موسسه خدمات حسابداری ارقام نگر خبره آماده خدمات رسانی و مشاوره در زمینه خدمات حسابداری ، خدمات مالیاتی و مشاوره تامین اجتماعی به تمامی سازمان ها و شرکت های میباشد. برای مشاوره با ما در ارتباط باشید.

معیارهای شناسایی دارایی

معیارهای شناسایی دارایی

معیارهای شناسایی دارایی

معیارهای شناسایی دارایی

معیارهای شناسایی دارایی در حسابداری و مدیریت

بخش ۱: بنیان مفهومی دارایی در گزارشگری مالی

۱-۱. مقدمه‌ای بر چارچوب مفهومی IFRS

چارچوب مفهومی گزارشگری مالی، سنگ بنای استانداردهای بین‌المللی است. این چارچوب به هیئت استانداردهای بین‌المللی حسابداری (IASB) در تدوین استانداردهای سازگار کمک می‌کند. همچنین به تهیه‌کنندگان صورت‌های مالی در ایجاد رویه‌های حسابداری یکپارچه یاری می‌رساند. این امر به‌ویژه زمانی که استانداردی برای یک رویداد خاص وجود ندارد، اهمیت می‌یابد. چارچوب مفهومی خود یک استاندارد نیست. بنابراین، الزامات هیچ‌یک از استانداردهای IFRS را نادیده نمی‌گیرد. این چارچوب مفاهیم اساسی مانند اهداف گزارشگری، ویژگی‌های کیفی اطلاعات، و عناصر صورت‌های مالی را تعریف می‌کند. نسخه بازنگری شده سال ۲۰۱۸، مفاهیم را با تفکر فعلی هیئت، سازگار کرد. این بازنگری برای رفع عدم شفافیت و به‌روزرسانی مفاهیم قدیمی ضروری بود. درک این چارچوب برای فهم عمیق معیارهای شناسایی دارایی ضروری است. زیرا این معیارها از قواعدی منسجم و سطح بالا نشئت می‌گیرند.

۱-۲. تعریف دارایی: یک منبع اقتصادی فعلی

بر اساس چارچوب مفهومی بازنگری شده، تعریف دقیق دارایی تغییر کرده است. تعریف جدید عبارت است از: «یک منبع اقتصادی فعلی که در نتیجه رویدادهای گذشته توسط واحد تجاری کنترل می‌شود».  این تعریف بر سه رکن اصلی استوار است.

  • رکن اول، وجود یک منبع اقتصادی فعلی است.
  • رکن دوم، کنترل آن منبع توسط واحد تجاری است.
  • رکن سوم، ایجاد آن در نتیجه رویدادهای گذشته است. این تعریف جدید، جایگزین تعریف قبلی شده است.

تعریف پیشین، دارایی را منبعی می‌دانست که انتظار می‌رفت منافع اقتصادی آتی از آن به واحد تجاری جریان یابد. تفاوت اصلی در تغییر تمرکز از «انتظار جریان منافع» به «وجود یک حق فعلی» است. این تغییر، درک معیارهای شناسایی دارایی‌ را متحول کرده است.

جدول ۱: مقایسه تعاریف قدیم و جدید دارایی در چارچوب مفهومی IFRS

ویژگی تعریف قدیم (قبل از ۲۰۱۸) تعریف جدید (پس از ۲۰۱۸) مفهوم تغییر
مفهوم اصلی یک منبع یک منبع اقتصادی فعلی تمرکز بر ماهیت اقتصادی و وجود فعلی حق
آستانه منافع اقتصادی منافع انتظار می‌رود جریان یابد منافع تنها به پتانسیل تولید شدن نیاز دارند کاهش آستانه احتمال برای تعریف؛ گسترش دامنه دارایی‌ها
مفهوم پشتیبان تعریف جداگانه‌ای برای منبع وجود نداشت منبع اقتصادی به عنوان یک حق تعریف می‌شود شفاف‌سازی اینکه دارایی اساساً یک حق است، نه یک شیء فیزیکی

