مخارج سرمایهای
بخش ۱: درک ماهیت مخارج سرمایهای
۱-۱. مخارج سرمایهای چیست؟ تعریفی بنیادین
مخارج سرمایهای (CapEx) به وجوهی اطلاق میشود که یک شرکت برای تحصیل، ارتقا و نگهداری داراییهای فیزیکی بلندمدت خود مصرف میکند. این داراییها برای استفاده در بیش از یک دوره مالی نگهداری میشوند. نمونههای رایج مخارج سرمایهای شامل خرید املاک، ساختمانها، ماشینآلات، تجهیزات و فناوری است. این هزینهها یک سرمایهگذاری در رشد و ظرفیت عملیاتی آینده شرکت محسوب میشوند. بر خلاف هزینههای عملیاتی، مخارج سرمایهای بلافاصله در صورت سود و زیان هزینه نمیشوند. در عوض، این مخارج در ترازنامه به عنوان یک دارایی ثبت و کاپیتالیزه میشوند. هویت اصلی یک هزینه سرمایهای، ماهیت بلندمدت آن است. این ویژگی آن را از مخارج روزمره متمایز میکند.
۱-۲. اهمیت استراتژیک مخارج سرمایهای برای رشد کسبوکار
تصمیمات مربوط به مخارج سرمایهای، اثرات بلندمدت قابل توجهی بر تولید، استراتژی و سلامت مالی شرکت دارند.5 این تصمیمات اغلب بدون تحمل زیان قابل توجه، غیرقابل بازگشت هستند. مخارج سرمایهای میتوانند با دو هدف اصلی انجام شوند. اولین هدف، مخارج نگهداری است که برای حفظ سطح عملیاتی فعلی شرکت ضروری است. دومین هدف، مخارج رشد است که برای افزایش ظرفیت یا ورود به بازارهای جدید انجام میشود. تصمیمگیری هوشمندانه در این زمینه برای سلامت مالی و ارسال سیگنال سرمایهگذاری مستمر به ذینفعان حیاتی است. تحلیلگران رابطه بین مخارج سرمایهای و استهلاک را به دقت زیر نظر دارند. اگر مخارج سرمایهای به طور مداوم از استهلاک بیشتر باشد، نشاندهنده سرمایهگذاری شرکت در رشد است.
۱-۳. تمایز کلیدی: تفاوت مخارج سرمایهای (CapEx) و مخارج عملیاتی (OpEx)
مخارج عملیاتی (OpEx) هزینههای روزمره برای اداره کسبوکار را پوشش میدهد. این مخارج شامل اجاره، حقوق، قبوض خدماتی و بازاریابی است. تفاوت اصلی این دو نوع هزینه در نحوه ثبت حسابداری و زمانبندی است. مخارج عملیاتی بلافاصله در صورت سود و زیان به عنوان هزینه شناسایی میشوند. در مقابل، مخارج سرمایهای در ترازنامه به عنوان دارایی کاپیتالیزه میشوند. مخارج عملیاتی منافع کوتاهمدت (معمولاً طی یک سال) ایجاد میکنند. اما مخارج سرمایهای منافع بلندمدت به همراه دارند. این تمایز بر صورتهای مالی، رفتار مالیاتی و گزارشگری جریانهای نقدی تأثیر مستقیم دارد. انتخاب بین این دو یک تصمیم استراتژیک مالی است.
ویژگی | مخارج سرمایهای (CapEx) | مخارج عملیاتی (OpEx) |
ماهیت هزینه | سرمایهگذاری بلندمدت در داراییهای فیزیکی | هزینههای روزمره برای تداوم عملیات |
دوره منفعت | بیش از یک دوره مالی | معمولاً در همان دوره مالی مصرف میشود |
ارائه در صورتهای مالی | به عنوان دارایی در ترازنامه | به عنوان هزینه در صورت سود و زیان |
رفتار حسابداری | در طول عمر مفید مستهلک میشود | در دوره وقوع، به طور کامل هزینه میشود |
مثالها | خرید ساختمان، ماشینآلات، نرمافزار | اجاره، حقوق و دستمزد، قبوض خدماتی |
بخش ۲: استاندارد حاکم بر مخارج سرمایهای: آشنایی با IAS 16
۲-۱. معرفی استاندارد حسابداری بینالمللی ۱۶: اموال، ماشینآلات و تجهیزات
استاندارد حسابداری بینالمللی ۱۶ (IAS 16) با عنوان اموال، ماشینآلات و تجهیزات، اصول حسابداری داراییهای مشهود بلندمدت را تعیین میکند. این استاندارد، شناخت، اندازهگیری (اولیه و پس از آن)، استهلاک و کاهش ارزش این داراییها را پوشش میدهد. اموال، ماشینآلات و تجهیزات (PPE) اقلام مشهودی هستند که برای استفاده در تولید، عرضه کالا یا خدمات، اجاره به دیگران یا مقاصد اداری نگهداری میشوند.11 انتظار میرود این داراییها برای بیش از یک دوره مالی مورد استفاده قرار گیرند. استاندارد IAS 16 اساساً یک استاندارد مبتنی بر اصول است. این استاندارد به جای مجموعهای از قوانین خشک، یک چارچوب قضاوتی ارائه میدهد. این موضوع در اصول اصلی آن یعنی “احتمال” و “اندازهگیری اتکاپذیر” مشهود است که نیازمند ارزیابی حرفهای است.
