موسسه خدمات حسابداری ارقام نگر خبره آماده خدمات رسانی و مشاوره در زمینه خدمات حسابداری ، خدمات مالیاتی و مشاوره تامین اجتماعی به تمامی سازمان ها و شرکت های میباشد. برای مشاوره با ما در ارتباط باشید.

دارایی‌های نامشهود

دارایی‌های نامشهود

دارایی‌های نامشهود

دارایی‌های نامشهود

دارایی‌های نامشهود: راهنمای جامع شناسایی، ارزش‌گذاری و گزارشگری بر اساس IFRS

در اقتصاد مدرن، کانون خلق ارزش از دارایی‌های مشهود مانند کارخانه‌ها و ماشین‌آلات، به سمت منابع ناملموس تغییر کرده است.  امروزه، دارایی‌هایی نظیر فناوری، برند، داده‌ها و روابط با مشتری، موتورهای اصلی رشد و مزیت رقابتی شرکت‌ها محسوب می‌شوند. با این حال، رویه‌های حسابداری مربوط به این منابع ارزشمند، به‌ویژه تحت استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS)، بسیار پیچیده و همراه با قضاوت‌های متعدد است.  هدف این مقاله، ابهام‌زدایی از استاندارد حسابداری بین‌المللی 38 (IAS 38) و تشریح این موضوع است که حسابداری صحیح دارایی‌های نامشهود تنها یک تکلیف برای رعایت مقررات نیست. بلکه یک ضرورت استراتژیک برای ارزیابی دقیق شرکت و ارتباط شفاف با ذی‌نفعان به شمار می‌رود. شکاف فزاینده میان ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت‌ها، عمدتاً ناشی از قوانین محافظه‌کارانه حسابداری برای دارایی‌های نامشهود ایجاد شده در داخل است.  این شکاف، سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران را ملزم می‌کند تا برای درک ارزش واقعی، فراتر از صورت‌های مالی را جستجو کنند و اینجاست که نیاز به راهنمایی تخصصی آشکار می‌شود. 

بخش ۱: مبانی دارایی‌های نامشهود بر اساس استاندارد IAS 38

۱.۱. تعریف دقیق دارایی نامشهود

استاندارد IAS 38 یک دارایی نامشهود را به‌عنوان «یک دارایی قابل تشخیص، غیرپولی و فاقد ماهیت فیزیکی» تعریف می‌کند.  برای درک کامل این تعریف، باید اجزای آن را به تفکیک بررسی کرد. واژه «دارایی» به منبعی اشاره دارد که در نتیجه رویدادهای گذشته تحت کنترل واحد تجاری درآمده و انتظار می‌رود منافع اقتصادی آتی از آن حاصل شود. صفت «غیرپولی» آن را از وجه نقد یا حساب‌های دریافتنی متمایز می‌کند.  ویژگی اصلی، یعنی «فاقد ماهیت فیزیکی»، به این معناست که این دارایی‌ها وجود مادی ندارند.  البته برخی از

دارایی‌های نامشهود ممکن است در یک بستر فیزیکی قرار داشته باشند؛ برای مثال، نرم‌افزار کامپیوتری روی یک دیسک فشرده.  با این حال، این موارد همچنان به عنوان دارایی نامشهود طبقه‌بندی می‌شوند، زیرا جزء نامشهود آن‌ها (دانش نهفته) اهمیت بیشتری دارد. 

۱.۲. سه ویژگی اصلی: قابلیت تشخیص، کنترل و منافع اقتصادی آتی

برای اینکه یک قلم به عنوان دارایی نامشهود شناسایی شود، باید سه ویژگی اساسی داشته باشد.  اولین ویژگی، «قابلیت تشخیص» (Identifiability) است. این ویژگی،

دارایی‌های نامشهود را از سرقفلی متمایز می‌کند.1 یک دارایی زمانی قابل تشخیص است که یا «تفکیک‌پذیر» باشد (بتوان آن را فروخت، واگذار کرد یا مجوز استفاده از آن را صادر نمود) یا از «حقوق قراردادی یا قانونی» ناشی شود، حتی اگر این حقوق قابل انتقال نباشند.  ویژگی دوم، «کنترل» (Control) است. کنترل به معنای توانایی کسب منافع اقتصادی آتی از دارایی و محدود کردن دسترسی دیگران به آن منافع است.  این کنترل معمولاً از طریق حقوق قانونی مانند حق ثبت اختراع یا کپی‌رایت اعمال می‌شود.  سومین ویژگی، «منافع اقتصادی آتی» (Future Economic Benefits) است. این منافع می‌توانند شامل درآمدهای حاصل از فروش محصولات، صرفه‌جویی در هزینه‌ها یا سایر مزایای اقتصادی باشند. 