۱-۳. منبع اقتصادی: حقی با پتانسیل ایجاد منافع

مفهوم «منبع اقتصادی» در قلب تعریف جدید دارایی قرار دارد. یک منبع اقتصادی به عنوان «حقی که پتانسیل تولید منافع اقتصادی را دارد» تعریف می‌شود. مهم‌ترین تغییر در این بخش، جایگزینی عبارت «انتظار می‌رود جریان یابد» با «پتانسیل تولید کردن» است.5 این بدان معناست که یک دارایی می‌تواند وجود داشته باشد حتی اگر احتمال ورود منافع اقتصادی کم باشد. برای مثال، یک بلیط بخت‌آزمایی یک دارایی است. زیرا حق بالقوه‌ای برای دریافت جایزه ایجاد می‌کند، هرچند احتمال وقوع آن بسیار پایین باشد. این حق باید منافعی فراتر از آنچه در دسترس عموم است، ایجاد کند. به همین دلیل، کالاهای عمومی مانند جاده‌ها، دارایی یک شرکت محسوب نمی‌شوند.  این تغییر، دامنه تعریف دارایی را گسترش داد. در نتیجه، فشار بیشتری بر معیارهای شناسایی دارایی‌ وارد می‌شود تا اقلام مناسب برای ثبت در ترازنامه را فیلتر کنند.

۱-۴. نقش رویدادهای گذشته در ایجاد دارایی

سومین رکن تعریف دارایی، وجود آن «در نتیجه رویدادهای گذشته» است. این معیار تضمین می‌کند که دارایی‌ها بر اساس رویدادهای واقعی و تاریخی شناسایی می‌شوند، نه بر اساس نیات آتی. یک واحد تجاری نمی‌تواند دارایی را صرفاً به دلیل قصد خرید آن در آینده شناسایی کند. باید یک معامله یا رویداد در گذشته رخ داده باشد که کنترل بر منبع را به واحد تجاری منتقل کرده باشد. برای مثال، خرید یک دستگاه یا پرداخت هزینه‌های ثبت یک اختراع، رویدادهای گذشته‌ای هستند که یک دارایی فعلی ایجاد می‌کنند. تمرکز اصلی بر این است که آیا دارایی اکنون وجود دارد یا خیر.  رویداد گذشته صرفاً یک شاخص برای اثبات وجود حق در زمان حال است. این معیار، شناسایی دارایی را به معاملات واقعی و قابل اثبات گره می‌زند. این موضوع از شناسایی دارایی‌های فرضی که هنوز کنترلی بر آن‌ها وجود ندارد، جلوگیری می‌کند.

بخش ۲: معیار کلیدی کنترل در معیارهای شناسایی دارایی : فراتر از مالکیت قانونی

۲-۱. مفهوم کنترل در استانداردهای IFRS

کنترل، پیچیده‌ترین و قضاوتی‌ترین جنبه در معیارهای شناسایی دارایی‌ است. کنترل به معنای توانایی راهبری استفاده از یک دارایی و کسب تقریباً تمام منافع باقی‌مانده از آن است. منافع می‌تواند شامل استفاده از دارایی برای تولید کالا، فروش یا مبادله آن، یا استفاده از آن برای تسویه بدهی‌ها باشد.  کنترل همچنین به معنای توانایی جلوگیری از دسترسی سایر واحدها به آن منافع است. استانداردهای IFRS بر اصل «رجحان محتوا بر شکل» تأکید دارند.  این بدان معناست که واقعیت اقتصادی یک معامله بر شکل قانونی آن اولویت دارد. به همین دلیل، کنترل به عنوان معیار اصلی شناسایی دارایی انتخاب شده است، نه مالکیت قانونی. قدرت اقتصادی برای هدایت منافع، جوهره کنترل است. بنابراین، پرسش اصلی این است: چه کسی در حال حاضر توانایی ایجاد منافع اقتصادی از یک منبع را دارد؟ پاسخ به این سؤال، تعیین می‌کند که کدام واحد تجاری باید دارایی را در صورت‌های مالی خود شناسایی کند.

۲-۲. شاخص‌های عملی برای ارزیابی کنترل

ارزیابی مفهوم انتزاعی کنترل نیازمند ابزارهای عملی است. استاندارد IFRS 15 پنج شاخص را برای ارزیابی انتقال کنترل ارائه می‌دهد. این شاخص‌ها عبارتند از:

۱) واحد تجاری حق فعلی برای دریافت پرداخت دارد.

۲) مشتری مالکیت قانونی دارایی را دارد.

۳) واحد تجاری تصرف فیزیکی دارایی را منتقل کرده است.

۴) مشتری ریسک‌ها و پاداش‌های عمده مالکیت را در اختیار دارد.

۵) مشتری دارایی را پذیرفته است.