۲-۲. دامنه کاربرد IAS 16 برای شناسایی مخارج سرمایهای
استاندارد IAS 16 برای اکثر داراییهای ثابت مشهود کاربرد دارد. با این حال، این استاندارد به صراحت برخی داراییها را مستثنی میکند. این موارد شامل داراییهای طبقهبندی شده به عنوان نگهداری شده برای فروش طبق IFRS 5 است. همچنین داراییهای زیستی مرتبط با فعالیت کشاورزی طبق IAS 41 نیز مستثنی هستند. البته گیاهان مولد در دامنه کاربرد IAS 16 قرار میگیرند. داراییهای اکتشاف و ارزیابی طبق IFRS 6 و حقوق مربوط به مواد معدنی و ذخایر معدنی نیز خارج از دامنه این استاندارد هستند. دامنه شمول IAS 16 به همان اندازه که توسط موارد شامل تعریف میشود، توسط موارد مستثنی نیز مشخص میگردد. این موضوع نشان میدهد که چارچوب IFRS مجموعهای از استانداردهای به هم پیوسته است و نمیتوان IAS 16 را به تنهایی اعمال کرد.
بخش ۳: معیار شناسایی و ثبت مخارج سرمایهای
۳-۱. دو شرط اصلی برای سرمایهای کردن یک هزینه
بهای تمام شده یک قلم از اموال، ماشینآلات و تجهیزات تنها در صورتی به عنوان دارایی شناسایی میشود که دو معیار اصلی برآورده شود. معیار اول این است که جریان منافع اقتصادی آتی مرتبط با آن قلم به واحد تجاری محتمل باشد. معیار دوم این است که بهای تمام شده آن قلم به گونهای اتکاپذیر قابل اندازهگیری باشد. این اصل برای تمام مخارج، اعم از مخارج اولیه و مخارج بعدی، اعمال میشود. این دو معیار به عنوان یک فیلتر سختگیرانه عمل میکنند. عدم احراز هر یک از این دو شرط به این معناست که مخارج باید به عنوان هزینه در صورت سود و زیان شناسایی شوند. این قاعده از کاپیتالیزه کردن هزینههای سوداگرانه یا با تعریف نامشخص جلوگیری میکند.
۳-۲. کاربرد معیار شناسایی برای مخارج بعدی
همین معیارهای شناخت برای مخارج بعدی، مانند جایگزینی قطعات یا بازرسیهای عمده، نیز اعمال میشود. اگر یک هزینه بعدی دو معیار اصلی را برآورده کند، کاپیتالیزه میشود. هنگامی که بهای تمام شده یک قطعه جایگزین کاپیتالیزه میشود، مبلغ دفتری قطعهای که جایگزین شده است باید از حسابها حذف (قطع شناخت) شود. این کار از ثبت همزمان قطعه قدیمی و جدید در دفاتر جلوگیری میکند. استاندارد اکنون از یک اصل شناخت واحد برای هزینههای اولیه و بعدی استفاده میکند. این رویکرد چارچوب مفهومی را سادهتر میکند، اما نیازمند یک سیستم ردیابی دارایی قوی است. الزام به قطع شناخت قطعه جایگزین شده، به طور منطقی به ضرورت رویکرد “حسابداری اجزا” منجر میشود.
