مدلهای حاکمیت شرکتی
ضرورت شناخت مدلهای حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی یکی از ارکان کلیدی در موفقیت سازمانهای اقتصادی است. این مفهوم به چارچوبها، ساختارها و فرایندهایی اطلاق میشود که بر نحوه کنترل و هدایت شرکت تأثیر میگذارند. هدف اصلی از حاکمیت شرکتی، ایجاد توازن بین منافع سهامداران، مدیران و سایر ذینفعان است. شناخت مدلهای حاکمیت شرکتی به مدیران، سرمایهگذاران و حسابداران کمک میکند تا ساختار مناسبی برای شفافیت، پاسخگویی و کنترل داخلی طراحی و اجرا کنند.
مدل بازار محور (Anglo-American Model)- مدل آنگلوساکسون
مدل بازار محور که در کشورهای انگلیسیزبان مانند ایالات متحده و بریتانیا رایج است، تأکید زیادی بر نقش سهامداران و بازار سرمایه دارد. در این مدل، ساختار مالکیت شرکتها عموماً پراکنده است و شرکتها تحت نظارت شدید بازارهای مالی و تحلیلگران هستند. هیئت مدیره مستقل و ساختار گزارشگری مالی قوی از ارکان این مدل به شمار میروند. این مدل تمرکز زیادی بر حقوق سهامداران اقلیت دارد و به مکانیسمهایی مانند رأیگیری سالانه، افشای مالی شفاف و نقش حسابرسان مستقل تکیه میکند.
مدل بانک محور (Continental European Model)- مدل اروپای قارهای
این مدل در کشورهای اروپای قارهای نظیر آلمان، فرانسه و هلند رایج است. ویژگی برجسته آن، تمرکز قدرت در دست گروه کوچکی از سهامداران عمده یا نهادهای مالی مانند بانکها است. در این مدل، بانکها نقش پررنگی در نظارت و تأمین مالی شرکتها دارند و در ترکیب هیئت مدیره نیز تأثیرگذار هستند. روابط طولانیمدت بین شرکتها و بانکها، ثبات بیشتری به تصمیمات مدیریتی میدهد اما ممکن است موجب کاهش شفافیت و رقابتپذیری شود.
مدل خانوادگی یا مالکیت متمرکز (Family-Based Model)
در بسیاری از کشورهای آسیایی، آمریکای لاتین و حتی بخشهایی از اروپا، شرکتهای خانوادگی نقش غالب دارند. در این مدل، مالکیت و مدیریت معمولاً در اختیار اعضای یک خانواده است که میتواند به تصمیمگیری سریع و بلندمدت منجر شود. اما در عین حال، این تمرکز ممکن است باعث تضاد منافع با سهامداران اقلیت و عدم شفافیت در تصمیمگیریها شود. اجرای حاکمیت شرکتی در این ساختار مستلزم تدوین قوانین داخلی، تعیین نقش هیئت مدیره مستقل و ارتقای فرهنگ پاسخگویی است.
مدل دولتی یا تحت کنترل دولت (State-Owned Model)
در برخی کشورها، بهویژه اقتصادهای در حال گذار، دولت نقش پررنگی در مالکیت و اداره شرکتها دارد. این مدل که بیشتر در صنایع استراتژیک مانند انرژی، حمل و نقل و مخابرات دیده میشود، با چالشهایی مانند عدم کارایی، فساد، و تعارض منافع روبهرو است. برای بهبود حاکمیت شرکتی در این نوع ساختار، لازم است قواعد شفاف افشا، ساختار هیئت مدیره مستقل و مکانیزمهای نظارتی قوی تدوین و اجرا شود.
مقایسه تطبیقی و درسهایی برای ایران
هر یک از مدلهای فوق دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود هستند و انتخاب مدل مناسب به ساختار اقتصادی، فرهنگی و حقوقی کشور بستگی دارد. در ایران، با توجه به تنوع ساختار مالکیت شرکتها (اعم از خصوصی، دولتی و خصولتی)، تلفیقی از مدلهای مختلف مشاهده میشود. توسعه حاکمیت شرکتی در ایران نیازمند تقویت شفافیت اطلاعاتی، ارتقاء نقش هیئت مدیره مستقل، تدوین چارچوبهای نظارتی و آموزش مستمر مدیران و حسابرسان است.
مسیر حرکت به سوی حاکمیت مؤثر
حاکمیت شرکتی مؤثر یکی از ابزارهای کلیدی برای بهبود عملکرد اقتصادی، جذب سرمایه، و کاهش ریسک سرمایهگذاری است. درک صحیح از مدلهای مختلف، به شرکتها کمک میکند تا الگوی مناسبی را متناسب با ویژگیهای خود اتخاذ کنند. نهادهای سیاستگذار نیز میتوانند با ایجاد بسترهای حقوقی و نظارتی مناسب، زمینه اجرای اصول حاکمیت شرکتی را در سطح ملی فراهم آورند.
———————————————————————————-
برای دریافت مشاوره های مدیریتی با ما در تماس باشید :
تلفن ۱ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲
تلفن ۲ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳
فکس : ۸۸۲۰۵۷۶۶ ۲۱ ۹۸++
Email: Info@ArghamNegar.com
منبع مورد استفاده