موسسه خدمات حسابداری ارقام نگر آماده خدمات رسانی و مشاوره در زمینه خدمات حسابداری ، خدمات مالیاتی و مشاوره تامین اجتماعی به تمامی سازمان ها و شرکت های میباشد. برای مشاوره با ما در ارتباط باشید.

مفاهیم بنیادی حسابداری براساس استانداردهای حسابداری بین المللی

مفاهیم بنیادی حسابداری

مفاهیم بنیادی حسابداری براساس استانداردهای حسابداری بین المللی

مفاهیم بنیادی حسابداری براساس استانداردهای حسابداری بین المللی

مفاهیم بنیادی حسابداری براساس استانداردهای حسابداری بین المللی

استانداردهای گزارشگری مالی بین‌المللی (IFRS) به عنوان یک زبان مشترک جهانی برای گزارشگری مالی عمل می‌کنند و هدف آن‌ها افزایش شفافیت و قابلیت مقایسه صورت‌های مالی در سطح بین‌المللی است. این استانداردها بر پایه‌ی یک “چارچوب مفهومی برای گزارشگری مالی” استوار هستند که اصول بنیادینی را برای تهیه و ارائه صورت‌های مالی با مقاصد عمومی ارائه می‌دهد.

درک این مفاهیم برای تمامی استفاده‌کنندگان و تهیه‌کنندگان اطلاعات مالی، از سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان گرفته تا مدیران و تحلیلگران مالی، امری حیاتی است. این چارچوب مفهومی به هیئت استانداردهای حسابداری بین‌المللی (IASB) در تدوین استانداردهای جدید و بازنگری استانداردهای موجود کمک می‌کند و همچنین به تهیه‌کنندگان صورت‌های مالی در اعمال استانداردهای IFRS و برخورد با موضوعاتی که هنوز استاندارد خاصی برای آن‌ها وجود ندارد، یاری می‌رساند. در ادامه، به بررسی عمیق‌تر این مفاهیم بنیادی پرداخته خواهد شد.

هدف گزارشگری مالی با مقاصد عمومی در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

هدف اصلی گزارشگری مالی با مقاصد عمومی، فراهم آوردن اطلاعات مالی درباره واحد گزارشگر است که برای سرمایه‌گذاران فعلی و بالقوه، وام‌دهندگان و سایر اعتباردهندگان در تصمیم‌گیری‌های مربوط به تأمین منابع برای آن واحد، مفید باشد. این تصمیمات شامل خرید، فروش، یا نگهداری ابزارهای حقوق صاحبان سهام و بدهی، و ارائه یا تسویه وام‌ها و سایر اشکال اعتبار است.

استفاده‌کنندگان اصلی به اطلاعاتی نیاز دارند تا بتوانند چشم‌انداز جریان‌های نقدی خالص آتی به واحد گزارشگر را ارزیابی کنند. برای دستیابی به این هدف، گزارش‌های مالی اطلاعاتی درباره منابع اقتصادی واحد تجاری (دارایی‌ها)، ادعاها نسبت به آن واحد (بدهی‌ها و حقوق مالکانه)، و تغییرات در آن منابع و ادعاها (ناشی از عملکرد مالی و سایر رویدادها) ارائه می‌دهند. این اطلاعات به استفاده‌کنندگان کمک می‌کند تا میزان، زمان‌بندی و عدم قطعیت جریان‌های نقدی آتی را ارزیابی کرده و در نتیجه، تصمیمات آگاهانه‌تری اتخاذ نمایند.

خصوصیات کیفی بنیادین: مربوط بودن در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

اطلاعات مالی برای اینکه مفید باشند، باید مربوط به تصمیمات استفاده‌کنندگان باشند. اطلاعات مربوط، اطلاعاتی است که قادر به ایجاد تفاوت در تصمیمات اتخاذ شده توسط استفاده‌کنندگان باشد. اطلاعات می‌تواند ارزش پیش‌بینی‌کنندگی، ارزش تأییدکنندگی، یا هر دو را داشته باشد تا مربوط تلقی شود. ارزش پیش‌بینی‌کنندگی به استفاده‌کنندگان کمک می‌کند تا نتایج آتی را پیش‌بینی کنند، در حالی که ارزش تأییدکنندگی به آن‌ها امکان می‌دهد تا ارزیابی‌های گذشته خود را تأیید یا اصلاح نمایند.