 این موارد یک فهرست قطعی نیستند، بلکه شاخص‌هایی هستند که نیازمند قضاوت حرفه‌ای می‌باشند. همه شاخص‌ها وزن یکسانی ندارند. اصل اساسی، توانایی راهبری استفاده از دارایی و کسب منافع آن است. سایر شاخص‌ها شواهد پشتیبان محسوب می‌شوند. برای مثال، ممکن است مالکیت قانونی و تصرف فیزیکی منتقل شده باشد، اما اگر فروشنده همچنان بتواند کالا را فراخوانی کند، کنترل منتقل نشده است. این نشان می‌دهد که هیچ شاخصی به تنهایی تعیین‌کننده نیست.

۲-۳. کنترل در برابر مالکیت: مطالعه موردی قراردادهای امانی

قراردادهای امانی نمونه بارز تفاوت بین کنترل و مالکیت قانونی هستند. در این قراردادها، یک فروشنده (آمر) کالا را به یک فروشنده دیگر (حق‌العمل‌کار) تحویل می‌دهد، اما کنترل آن را حفظ می‌کند. حق‌العمل‌کار تصرف فیزیکی کالا را دارد، اما آن را به عنوان دارایی خود شناسایی نمی‌کند. شاخص‌های یک قرارداد امانی شامل این موارد است: فروشنده تا زمان وقوع یک رویداد خاص (مانند فروش به مشتری نهایی) کنترل محصول را در دست دارد. فروشنده می‌تواند بازگشت کالا یا انتقال آن به شخص ثالث را الزامی کند. همچنین، حق‌العمل‌کار تعهد بدون قید و شرطی برای پرداخت وجه کالا ندارد. عامل تعیین‌کننده در این قراردادها، قدرت باقی‌مانده نزد فروشنده است. توانایی فروشنده برای فراخوانی کالا یا هدایت آن به فروشنده‌ای دیگر، به وضوح نشان می‌دهد که حق‌العمل‌کار کنترل نهایی بر دارایی را ندارد. بنابراین، با وجود تصرف فیزیکی، دارایی متعلق به فروشنده (آمر) باقی می‌ماند.

بخش ۳: از تعریف تا شناسایی: چه زمانی یک دارایی در صورت‌های مالی ثبت می‌شود؟

۳-۱. تفاوت بنیادین بین تعریف و شناسایی

درک تفاوت بین «تعریف» و «شناسایی» برای کاربرد صحیح معیارهای شناسایی دارایی‌ حیاتی است. شناسایی، فرآیند ثبت یک قلم در صورت‌های مالی است که تعریف یک عنصر (مانند دارایی) را برآورده کند. یک قلم ابتدا باید تعریف دارایی را داشته باشد. سپس، برای اینکه در ترازنامه گنجانده شود، باید معیارهای شناسایی را نیز برآورده کند. این یک فرآیند دو مرحله‌ای است. این فرآیند به عنوان یک سیستم فیلترینگ قوی عمل می‌کند. تعریف دارایی به طور عمدی گسترده است (پتانسیل تولید منافع). اما معیارهای شناسایی سخت‌گیرانه‌تر هستند. این معیارها بر سودمندی اطلاعات برای تصمیم‌گیری تمرکز دارند. بنابراین، همه اقلامی که تعریف دارایی را برآورده می‌کنند، لزوماً شناسایی و در ترازنامه ثبت نمی‌شوند. هدف صورت‌های مالی نمایش ارزش کل یک واحد تجاری نیست، بلکه ارائه اطلاعات مفید است.

۳-۲. معیارهای شناسایی: مربوط بودن و ارائه صادقانه

پس از اینکه یک قلم تعریف دارایی را برآورده کرد، باید معیارهای شناسایی را نیز احراز کند. معیارهای جدید شناسایی عبارتند از اینکه اطلاعات ارائه‌شده باید: الف) مربوط باشد و ب) ارائه صادقانه‌ای از دارایی باشد.  این دو، ویژگی‌های کیفی بنیادین اطلاعات مالی مفید هستند. این رویکرد جایگزین معیارهای قدیمی «احتمال ورود منافع» و «اندازه‌گیری قابل اتکا» شده است. این تغییر، یک تحول فلسفی مهم است. معیارهای قدیمی می‌توانستند به عنوان آستانه‌های مکانیکی تفسیر شوند (مثلاً احتمال بالای ۵۰ درصد). اما معیارهای جدید، اصولی کلی هستند که نیازمند قضاوت عمیق حرفه‌ای درباره کیفیت و سودمندی اطلاعات می‌باشند. حسابدار دیگر فقط چک‌لیست را بررسی نمی‌کند. او ارزیابی می‌کند که آیا شناسایی یک دارایی به سرمایه‌گذار در تصمیم‌گیری بهتر کمک می‌کند یا خیر. این رویکرد مبتنی بر اصول، انعطاف‌پذیری بیشتری را فراهم می‌آورد.