بخش ۴: اندازهگیری اولیه مخارج سرمایهای
۴-۱. اجزای تشکیلدهنده بهای تمام شده یک دارایی سرمایهای
بهای تمام شده یک قلم از اموال، ماشینآلات و تجهیزات شامل سه جزء اصلی است. جزء اول، قیمت خرید آن است که شامل عوارض گمرکی و مالیاتهای غیرقابل استرداد خرید میشود. البته تخفیفات تجاری از این مبلغ کسر میگردد. جزء دوم، هرگونه مخارجی است که به طور مستقیم قابل انتساب به رساندن دارایی به محل و شرایط لازم برای استفاده مورد نظر است. جزء سوم، برآورد اولیه مخارج برچیدن، حذف و بازسازی محلی است که دارایی در آن قرار دارد. مفهوم “بهای تمام شده” یک دارایی طبق IAS 16 بسیار جامعتر از قیمت فاکتور آن است. این مفهوم شامل کل هزینه لازم برای عملیاتی کردن کامل دارایی طبق نظر مدیریت است.
۴-۲. مخارج قابل انتساب مستقیم: کلید اندازهگیری دقیق
مخارج قابل انتساب مستقیم، هزینههایی هستند که برای رساندن دارایی به وضعیت کاری آن ضروری هستند. کاپیتالیزه کردن این مخارج زمانی متوقف میشود که دارایی در محل و شرایط لازم برای فعالیت طبق نظر مدیریت قرار گیرد. این توقف حتی اگر دارایی هنوز به طور فعال مورد استفاده قرار نگرفته باشد، اعمال میشود. این نقطه پایانی یک تمایز حیاتی است. این قاعده از کاپیتالیزه کردن هزینههایی که طی دوره عدم فعالیت یا تأخیر در استقرار دارایی رخ میدهد، جلوگیری میکند. این اصل انضباط مالی را تحمیل میکند و با تعیین یک نقطه پایانی مشخص، پتانسیل مدیریت سود را کاهش میدهد. اگر دارایی آماده باشد اما مدیریت استقرار آن را به تعویق بیندازد، استهلاک باید آغاز شود.
۴-۳. نمونههایی از مخارج سرمایهای قابل انتساب مستقیم
نمونههای مخارج قابل انتساب مستقیم بسیار متنوع هستند. این موارد شامل هزینههای آمادهسازی محل نصب دارایی میشود. هزینههای اولیه حمل و جابجایی نیز در این دسته قرار میگیرند. هزینه نصب و مونتاژ دارایی نیز قابل کاپیتالیزه شدن است. هزینه تست عملکرد صحیح دارایی نیز جزء بهای تمام شده محسوب میشود. البته درآمد خالص حاصل از فروش اقلام تولید شده حین تست، باید در سود و زیان شناسایی شود. حقالزحمههای حرفهای مانند هزینه معماران و مهندسان نیز کاپیتالیزه میشود. هزینههای مزایای کارکنانی که مستقیماً در ساخت یا تحصیل دارایی نقش دارند نیز به بهای تمام شده اضافه میگردد.
۴-۴. هزینههایی که نباید به عنوان مخارج سرمایهای ثبت شوند
برخی هزینهها به طور مستقیم قابل انتساب نیستند و باید در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی شوند. این هزینهها شامل مخارج افتتاح یک تسهیلات جدید است. هزینههای معرفی یک محصول یا خدمت جدید، از جمله تبلیغات، نیز باید هزینه شوند. هزینههای انجام کسبوکار در یک مکان جدید، شامل آموزش کارکنان، نباید کاپیتالیزه شود. مخارج اداری و سایر سربارهای عمومی نیز جزء بهای تمام شده دارایی نیستند. استاندارد تمایز روشنی بین هزینههای آمادهسازی یک دارایی و هزینههای شروع یک فعالیت تجاری قائل است. منطق زیربنایی این است که تبلیغات و آموزش، وضعیت فیزیکی یا مکان خود دارایی را بهبود نمیبخشند.
بخش ۵: اندازهگیری پس از شناخت اولیه مخارج سرمایهای
۵-۱. انتخاب مدل حسابداری: مدل بهای تمام شده
پس از شناخت اولیه، شرکت باید یک مدل حسابداری را برای هر طبقه از اموال، ماشینآلات و تجهیزات انتخاب کند. اولین مدل، مدل بهای تمام شده است. طبق این مدل، دارایی به بهای تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته و زیان کاهش ارزش انباشته ثبت میشود. این مدل، روشی سادهتر و رایجتر است. مدل بهای تمام شده، قابلیت اتکا و عینیت را بر مربوط بودن ترجیح میدهد. مبلغ دفتری بر اساس یک معامله تاریخی و تخصیص سیستماتیک تعیین میشود. این ویژگی باعث میشود که این مبلغ کمتر در معرض نوسان بوده و حسابرسی آن آسانتر باشد. این مدل افزایش ارزش بازار دارایی را منعکس نمیکند و این یکی از معایب آن است.