این دو نقش با یکدیگر مرتبط هستند؛ اطلاعاتی که ارزش تأییدکنندگی دارد، اغلب ارزش پیش‌بینی‌کنندگی نیز خواهد داشت. یک جنبه مهم از مربوط بودن، مفهوم “اهمیت” است. اطلاعات بااهمیت تلقی می‌شود اگر حذف یا ارائه نادرست آن، به تنهایی یا همراه با سایر اطلاعات، بتواند بر تصمیماتی که استفاده‌کنندگان اصلی گزارش‌های مالی با مقاصد عمومی بر مبنای آن گزارش‌ها اتخاذ می‌کنند، تأثیر بگذارد. اهمیت یک قضاوت خاص واحد تجاری است و به ماهیت و میزان (یا هر دو) اقلامی که اطلاعات به آن‌ها مربوط می‌شود، در چارچوب گزارش مالی یک واحد تجاری خاص، بستگی دارد.

خصوصیات کیفی بنیادین: ارائه صادقانه در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

اطلاعات مالی نه تنها باید مربوط باشند، بلکه باید پدیده‌های اقتصادی را که ادعای نمایش آن‌ها را دارند، صادقانه ارائه کنند. برای اینکه ارائه کاملاً صادقانه باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: کامل، بی‌طرفانه و عاری از اشتباه. کامل بودن به این معناست که تمام اطلاعات لازم برای درک پدیده توسط استفاده‌کننده، شامل تمام توصیفات و توضیحات ضروری، ارائه شده باشد. بی‌طرفی یعنی انتخاب یا ارائه اطلاعات مالی بدون جانبداری صورت گیرد. اطلاعات مالی بی‌طرف، به گونه‌ای وزنی، تأکیدی، یا دستکاری نشده است که احتمال دریافت مطلوب یا نامطلوب آن توسط استفاده‌کنندگان را افزایش دهد.

عاری از اشتباه بودن به این معنا نیست که اطلاعات باید در همه موارد کاملاً دقیق باشد. بسیاری از برآوردها در گزارشگری مالی ذاتاً نمی‌توانند دقیق باشند. با این حال، ارائه صادقانه به این معناست که هیچ اشتباه یا حذفی در توصیف پدیده وجود ندارد و فرآیندی که برای تولید اطلاعات گزارش شده به کار رفته، بدون اشتباه در فرآیند انتخاب و اعمال شده است. در عمل، دستیابی به ارائه کاملاً صادقانه دشوار است، اما هدف، حداکثر کردن این خصوصیات تا حد ممکن است.

خصوصیات کیفی بهبودبخش: قابلیت مقایسه در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

قابلیت مقایسه خصوصیتی کیفی است که استفاده‌کنندگان را قادر می‌سازد شباهت‌ها و تفاوت‌های بین اقلام را شناسایی و درک کنند. اطلاعات درباره یک واحد گزارشگر زمانی مفیدتر است که بتوان آن را با اطلاعات مشابه درباره سایر واحدهای تجاری و با اطلاعات مشابه درباره همان واحد تجاری برای دوره یا تاریخ دیگر مقایسه کرد. قابلیت مقایسه به استفاده‌کنندگان اجازه می‌دهد تا عملکرد مالی و وضعیت مالی یک شرکت را در طول زمان ارزیابی کرده و آن را با شرکت‌های دیگر محک بزنند.

یکنواختی در به کارگیری رویه‌های حسابداری برای معاملات و رویدادهای مشابه، چه در طول زمان برای یک واحد تجاری و چه در یک دوره واحد برای واحدهای تجاری مختلف، به دستیابی به قابلیت مقایسه کمک می‌کند. با این حال، قابلیت مقایسه به معنای یکنواختی مطلق نیست؛ اگر یک رویه حسابداری جدید منجر به ارائه اطلاعات مربوط‌تر و صادقانه‌تر شود، واحد تجاری باید آن را اتخاذ کند، حتی اگر بر قابلیت مقایسه کوتاه‌مدت تأثیر بگذارد. افشای مناسب رویه‌های حسابداری و هرگونه تغییر در آن‌ها برای تقویت قابلیت مقایسه ضروری است.