۳-۳. مربوط بودن اطلاعات: ارزش پیش‌بینی‌کنندگی و تأییدکنندگی

اولین معیار شناسایی، «مربوط بودن» است. اطلاعات زمانی مربوط است که بتواند بر تصمیمات استفاده‌کنندگان تأثیر بگذارد.  اطلاعات مربوط دارای ارزش پیش‌بینی‌کنندگی یا ارزش تأییدکنندگی (یا هر دو) است. ارزش پیش‌بینی‌کنندگی به کاربران در پیش‌بینی نتایج آتی کمک می‌کند. ارزش تأییدکنندگی، ارزیابی‌های گذشته را تأیید یا اصلاح می‌کند. با این حال، شناسایی یک دارایی ممکن است اطلاعات مربوطی ارائه ندهد. این حالت زمانی رخ می‌دهد که عدم اطمینان بالایی در مورد وجود یا اندازه‌گیری دارایی وجود داشته باشد. همچنین، اگر احتمال ورود منافع اقتصادی بسیار کم باشد، شناسایی آن در ترازنامه ممکن است گمراه‌کننده باشد. در چنین شرایطی، ممکن است افشای اطلاعات در یادداشت‌های توضیحی، مربوط‌تر از شناسایی آن باشد. این رویکرد، تضاد ظاهری ناشی از تعریف گسترده دارایی را حل می‌کند.

۳-۴. ارائه صادقانه: اطلاعات کامل، بی‌طرفانه و بدون خطا

دومین معیار شناسایی، «ارائه صادقانه» است. ارائه صادقانه به این معناست که اطلاعات باید کامل، بی‌طرفانه و عاری از خطای بااهمیت باشد. بی‌طرفی با اعمال احتیاط پشتیبانی می‌شود. احتیاط به معنای عدم خوش‌بینی یا بدبینی بیش از حد است.  ارائه صادقانه به معنای دقت مطلق نیست. زیرا میزانی از عدم قطعیت در اندازه‌گیری اجتناب‌ناپذیر است.  با این حال، اگر سطح عدم قطعیت در اندازه‌گیری بسیار بالا باشد، می‌تواند ارائه صادقانه را تضعیف کند. در چارچوب قبلی، «قابلیت اتکای اندازه‌گیری» یک معیار شناسایی جداگانه بود. اما در چارچوب جدید، عدم قطعیت در اندازه‌گیری به عنوان عاملی در نظر گرفته می‌شود که بر ارائه صادقانه تأثیر می‌گذارد. این یک قضاوت طیفی است. حسابدار باید ارزیابی کند که آیا عدم قطعیت به قدری بزرگ است که نمایش ما دیگر ارائه صادقانه‌ای از دارایی نیست.

۳-۵. محدودیت هزینه: توازن بین منفعت و هزینه اطلاعات

اعمال معیارهای شناسایی دارایی‌ با یک محدودیت عملی مواجه است: هزینه. منافع حاصل از ارائه اطلاعات باید هزینه‌های تهیه و ارائه آن را توجیه کند.  این یک محدودیت فراگیر در گزارشگری مالی است. هیئت استانداردها هنگام تدوین استانداردها این محدودیت را در نظر می‌گیرد. تهیه‌کنندگان نیز هنگام اجرای استانداردها به آن توجه دارند. چارچوب مفهومی به دنبال اطلاعاتی است که از نظر تئوری خالص باشد (مربوط و با ارائه صادقانه). اما همزمان، هزینه‌های واقعی تولید آن اطلاعات را نیز به رسمیت می‌شناسد. این بدان معناست که حتی اگر اطلاعاتی مربوط باشد و بتوان آن را صادقانه ارائه کرد، اگر هزینه تولید آن بسیار گزاف باشد، ممکن است شناسایی آن الزامی نباشد. این محدودیت یک ترمز عملی بر آرمان‌های نظری است. این امر تضمین می‌کند که استانداردهای حسابداری برای کسب‌وکارهای مختلف، عملیاتی باقی بمانند.