۵-۲. ارزیابی داراییها: مدل تجدید ارزیابی
مدل دوم، مدل تجدید ارزیابی است. طبق این مدل، دارایی به مبلغ تجدید ارزیابی، یعنی ارزش منصفانه در تاریخ تجدید ارزیابی، منهای استهلاک انباشته و زیان کاهش ارزش انباشته بعدی، ثبت میشود. تجدید ارزیابی باید با تناوب کافی انجام شود تا اطمینان حاصل شود که مبلغ دفتری تفاوت بااهمیتی با ارزش منصفانه ندارد. مدل تجدید ارزیابی یک انتخاب “همه یا هیچ” برای یک طبقه کامل از داراییها است. یک شرکت نمیتواند داراییهایی را برای تجدید ارزیابی انتخاب کند که نتایج مطلوبتری نشان میدهند. این یک مکانیسم کنترلی کلیدی در برابر دستکاری است. اگر شرکتی یک ساختمان اداری را تجدید ارزیابی کند، باید تمام ساختمانهای اداری خود را تجدید ارزیابی نماید.
۵-۳. نحوه اجرای تجدید ارزیابی برای مخارج سرمایهای
رفتار حسابداری تجدید ارزیابی یک سیستم دوگانه ایجاد میکند. افزایش ناشی از تجدید ارزیابی عموماً به حساب سایر درآمدها و هزینههای جامع (OCI) بستانکار شده و در حقوق صاحبان سهام تحت عنوان “مازاد تجدید ارزیابی” انباشته میشود. کاهش ناشی از تجدید ارزیابی ابتدا در مقابل هرگونه مازاد تجدید ارزیابی موجود برای همان دارایی قرار میگیرد. هرگونه مازاد کاهش بر مازاد موجود، به عنوان هزینه در صورت سود و زیان شناسایی میشود. این رفتار حسابداری منعکسکننده اصل محافظهکاری است. سودهای تحقق نیافته با احتیاط بیشتری برخورد میشوند و در حقوق صاحبان سهام باقی میمانند. در مقابل، زیانها اغلب بر صورت سود و زیان تأثیر میگذارند.
بخش ۶: استهلاک: تخصیص سیستماتیک مخارج سرمایهای
۶-۱. مفهوم استهلاک در مخارج سرمایهای
استهلاک عبارت است از تخصیص سیستماتیک مبلغ استهلاکپذیر یک دارایی طی عمر مفید آن. این فرآیند کاربرد اصل تطابق است که بهای تمام شده را به دورههایی که از استفاده دارایی منتفع میشوند، تخصیص میدهد. استهلاک یک فرآیند تخصیص بهاست، نه ارزیابی دارایی. بنابراین، داراییهایی که ارزش آنها در حال افزایش است نیز باید مستهلک شوند. این یکی از مفاهیمی است که اغلب به اشتباه درک میشود. یک دارایی میتواند در بازار ارزش بیشتری پیدا کند، اما همزمان برای اهداف حسابداری مستهلک شود. این موضوع نقش استهلاک را به عنوان یک مکانیسم تخصیص بها برجسته میکند، نه بازتاب کاهش ارزش بازار.
۶-۲. تعیین مبلغ استهلاکپذیر و عمر مفید
مبلغ استهلاکپذیر عبارت است از بهای تمام شده دارایی (یا مبلغ تجدید ارزیابی شده) پس از کسر ارزش اسقاط آن. عمر مفید، دورهای است که انتظار میرود یک دارایی برای استفاده توسط واحد تجاری در دسترس باشد. عمر مفید همچنین میتواند تعداد واحدهای تولیدی باشد که انتظار میرود از دارایی به دست آید. هم عمر مفید و هم ارزش اسقاط، برآوردهایی هستند که باید حداقل در پایان هر دوره گزارشگری بازنگری شوند. استهلاک یک محاسبه یکباره نیست. الزام به بازنگری سالانه عمر مفید و ارزش اسقاط، آن را به یک فرآیند پویا تبدیل میکند. تغییر در این برآوردها به صورت آتی اعمال میشود و بر دورههای جاری و آینده تأثیر میگذارد.