خصوصیات کیفی بهبودبخش: قابلیت تأیید در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

قابلیت تأیید به تضمین این امر به استفاده‌کنندگان کمک می‌کند که اطلاعات، پدیده‌های اقتصادی را که ادعای نمایش آن‌ها را دارند، صادقانه ارائه می‌کنند. قابلیت تأیید به این معناست که ناظران مستقل و آگاه مختلف می‌توانند به اجماع برسند، هرچند نه لزوماً به توافق کامل، که یک توصیف خاص، ارائه صادقانه‌ای است. اطلاعات کمی که مستقیماً قابل مشاهده هستند، مانند شمارش وجه نقد، می‌توانند مستقیماً تأیید شوند.

سایر اطلاعات ممکن است به طور غیرمستقیم تأیید شوند، مثلاً با بررسی ورودی‌های یک مدل (مانند مقدار، نرخ تنزیل و جریان‌های نقدی آتی برای اندازه‌گیری ارزش فعلی) و محاسبه مجدد خروجی‌ها با استفاده از همان روش‌شناسی. برای اینکه یک برآورد قابل تأیید باشد، لازم نیست فقط یک نتیجه نقطه‌ای وجود داشته باشد؛ طیفی از نتایج ممکن و احتمالات مربوطه نیز می‌تواند قابل تأیید باشد. افشای مفروضات اساسی، روش‌ها و داده‌های مورد استفاده در تهیه اطلاعات مالی به افزایش قابلیت تأیید کمک می‌کند.

خصوصیات کیفی بهبودبخش: به موقع بودن در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

به موقع بودن یعنی در دسترس بودن اطلاعات برای تصمیم‌گیرندگان در زمانی که بتواند بر تصمیمات آن‌ها تأثیر بگذارد. به طور کلی، هرچه اطلاعات جدیدتر باشد، مفیدتر است. اطلاعات قدیمی‌تر ارزش کمتری برای تصمیم‌گیری‌های جاری دارد، هرچند برخی اطلاعات ممکن است حتی پس از گذشت زمان قابل توجهی، برای مثال در شناسایی روندها، همچنان به موقع باشند. مدیریت باید تعادلی بین مربوط بودن و ارائه صادقانه از یک سو، و به موقع بودن از سوی دیگر، برقرار کند.

گاهی اوقات، برای افزایش قابلیت اتکای اطلاعات از طریق حصول اطمینان از کامل بودن و عاری از اشتباه بودن آن، ممکن است لازم باشد ارائه اطلاعات با تأخیر صورت گیرد. با این حال، اگر تأخیر در گزارشگری بیش از حد باشد، اطلاعات ممکن است مربوط بودن خود را از دست بدهد. تلاش برای ارائه اطلاعات در سریع‌ترین زمان ممکن پس از پایان دوره گزارشگری، بدون به خطر انداختن سایر خصوصیات کیفی، یک چالش مستمر برای تهیه‌کنندگان صورت‌های مالی است.

خصوصیات کیفی بهبودبخش: قابلیت درک در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

قابلیت درک یعنی طبقه‌بندی، توصیف و ارائه اطلاعات به صورت واضح و مختصر. صورت‌های مالی برای استفاده‌کنندگانی تهیه می‌شود که دانش معقولی از فعالیت‌های تجاری و اقتصادی و حسابداری دارند و مایلند اطلاعات را با دقت معقولی مطالعه کنند. با این حال، حتی اطلاعات پیچیده درباره پدیده‌های اقتصادی نباید از صورت‌های مالی حذف شوند، صرفاً به این دلیل که ممکن است درک آن‌ها برای برخی از استفاده‌کنندگان دشوار باشد.