بخش ۴: اندازه‌گیری دارایی‌ها پس از شناسایی در چهارچوب معیارهای شناسایی دارایی

۴-۱. مبانی اندازه‌گیری اولیه و پس از آن

پس از اینکه یک دارایی شناسایی شد، باید به آن یک مبلغ پولی تخصیص داده شود. این فرآیند «اندازه‌گیری» نامیده می‌شود. چارچوب مفهومی مبانی اندازه‌گیری مختلفی را مورد بحث قرار می‌دهد. این مبانی شامل بهای تمام شده تاریخی و ارزش جاری هستند. ارزش جاری خود شامل ارزش منصفانه، ارزش استفاده (برای دارایی‌ها) و بهای تمام شده جاری است.  بهای تمام شده تاریخی معمولاً برای استهلاک یا کاهش ارزش تعدیل می‌شود. چارچوب، یک مبنای اندازه‌گیری واحد را برای همه دارایی‌ها تجویز نمی‌کند. انتخاب مبنای اندازه‌گیری به این بستگی دارد که کدام یک اطلاعات مربوط‌تری را ارائه می‌دهد. این انتخاب باید با معیار ارائه صادقانه نیز متوازن شود. برای مثال، بهای تمام شده تاریخی ممکن است برای دارایی‌هایی که برای مدت طولانی نگهداری می‌شوند، اطلاعات مربوطی ارائه ندهد.  این رویکرد «مدل ترکیبی» نامیده می‌شود که در آن دارایی‌های مختلف بر اساس ماهیت و نحوه استفاده، به شیوه‌های متفاوتی اندازه‌گیری می‌شوند.

۴-۲. طبقه‌بندی و اندازه‌گیری دارایی‌های مالی طبق IFRS 9

استاندارد IFRS 9 نمونه‌ای عملی از کاربرد اصول اندازه‌گیری است. این استاندارد، دارایی‌های مالی را به سه طبقه تقسیم می‌کند. این طبقات عبارتند از: بهای تمام شده مستهلک شده، ارزش منصفانه از طریق سایر اقلام سود و زیان جامع (FVOCI)، و ارزش منصفانه از طریق سود و زیان (FVPL).12 طبقه‌بندی به دو عامل بستگی دارد. اولین عامل، مدل کسب‌وکار واحد تجاری برای مدیریت دارایی‌هاست. برای مثال، آیا هدف «نگهداری برای دریافت جریانات نقدی قراردادی» است؟. دومین عامل، ویژگی‌های جریانات نقدی قراردادی دارایی است. آیا این جریانات صرفاً «پرداخت اصل و سود» هستند؟. رویکرد IFRS 9 نشان می‌دهد که چگونه زمینه اقتصادی و قصد مدیریت (مدل کسب‌وکار) مستقیماً بر رویه حسابداری تأثیر می‌گذارد. این امر با اصل چارچوب مفهومی مطابقت دارد که مبنای اندازه‌گیری باید «زمینه اقتصادی مربوط به استفاده از دارایی» را منعکس کند 

بخش ۵: دیدگاه مدیریت در معیارهای شناسایی دارایی: دارایی‌های فراتر از ترازنامه

۵-۱. دارایی‌های نامشهود ایجاد شده در داخل: چالش شناسایی

بسیاری از ارزشمندترین منابع یک شرکت در ترازنامه آن ظاهر نمی‌شوند. منابعی مانند شهرت برند، وفاداری مشتریان، و سرقفلی ایجاد شده در داخل، تحت استانداردهای IFRS به عنوان دارایی شناسایی نمی‌شوند. دلیل این امر، چالش‌های مربوط به معیارهای شناسایی دارایی‌ است. تنها دارایی‌های نامشهود خریداری شده (مثلاً در یک ترکیب تجاری) در ترازنامه ثبت می‌شوند. دلیل اصلی عدم شناسایی، مشکل در تخصیص یک بهای تمام شده یا ارزش قابل اتکا و قابل تأیید به یک دارایی نامشهود ایجاد شده در داخل است.24 یک برند خریداری شده، قیمت خرید مشخصی دارد. اما یک برند که در طول زمان رشد کرده است، هزینه معاملاتی روشنی برای سرمایه‌ای شدن ندارد. هر ارزشی که به آن تخصیص داده شود، بسیار ذهنی خواهد بود. این امر معیارهای بی‌طرفی و قابلیت تأیید در ارائه صادقانه را نقض می‌کند. سیستم حسابداری در این مورد، قابلیت اتکا را بر کامل بودن مفهومی ترجیح می‌دهد.