۶-۳. روشهای متداول استهلاک مخارج سرمایهای
روش استهلاک مورد استفاده باید الگویی را منعکس کند که منافع اقتصادی آتی دارایی بر اساس آن مصرف میشود. روشهای متداول شامل روش خط مستقیم، روش مانده نزولی و روش تعداد تولید است. انتخاب روش استهلاک اختیاری نیست و باید با الگوی مصرف دارایی توجیه شود. یک روش ساده خط مستقیم ممکن است در صورتی که دارایی در سالهای اولیه بسیار بیشتر استفاده شود، با استانداردها مطابقت نداشته باشد. استفاده از روش استهلاک مبتنی بر درآمد به صراحت ممنوع است. دلیل این ممنوعیت آن است که درآمد میتواند تحت تأثیر عوامل زیادی غیر از مصرف دارایی (مانند تغییر قیمتها) قرار گیرد و مبنای قابل اتکایی برای تخصیص نیست.
۶-۴. حسابداری اجزا: استهلاک بخشهای مهم یک دارایی
هر بخش از یک قلم اموال، ماشینآلات و تجهیزات که بهای تمام شده آن نسبت به کل بها بااهمیت باشد، باید به طور جداگانه مستهلک شود. این رویکرد به عنوان “حسابداری اجزا” شناخته میشود. به عنوان مثال، بدنه و موتورهای یک هواپیما ممکن است به طور جداگانه طی عمر مفید متفاوت خود مستهلک شوند. این رویکرد حسابداری را از برخورد با داراییهای پیچیده به عنوان اقلام یکپارچه دور میکند. در عوض، به سمت بازتاب دقیقتر و جزئیتری از نحوه مصرف ارزش اقتصادی آنها حرکت میکند. این روش، با وجود دقت بیشتر، چالش مدیریت داده قابل توجهی برای شرکتها ایجاد میکند. آنها باید بتوانند اجزای بااهمیت را شناسایی کرده و برنامههای استهلاک فردی آنها را ردیابی کنند.
بخش ۷: کاهش ارزش و قطع شناخت مخارج سرمایهای
۷-۱. آشنایی با کاهش ارزش داراییها طبق استاندارد IAS 36
یک قلم از اموال، ماشینآلات و تجهیزات نباید به مبلغی بیش از مبلغ بازیافتنی خود ثبت شود. مبلغ بازیافتنی عبارت است از ارزش بالاتر بین ارزش منصفانه یک دارایی پس از کسر مخارج فروش و ارزش استفاده آن. اگر مبلغ دفتری از مبلغ بازیافتنی بیشتر شود، دارایی دچار کاهش ارزش شده است. در این صورت، یک زیان کاهش ارزش شناسایی میشود. آزمون کاهش ارزش به عنوان یک “بررسی واقعیت” یا یک سقف برای ارزش دارایی عمل میکند. این آزمون به ویژه در مدل بهای تمام شده اهمیت دارد. در حالی که استهلاک یک تخصیص سیستماتیک است، کاهش ارزش واکنشی به رویدادهای اقتصادی است که ارزش دارایی را کاهش دادهاند.
۷-۲. قطع شناخت: زمان حذف مخارج سرمایهای از صورتهای مالی
مبلغ دفتری یک قلم از اموال، ماشینآلات و تجهیزات هنگام واگذاری از ترازنامه حذف (قطع شناخت) میشود. همچنین زمانی که هیچ منفعت اقتصادی آتی از استفاده یا واگذاری آن انتظار نمیرود، قطع شناخت صورت میگیرد. سود یا زیان ناشی از قطع شناخت از تفاوت بین عواید خالص واگذاری و مبلغ دفتری قلم به دست میآید. این سود یا زیان در صورت سود و زیان شناسایی میشود. نکته مهم این است که سود یا زیان ناشی از واگذاری به عنوان “درآمد” طبقهبندی نمیشود. این یک نکته ارائه مهم است که عواید حاصل از فروش یک دارایی مولد را از فعالیتهای اصلی درآمدزای کسبوکار متمایز میکند.
بخش ۸: نحوه ارائه در صورتهای مالی
۸-۱. تاثیر مخارج سرمایهای بر ترازنامه و صورت سود و زیان
مخارج سرمایهای در ابتدا به عنوان یک دارایی (اموال، ماشینآلات و تجهیزات) در ترازنامه ثبت میشود. این مخارج تأثیر فوری بر صورت سود و زیان ندارند. با گذشت زمان، هزینه استهلاک مربوط به دارایی در صورت سود و زیان شناسایی شده و سود خالص را کاهش میدهد. در مقابل، مخارج عملیاتی بلافاصله در صورت سود و زیان به عنوان هزینه ثبت میشوند. بنابراین، اقدام اولیه یک هزینه سرمایهای، ترازنامه را بهبود میبخشد اما تأثیر فوری بر سودآوری ندارد. تأثیر منفی بر صورت سود و زیان از طریق استهلاک طی سالهای متمادی توزیع میشود. این تأثیر متفاوت، دلیل اصلی اهمیت حیاتی طبقهبندی هزینهها به عنوان سرمایهای یا عملیاتی است.