گزارشگری اطلاعات پیچیده به شیوه‌ای قابل فهم، چالشی است که مستلزم ارائه توضیحات کافی، استفاده از نمودارها و جداول مناسب، و اجتناب از جزئیات غیرضروری یا اصطلاحات فنی بیش از حد است. ارائه اطلاعات به گونه‌ای که هم برای استفاده‌کنندگان با دانش تخصصی کمتر و هم برای تحلیلگران مالی خبره مفید باشد، اهمیت دارد. ساختاردهی مناسب اطلاعات و استفاده از زبان روشن به افزایش قابلیت درک کمک شایانی می‌کند.

صورت‌های مالی و واحد گزارشگر: فرض تداوم فعالیت در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

یکی از مفروضات اساسی که زیربنای تهیه صورت‌های مالی است، فرض تداوم فعالیت است. بر اساس این فرض، چنین تلقی می‌شود که واحد تجاری در آینده قابل پیش‌بینی به فعالیت خود ادامه خواهد داد و قصد یا نیاز به انحلال، توقف عملیات، یا کاهش قابل ملاحظه در مقیاس عملیات خود ندارد. اگر مدیریت از ابهامات بااهمیتی آگاه باشد که ممکن است تردید قابل ملاحظه‌ای نسبت به توانایی واحد برای ادامه فعالیت ایجاد کند، آن ابهامات باید افشا شوند. اگر صورت‌های مالی بر مبنای تداوم فعالیت تهیه نشوند (مثلاً بر مبنای ارزش تسویه)، این مبنا و دلایل عدم استفاده از فرض تداوم فعالیت باید به وضوح افشا گردد. اهمیت این فرض در تأثیر آن بر ارزش‌گذاری دارایی‌ها و بدهی‌ها نهفته است.

برای مثال، دارایی‌های ثابت معمولاً به بهای تمام شده تاریخی منهای استهلاک انباشته نشان داده می‌شوند، با این فرض که در عملیات مستمر واحد تجاری مورد استفاده قرار خواهند گرفت. اگر تداوم فعالیت مفروض نباشد، این دارایی‌ها ممکن است به ارزش بازیافتنی (احتمالاً کمتر) ارزیابی شوند.

صورت‌های مالی و واحد گزارشگر: واحد گزارشگر در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

واحد گزارشگر، واحدی است که ملزم یا انتخاب به تهیه صورت‌های مالی است. واحد گزارشگر می‌تواند یک شخصیت حقوقی منفرد، بخشی از یک شخصیت حقوقی (مانند یک شعبه)، یا متشکل از بیش از یک شخصیت حقوقی (مانند گروهی که شامل شرکت مادر و شرکت‌های فرعی آن است) باشد. تعیین مرزهای واحد گزارشگر برای شناسایی منابع اقتصادی و تعهداتی که باید در صورت‌های مالی آن واحد گنجانده شوند، حیاتی است. صورت‌های مالی، اطلاعاتی درباره معاملات و سایر رویدادهای واحد گزارشگر ارائه می‌دهند، نه لزوماً درباره مالکان یا سایر طرف‌ها. چارچوب مفهومی بیان می‌کند که اگر صورت‌های مالی تلفیقی تهیه می‌شوند، آن‌ها اطلاعاتی درباره گروه به عنوان یک واحد اقتصادی منفرد ارائه می‌دهند. اگر صورت‌های مالی غیرتلفیقی (مثلاً صورت‌های مالی جداگانه یک شرکت مادر) تهیه شوند، آن‌ها اطلاعاتی درباره دارایی‌ها، بدهی‌ها، حقوق مالکانه، درآمدها و هزینه‌های خود آن شرکت مادر ارائه می‌دهند و نه درباره گروه.