۵-۲. چرا حسابداری مالی این دارایی‌ها را ثبت نمی‌کند؟

هدف اصلی حسابداری مالی، ارائه اطلاعات مفید به استفاده‌کنندگان خارجی مانند سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان است.6 این هدف نیازمند درجه بالایی از قابلیت مقایسه و اتکا است. شناسایی دارایی‌های ذهنی و دشوار برای ارزش‌گذاری، این هدف را تضعیف می‌کند. این بدان معنا نیست که این منابع نادیده گرفته می‌شوند. صورت سود و زیان، اطلاعات غیرمستقیمی درباره ارزش ایجاد شده ارائه می‌دهد. برای مثال، هزینه‌های بازاریابی که برای ساخت برند صرف می‌شود، در صورت سود و زیان به عنوان هزینه ثبت می‌گردد. یک نکته کلیدی این است که ترازنامه یک بیانیه ارزش‌گذاری نیست. هدف آن نشان دادن ارزش کل شرکت نیست. بلکه هدف آن ارائه تصویری ساختاریافته و قابل اتکا از منابع و تعهداتی است که معیارهای شناسایی دارایی‌ و بدهی را برآورده می‌کنند. وجود شکاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار، به‌ویژه در شرکت‌های دانش‌بنیان، امری طبیعی و مورد انتظار است. 

۵-۳. ارزش‌گذاری و مدیریت نامشهودها برای تصمیم‌گیری داخلی

در حالی که حسابداری مالی دارایی‌های نامشهود داخلی را ثبت نمی‌کند، حسابداری مدیریت رویکرد متفاوتی دارد. از دیدگاه مدیریت، پرسش اصلی این است که چگونه این دارایی‌های ارزشمند را مدیریت، کنترل و ارزیابی کنیم. این کار فارغ از نحوه برخورد با آن‌ها در ترازنامه انجام می‌شود. مدیریت برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک از روش‌ها و معیارهای عملکردی مختلفی استفاده می‌کند. این معیارها برای ارزیابی ارزش برند، روابط با مشتریان و سایر دارایی‌های نامشهود به کار می‌روند. این امر وجود دو سیستم حسابداری موازی در یک شرکت را نشان می‌دهد. یک سیستم، حسابداری مالی رسمی و منطبق بر IFRS برای گزارشگری خارجی است. سیستم دیگر، حسابداری مدیریت غیررسمی و اغلب غیرمالی است. این سیستم برای ردیابی و مدیریت محرک‌های ارزشی «شناسایی نشده» استفاده می‌شود. درک این تمایز برای تحلیل جامع عملکرد و ارزش یک شرکت ضروری است.

بخش ۶: نتیجه‌گیری و منابع درخصوص معیارهای شناسایی دارایی

۶-۱. نتیجه‌گیری: یکپارچه‌سازی معیارها برای گزارشگری شفاف

معیارهای شناسایی دارایی‌ در چارچوب IFRS یک سیستم پیچیده و مبتنی بر اصول است. این سیستم با یک تعریف گسترده از دارایی آغاز می‌شود: منبع اقتصادی فعلی، تحت کنترل، و ناشی از رویدادهای گذشته. سپس، یک فیلتر سخت‌گیرانه‌تر برای شناسایی اعمال می‌کند: اطلاعات باید مربوط باشد و ارائه صادقانه‌ای داشته باشد. این رویکرد دو مرحله‌ای تضمین می‌کند که صورت‌های مالی برای تصمیم‌گیری مفید هستند. در عین حال، این سیستم محدودیت‌های عملی را نیز به رسمیت می‌شناسد. این محدودیت‌ها به‌ویژه در مورد دارایی‌های نامشهود ایجاد شده در داخل، که ارزش‌گذاری قابل اتکایی ندارند، مشهود است. این دارایی‌ها، هرچند در ترازنامه غایب هستند، اما در حوزه تحلیل‌های حسابداری مدیریت برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک، نقشی حیاتی ایفا می‌کنند. در نهایت، این چارچوب یکپارچه به دنبال ارائه تصویری شفاف و قابل فهم از وضعیت مالی یک واحد تجاری است.

۶-۲. فهرست منابع

————————————————————————————-

برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات با ما در تماس باشید :

تلفن ۱ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲

تلفن ۲ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳

فکس :    ۸۸۲۰۵۷۶۶   ۲۱  ۹۸++

ضعیفمتوسطخوبخیلی خوبعالی (No Ratings Yet)
Loading...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده + 7 =