۸-۲. نمایش مخارج سرمایهای در صورت جریانهای نقدی
وجوه نقد پرداخت شده برای مخارج سرمایهای در بخش “جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای سرمایهگذاری” در صورت جریانهای نقدی گزارش میشود.5 این بخش نشان میدهد که یک شرکت چگونه سرمایه خود را برای رشد بلندمدت سرمایهگذاری میکند. وجوه نقد پرداخت شده برای مخارج عملیاتی در بخش “جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی” گزارش میشود. صورت جریانهای نقدی واضحترین تصویر از تأثیر واقعی نقدی مخارج سرمایهای را ارائه میدهد. در حالی که صورت سود و زیان هزینه را در طول زمان توزیع میکند، صورت جریانهای نقدی خروج نقد بزرگ و یکباره را در دوره وقوع نشان میدهد. این امر برای محاسبه جریان نقد آزاد (FCF) بسیار حیاتی است.
بخش ۹: نتیجهگیری: مدیریت هوشمندانه مخارج سرمایهای
۹-۱. جمعبندی نکات کلیدی برای حسابداران حرفهای
درک و اجرای صحیح اصول مربوط به مخارج سرمایهای برای گزارشگری مالی شفاف ضروری است. حسابداران حرفهای باید به خاطر داشته باشند که معیارهای شناخت مبتنی بر اصول، سنگ بنای کاپیتالیزه کردن هستند. تمایز بین آمادهسازی یک دارایی برای استفاده و شروع استفاده از آن، نقطه پایانی کاپیتالیزاسیون را تعیین میکند. انتخاب استراتژیک بین مدل بهای تمام شده و تجدید ارزیابی، تأثیر عمیقی بر ترازنامه دارد. همچنین، توجیه روش استهلاک بر اساس الگوی مصرف منافع دارایی یک الزام است، نه یک انتخاب اختیاری. در نهایت، رویکرد حسابداری اجزا، هرچند پیچیده، دقت گزارشگری را افزایش میدهد. مدیریت صحیح مخارج سرمایهای ترکیبی از انطباق فنی با استاندارد IAS 16، سیستمهای اطلاعاتی قوی و قضاوت حرفهای است.
منابع
- Capital Expenditure (CapEx) Definition, Formula, and Examples – Investopedia, accessed July 3, 2025, https://www.investopedia.com/terms/c/capitalexpenditure.asp
- What Are the Types of CapEx (Capital Expenditures)? – Investopedia, accessed July 3, 2025, https://www.investopedia.com/ask/answers/112814/what-are-some-examples-main-types-capital-expenditures-capex.asp
- CapEx: Definition, Types, and Examples – Cbonds, accessed July 3, 2025, https://cbonds.com/glossary/capital-expenditure/
- CapEx vs. OpEx: Capital & Operating Expenses Explained – FinQuery, accessed July 3, 2025, https://finquery.com/blog/capex-vs-opex/
- Capital Expenditure (CAPEX) – Definition, Example, Formula, accessed July 3, 2025, https://corporatefinanceinstitute.com/resources/accounting/capital-expenditure-capex/
- CapEx vs Opex | Key differences, examples & why it matters – Finance Alliance, accessed July 3, 2025, https://www.financealliance.io/capex-vs-opex/
- CapEx vs. OpEx: What’s the Difference? – Investopedia, accessed July 3, 2025, https://www.investopedia.com/ask/answers/112814/whats-difference-between-capital-expenditures-capex-and-operational-expenditures-opex.asp
- CAPEX Vs OPEX: What’s the Difference and Why it Matters – IQX Business Solutions, accessed July 3, 2025, https://www.iqxbusiness.com/iqx-blog/capex-vs-opex-whats-the-difference-why-it-matters/
————————————————————————————-
برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات با ما در تماس باشید :
تلفن ۱ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲
تلفن ۲ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳
فکس : ۸۸۲۰۵۷۶۶ ۲۱ ۹۸++