عناصر صورت‌های مالی: دارایی‌ها در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

دارایی یک منبع اقتصادی فعلی است که توسط واحد تجاری در نتیجه رویدادهای گذشته کنترل می‌شود. یک منبع اقتصادی، حقی است که پتانسیل ایجاد منافع اقتصادی را دارد. منافع اقتصادی آتی که در یک دارایی تجسم یافته‌اند، پتانسیل کمک مستقیم یا غیرمستقیم به جریان وجوه نقد و معادل‌های وجه نقد به واحد تجاری هستند. این پتانسیل می‌تواند از طریق استفاده از دارایی در تولید کالا یا خدمات، اجاره دادن آن به دیگران، یا فروش یا مبادله آن باشد. کنترل بر یک منبع اقتصادی به معنای توانایی فعلی برای هدایت استفاده از آن منبع و کسب منافع اقتصادی ناشی از آن است. رویداد گذشته نیز برای شناسایی دارایی ضروری است؛ واحد تجاری باید در نتیجه معاملات یا رویدادهای گذشته، کنترل بر منبع را به دست آورده باشد. برای مثال، وجه نقد، حساب‌های دریافتنی، موجودی کالا، و املاک، ماشین‌آلات و تجهیزات نمونه‌هایی از دارایی‌ها هستند.

عناصر صورت‌های مالی: بدهی‌ها در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

بدهی یک تعهد فعلی واحد تجاری برای انتقال یک منبع اقتصادی در نتیجه رویدادهای گذشته است. یک تعهد، وظیفه یا مسئولیتی است که واحد تجاری هیچ راه عملی برای اجتناب از ایفای آن ندارد. انتقال یک منبع اقتصادی می‌تواند شامل پرداخت وجه نقد، تحویل کالا، ارائه خدمات، یا جایگزینی یک تعهد با تعهد دیگر باشد. مشابه دارایی‌ها، وجود یک رویداد گذشته (رویداد تعهدآور) که منجر به تعهد فعلی شده، برای شناسایی بدهی ضروری است. برای مثال، حساب‌های پرداختنی، وام‌های دریافتنی، و مالیات پرداختنی نمونه‌هایی از بدهی‌ها هستند. همچنین، تعهدات برآوردی مانند ذخیره گارانتی محصولات نیز به عنوان بدهی شناسایی می‌شوند، مشروط بر اینکه معیارهای شناخت را احراز کنند. برای اینکه یک بدهی وجود داشته باشد، لازم نیست هویت طرفی که واحد تجاری به او متعهد است، مشخص باشد.

عناصر صورت‌های مالی: حقوق مالکانه در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

حقوق مالکانه، منافع باقیمانده در دارایی‌های واحد تجاری پس از کسر تمام بدهی‌های آن است. به عبارت دیگر، حقوق مالکانه برابر است با خالص دارایی‌های واحد تجاری (دارایی‌ها منهای بدهی‌ها). این عنصر نشان‌دهنده ادعای مالکان یا سهامداران نسبت به دارایی‌های واحد پس از تسویه تمامی ادعاهای اعتباردهندگان است. حقوق مالکانه ممکن است با عناوین مختلفی مانند سرمایه سهامداران، حقوق صاحبان سهام، یا خالص دارایی‌ها در صورت وضعیت مالی (ترازنامه) ارائه شود. اجزای تشکیل‌دهنده حقوق مالکانه معمولاً شامل مبالغ سرمایه‌گذاری شده توسط مالکان (مانند سرمایه پرداخت شده)، سود انباشته (سودهای کسب شده و تقسیم نشده)، و سایر اقلامی است که مستقیماً در حقوق مالکانه منظور می‌شوند (مانند مازاد تجدید ارزیابی یا سایر اقلام سود و زیان جامع). ماهیت دقیق و طبقه‌بندی حقوق مالکانه به شکل قانونی واحد تجاری (مثلاً مالکیت انفرادی، مشارکتی یا شرکت سهامی) بستگی دارد.

