی ارائه نمی‌دهد. شرکت‌های پیشگام در این زمینه، اغلب ثبات رویه داخلی را بر مقایسه‌پذیری خارجی ترجیح می‌دهند. این تنش میان انعطاف‌پذیری برای روایت داستان منحصربه‌فرد هر شرکت و نیاز بازار به داده‌های قابل مقایسه، هنوز حل نشده است. این چالش ساختاری، پذیرش گسترده‌تر گزارشگری یکپارچه را با موانعی روبرو کرده است.

۷-۲. پیچیدگی، هزینه‌ها، و قابلیت اتکای داده‌ها

پیاده‌سازی گزارشگری یکپارچه می‌تواند فرآیندی پیچیده و پرهزینه باشد.  یکی از بزرگترین موانع عملی، در دسترس بودن و قابلیت اتکای داده‌ها برای سرمایه‌های غیرمالی است. اندازه‌گیری و کمی‌سازی سرمایه‌هایی مانند سرمایه فکری یا اجتماعی هنوز در مراحل اولیه توسعه قرار دارد. این امر، قابلیت اتکای کل گزارش را زیر سوال می‌برد. علاوه بر این، فقدان راهنمایی مشخص برای حسابرسان و ارائه‌دهندگان خدمات اطمینان‌بخشی در مورد اطلاعات گزارش یکپارچه، یک چالش دیگر است. ظرافت مفهومی مدل شش سرمایه با واقعیت‌های پیچیده جمع‌آوری و راستی‌آزمایی داده‌ها روبرو می‌شود. بدون سیستم‌های قوی و معیارهای پذیرفته‌شده، اعتبار گزارش به خطر می‌افتد.

۷-۳. چالش‌های داخلی و ملاحظات قانونی

پیاده‌سازی گزارشگری یکپارچه یک چالش فنی و حسابداری است. اما به همان اندازه یک چالش سیاسی و قانونی نیز محسوب می‌شود. غلبه بر موانع داخلی و جلب تعهد هیئت مدیره می‌تواند بسیار زمان‌بر باشد. نگرانی‌هایی در مورد مسئولیت قانونی مدیران در قبال اطلاعات آینده‌نگر ارائه شده در گزارش وجود دارد. این نگرانی‌ها می‌تواند شرکت‌ها را از ارائه چشم‌اندازهای شفاف باز دارد. علاوه بر این، الزامات نظارتی موجود، مانند فرم‌های گزارشگری کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، ممکن است با قالب و زمان‌بندی گزارشگری یکپارچه در تضاد باشد. این عوامل نشان می‌دهند که پیاده‌سازی موفق، نیازمند یک پروژه مدیریت تغییر جامع با حمایت بالاترین سطوح سازمان است.

بخش ۸: چشم‌انداز آینده و نقش حسابداران حرفه‌ای

۸-۱. هم‌افزایی با استانداردهای پایداری و آینده گزارشگری

آینده گزارشگری شرکتی به سمت یک سیستم متصل و یکپارچه در حرکت است. ساختار بنیاد IFRS، با حضور هیئت‌های IASB و ISSB در کنار چارچوب ، برای ایجاد این اتصال طراحی شده است. این ساختار، پیوند میان صورت‌های مالی و افشای اطلاعات مرتبط با پایداری را ممکن می‌سازد. در این اکوسیستم جدید، چارچوب گزارشگری یکپارچه نقشی حیاتی ایفا خواهد کرد. این چارچوب می‌تواند به عنوان “پل روایی” عمل کند. این پل، گزارش‌های بسیار دقیق مبتنی بر استانداردهای حسابداری IFRS را به استانداردهای جدید افشای پایداری IFRS متصل می‌کند. در نتیجه، به جای گزارش‌های مجزا، یک بسته گزارشگری شرکتی منسجم و جامع به ذی‌نفعان ارائه خواهد شد.

۸-۲. نقش ACCA و حسابداران در راهبری گزارشگری یکپارچه

گزارشگری یکپارچه یک فرصت استراتژیک برای حرفه حسابداری است. این رویکرد، نقش حسابداران را از ثبت‌کنندگان رویدادهای مالی تاریخی به شرکای تجاری استراتژیک و آینده‌نگر ارتقا می‌دهد. انجمن حسابداران رسمی خبره (ACCA) گزارشگری یکپارچه را امتداد طبیعی مدیریت عملکرد مدرن می‌داند.  این انجمن، حسابداران مدیریت را در مرکز این فرآیند قرار می‌دهد. آن‌ها در تحلیل، تدوین و نظارت بر استراتژی نقش کلیدی دارند. حسابداران با تسلط بر اصول گزارشگری یکپارچه می‌توانند گفتگوی مربوط به خلق ارزش، ریسک و استراتژی را در سازمان‌های خود رهبری کنند. این امر جایگاه و اهمیت آن‌ها را در دنیای کسب‌وکار که به سرعت در حال تغییر است، تثبیت می‌کند. ACCA با ارائه منابع، آموزش‌ها و بینش‌های گسترده، از این تحول حمایت می‌کند. 

منابع

  1. ifrs.org
  2. (https://www.valuereportingfoundation.org/)
  3. (https://www.ifrs.org/issued-standards/integrated-reporting/)

برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات حسابداری با ما در تماس باشید :

 


مطالب مرتبط :

حاکمیت شرکتی

نرم‌افزار برنامه‌ریزی منابع سازمانی (ERP)

اجزای کنترل داخلی

ضعیفمتوسطخوبخیلی خوبعالی
Loading...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده + دو =