عناصر صورت‌های مالی: درآمدها در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

درآمدها افزایش در دارایی‌ها، یا کاهش در بدهی‌ها هستند که منجر به افزایش در حقوق مالکانه می‌شوند، به غیر از مواردی که مربوط به آورده صاحبان سرمایه (مانند افزایش سرمایه از طریق صدور سهام) است. درآمدها شامل هم درآمدهای حاصل از فعالیت‌های عادی واحد تجاری (revenues) و هم عواید (gains) می‌شوند. درآمدهای عملیاتی در جریان فعالیت‌های اصلی و مستمر واحد تجاری ایجاد می‌شوند، مانند درآمد حاصل از فروش کالا، ارائه خدمات، سود تضمین شده، حق امتیاز و سود سهام. عواید نشان‌دهنده سایر اقلامی هستند که تعریف درآمد را برآورده می‌کنند اما لزوماً از فعالیت‌های عادی ناشی نمی‌شوند، مانند سود حاصل از فروش دارایی‌های غیرجاری یا سود حاصل از تجدید ارزیابی برخی سرمایه‌گذاری‌ها. شناخت درآمد زمانی صورت می‌گیرد که افزایش در منافع اقتصادی آتی، مرتبط با افزایش در یک دارایی یا کاهش در یک بدهی، رخ داده باشد و این افزایش را بتوان به گونه‌ای قابل اتکا اندازه‌گیری کرد.

عناصر صورت‌های مالی: هزینه‌ها در چهار چوب مفاهیم بنیادی حسابداری

هزینه‌ها کاهش در دارایی‌ها، یا افزایش در بدهی‌ها هستند که منجر به کاهش در حقوق مالکانه می‌شوند، به غیر از مواردی که مربوط به توزیع بین صاحبان سرمایه (مانند پرداخت سود سهام) است. هزینه‌ها شامل هم هزینه‌هایی هستند که در جریان فعالیت‌های عادی واحد تجاری تحمل می‌شوند (expenses) و هم زیان‌ها (losses).

هزینه‌های عملیاتی شامل مواردی مانند بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه‌های فروش، اداری و عمومی، و هزینه استهلاک است. این هزینه‌ها معمولاً به شکل خروج یا کاهش ارزش دارایی‌هایی مانند وجه نقد، موجودی کالا، یا دارایی‌های ثابت، یا تحمل بدهی‌هایی مانند هزینه‌های پرداختنی تحمل می‌شوند. زیان‌ها نشان‌دهنده سایر اقلامی هستند که تعریف هزینه را برآورده می‌کنند و ممکن است از فعالیت‌های عادی واحد تجاری ناشی نشوند یا نشوند، مانند زیان‌های ناشی از بلایای طبیعی، زیان حاصل از فروش دارایی‌های غیرجاری، یا زیان کاهش ارزش دارایی‌ها.

شناخت و حذف شناخت عناصر صورت‌های مالی

شناخت، فرآیند منظور کردن یک قلم در صورت وضعیت مالی یا صورت(های) سود و زیان و سایر سود و زیان جامع است، مشروط بر اینکه آن قلم تعریف یکی از عناصر صورت‌های مالی (دارایی، بدهی، حقوق مالکانه، درآمد یا هزینه) را احراز کند و معیارهای شناخت را برآورده سازد. معیارهای اصلی شناخت عبارتند از: اولاً، محتمل باشد که هرگونه منافع اقتصادی آتی مرتبط با آن قلم به درون واحد تجاری جریان یابد یا از آن خارج شود؛ و ثانیاً، آن قلم دارای بهای تمام شده یا ارزشی باشد که بتوان آن را به گونه‌ای قابل اتکا اندازه‌گیری کرد.

عدم اطمینان درباره جریان منافع اقتصادی آتی در قضاوت درباره احتمال، و در نتیجه در شناخت، لحاظ می‌شود. حذف شناخت، خارج کردن تمام یا بخشی از یک دارایی یا بدهی شناسایی شده قبلی از صورت وضعیت مالی واحد تجاری است. حذف شناخت معمولاً زمانی رخ می‌دهد که آن قلم دیگر تعریف دارایی یا بدهی را احراز نکند. برای یک دارایی، حذف شناخت زمانی اتفاق می‌افتد که واحد تجاری کنترل آن دارایی را از دست بدهد. برای یک بدهی، حذف شناخت زمانی اتفاق می‌افتد که تعهد مشخص شده در بدهی، ایفا، باطل یا منقضی شده باشد.

مبانی اندازه‌گیری: بهای تمام شده تاریخی

بهای تمام شده تاریخی یکی از مبانی اصلی اندازه‌گیری است که در حسابداری به کار می‌رود. برای دارایی‌ها، بهای تمام شده تاریخی مبلغ وجه نقد یا معادل وجه نقد پرداخت شده، یا ارزش منصفانه سایر مابه‌ازاهایی است که برای تحصیل دارایی در زمان تحصیل آن داده شده است. برای بدهی‌ها، بهای تمام شده تاریخی مبلغ عواید دریافتی در ازای تعهد، یا در برخی شرایط (مانند مالیات بر درآمد)، مبالغ وجه نقد یا معادل وجه نقدی است که انتظار می‌رود برای تسویه بدهی در روال عادی عملیات پرداخت شود.

بهای تمام شده تاریخی اطلاعاتی درباره معاملات گذشته ارائه می‌دهد و مزیت آن، قابلیت اتکا و تأییدپذیری بالا است، زیرا معمولاً بر اساس معاملات واقعی و مستندات مربوطه تعیین می‌شود. با این حال، یک نقد وارد بر بهای تمام شده تاریخی این است که در طول زمان، به ویژه در شرایط تورمی یا تغییرات قابل توجه در ارزش بازار، ممکن است ارزش اقتصادی فعلی دارایی‌ها و بدهی‌ها را به درستی منعکس نکند و از این رو، مربوط بودن آن کاهش یابد.

مبانی اندازه‌گیری: ارزش جاری

ارزش جاری، اطلاعات پولی درباره دارایی‌ها، بدهی‌ها، و درآمدها و هزینه‌های مرتبط را با استفاده از اطلاعات به‌روز شده برای انعکاس شرایط در تاریخ اندازه‌گیری فراهم می‌کند. چندین مبنای اندازه‌گیری ارزش جاری وجود دارد که چارچوب مفهومی به آن‌ها اشاره می‌کند:

۱. ارزش منصفانه (Fair Value):

قیمتی است که در یک معامله منظم بین فعالان بازار در تاریخ اندازه‌گیری برای فروش یک دارایی دریافت یا برای انتقال یک بدهی پرداخت می‌شود. ارزش منصفانه یک اندازه‌گیری مبتنی بر بازار است.

۲. ارزش استفاده برای دارایی‌ها و ارزش ایفا<strong> (Fulfilment Value) برای بدهی‌ها:

ارزش استفاده، ارزش فعلی جریان‌های نقدی یا سایر منافع اقتصادی است که واحد تجاری انتظار دارد از استفاده یک دارایی و از واگذاری نهایی آن به دست آورد. ارزش ایفا، ارزش فعلی وجه نقد یا سایر منابع اقتصادی است که واحد تجاری انتظار دارد برای ایفای یک بدهی انتقال دهد. این اندازه‌گیری‌ها خاص واحد تجاری هستند.

۳. بهای تمام شده جاری (Current Cost):

بهای تمام شده یک دارایی معادل در تاریخ اندازه‌گیری است که شامل مابه‌ازای قابل پرداخت در تاریخ اندازه‌گیری به علاوه هزینه‌های معامله‌ای است که در آن تاریخ تحمل می‌شود. برای یک بدهی، بهای تمام شده جاری، عوایدی است که در تاریخ اندازه‌گیری برای ایجاد یا تقبل یک بدهی معادل دریافت می‌شود، منهای هزینه‌های معامله‌ای که در آن تاریخ تحمل می‌شود.

انتخاب مبنای اندازه‌گیری مناسب به ترکیبی از مربوط بودن و ارائه صادقانه اطلاعات حاصل از آن مبنا بستگی دارد.

ارائه و افشا

ارائه و افشا ابزارهای ارتباطی حیاتی در گزارشگری مالی هستند. ارائه به نحوه نمایش اطلاعات در خود صورت‌های مالی، از جمله طبقه‌بندی اقلام به صورت خطی و تجمیع آن‌ها، اشاره دارد. افشا شامل ارائه اطلاعات اضافی در یادداشت‌های توضیحی همراه صورت‌های مالی است. هدف از ارائه و افشای مؤثر، فراهم کردن اطلاعاتی است که هم مربوط و هم قابل فهم برای استفاده‌کنندگان باشد تا آن‌ها بتوانند تصمیمات آگاهانه‌ای بگیرند. چارچوب مفهومی بر اهمیت طبقه‌بندی مناسب دارایی‌ها، بدهی‌ها، حقوق مالکانه، درآمدها و هزینه‌ها تأکید دارد تا اطلاعات به گونه‌ای ارائه شود که روابط بین آن‌ها مشخص باشد.

همچنین، مفهوم تجمیع (جمع کردن اقلام با ویژگی‌های مشترک) و تهاتر (خالص کردن دارایی‌ها و بدهی‌ها، یا درآمدها و هزینه‌ها) نیز مورد بحث قرار می‌گیرد. تهاتر تنها زمانی مجاز است که توسط یک استاندارد الزامی یا مجاز شده باشد. افشای رویه‌های حسابداری مهم، مفروضات و قضاوت‌های کلیدی، و ریسک‌ها و عدم قطعیت‌ها بخش جدایی‌ناپذیر از گزارشگری مالی کامل است.

مفاهیم سرمایه و حفظ سرمایه

چارچوب مفهومی دو مفهوم اصلی از سرمایه و حفظ سرمایه را معرفی می‌کند که واحد تجاری می‌تواند هنگام تهیه صورت‌های مالی خود اتخاذ کند: مفهوم مالی سرمایه و مفهوم فیزیکی سرمایه.

۱. مفهوم مالی سرمایه:

طبق این مفهوم، سرمایه با خالص دارایی‌ها یا حقوق مالکانه واحد تجاری مترادف است. سود تنها در صورتی تحصیل می‌شود که مبلغ پولی خالص دارایی‌ها در پایان دوره، پس از کسر هرگونه توزیع به مالکان و آورده از طرف مالکان طی دوره، از مبلغ پولی خالص دارایی‌ها در ابتدای دوره بیشتر باشد. حفظ سرمایه مالی می‌تواند بر حسب واحدهای پولی اسمی یا واحدهای قدرت خرید ثابت اندازه‌گیری شود.

۲. مفهوم فیزیکی سرمایه:

طبق این مفهوم، سرمایه به عنوان ظرفیت تولیدی یا عملیاتی واحد تجاری (مانند تعداد واحدهای تولید در روز) در نظر گرفته می‌شود. سود تنها در صورتی تحصیل می‌شود که ظرفیت فیزیکی تولید (یا ظرفیت عملیاتی) واحد تجاری در پایان دوره، پس از کسر هرگونه توزیع به مالکان و آورده از طرف مالکان طی دوره، از ظرفیت فیزیکی تولید در ابتدای دوره بیشتر باشد. انتخاب مفهوم سرمایه توسط واحد تجاری به نیازهای اطلاعاتی استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی آن بستگی دارد و بر مبنای اندازه‌گیری سود تأثیر می‌گذارد. اکثر واحدهای تجاری مفهوم مالی سرمایه را برای گزارشگری مالی اتخاذ می‌کنند.

این مفاهیم بنیادی، سنگ بنای استانداردهای گزارشگری مالی بین‌المللی را تشکیل می‌دهند و به دنبال تضمین این هستند که اطلاعات مالی ارائه شده، برای طیف وسیعی از استفاده‌کنندگان در سراسر جهان، مفید، قابل اتکا و قابل مقایسه باشد. درک عمیق این چارچوب، کلید تفسیر صحیح و کاربرد مؤثر استانداردهای IFRS در عمل است.

منابع:

————————————————————————————————————

برای دریافت مشاوره و نیز کلیه خدمات حسابداری و مشاوره مالیاتی  با ما در تماس باشید :

تلفن ۱ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲

تلفن ۲ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳

فکس :    ۸۸۲۰۵۷۶۶   ۲۱  ۹۸++

Email: Info@ArghamNegar.com

بازگشت به صفحه اصلی 

ضعیفمتوسطخوبخیلی خوبعالی (No Ratings Yet)
Loading...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + 4 =