۱.۳. تفاوت کلیدی بین دارایی نامشهود و سرقفلی

درک تفاوت میان دارایی نامشهود و سرقفلی برای گزارشگری مالی شفاف ضروری است. سرقفلی که در یک ترکیب تجاری تحصیل می‌شود، نماینده منافع اقتصادی آتی حاصل از سایر دارایی‌هایی است که به صورت جداگانه قابل شناسایی و ثبت نیستند.1 هدف اصلی استاندارد IAS 38 از تأکید بر معیار «قابلیت تشخیص»، وادار کردن شرکت‌ها به شناسایی جداگانه

دارایی‌های نامشهود مشخص از سرقفلی است تا کیفیت اطلاعات مالی افزایش یابد.  برای مثال، روابط با مشتری یا فناوری ثبت‌نشده که در یک ترکیب تجاری به دست می‌آیند، اگر قابل تشخیص باشند، باید به صورت مجزا از سرقفلی شناسایی شوند. نکته بسیار مهم این است که سرقفلی ایجاد شده در داخل واحد تجاری، تحت هیچ شرایطی نباید به عنوان دارایی شناسایی شود، زیرا یک منبع قابل تشخیص نیست. 

۱.۴. نمونه‌های رایج از دارایی‌های نامشهود در کسب‌وکارها

دارایی‌های نامشهود در اشکال مختلفی در کسب‌وکارها وجود دارند که درک آن‌ها به کاربرد عملی استاندارد کمک می‌کند. برخی از نمونه‌های رایج عبارتند از: نرم‌افزار کامپیوتر، حق ثبت اختراع (پتنت)، حق تکثیر (کپی‌رایت)، مجوزها (لایسنس‌ها)، علائم تجاری (برندها)، فیلم‌های سینمایی، لیست مشتریان، قراردادهای فرانشیز، سهمیه‌های واردات و حقوق بازاریابی.  در دنیای امروز، دارایی‌های نوظهوری مانند ارزهای دیجیتال (Cryptocurrencies) نیز در صورتی که به عنوان موجودی کالا نگهداری نشوند، اغلب تحت استاندارد IAS 38 طبقه‌بندی و حسابداری می‌شوند.6 این گستردگی نشان می‌دهد که شناسایی و مدیریت صحیح

دارایی‌های نامشهود برای طیف وسیعی از صنایع حیاتی است.

بخش ۲: شناسایی و اندازه‌گیری اولیه

۲.۱. معیارهای شناسایی: چه زمانی یک دارایی نامشهود در دفاتر ثبت می‌شود؟

یک قلم تنها زمانی به عنوان دارایی نامشهود در صورت‌های مالی ثبت می‌شود که دو معیار اصلی را برآورده کند. اولاً، باید تعریف دارایی نامشهود (که در بخش قبل توضیح داده شد) را احراز کند.  ثانیاً، باید «محتمل» باشد که منافع اقتصادی آتی مرتبط با آن دارایی به واحد تجاری جریان یابد و بهای تمام شده آن به «گونه‌ای اتکاپذیر» قابل اندازه‌گیری باشد.  اگر یک قلم این معیارها را برآورده نکند، مخارج مربوط به آن باید در زمان وقوع به عنوان هزینه دوره شناسایی شود.  این یک قانون سخت‌گیرانه است؛ استاندارد صراحتاً شناسایی مجدد مخارجی را که قبلاً به عنوان هزینه ثبت شده‌اند، در دوره‌های آتی به عنوان دارایی ممنوع کرده است.  این اصل از اتخاذ رویکردهای سودجویانه در شناسایی دارایی‌ها جلوگیری می‌کند و ثبات رویه را تضمین می‌نماید.

۲.۲. اندازه‌گیری اولیه به بهای تمام شده در روش‌های مختلف تملک

دارایی‌های نامشهود در زمان شناسایی اولیه، همواره به بهای تمام شده اندازه‌گیری می‌شوند، اما نحوه تعیین این بها به روش تحصیل دارایی بستگی دارد. در «تحصیل جداگانه»، بهای تمام شده شامل قیمت خرید و هرگونه مخارج مستقیم قابل انتساب برای آماده‌سازی دارایی جهت استفاده مورد نظر است (مانند حق‌الزحمه‌های حقوقی).  اگر دارایی در یک «ترکیب تجاری» تحصیل شود، بهای تمام شده آن معادل ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل خواهد بود. استاندارد IFRS 3 فرض می‌کند که ارزش منصفانه

دارایی‌های نامشهود در این شرایط به طور اتکاپذیر قابل اندازه‌گیری است.  در صورتی که دارایی از طریق «کمک بلاعوض دولت» به دست آید، می‌توان آن را به ارزش منصفانه یا یک مبلغ اسمی ثبت کرد.  در نهایت، در «معاوضه دارایی‌ها»، دارایی جدید به ارزش منصفانه اندازه‌گیری می‌شود، مگر اینکه معامله فاقد محتوای تجاری باشد. 

۲.۳. چالش‌های شناسایی در ترکیب‌های تجاری

اگرچه استاندارد IFRS 3 شرکت‌ها را ملزم به شناسایی دارایی‌های نامشهود قابل تشخیص به صورت جداگانه از سرقفلی می‌کند، این فرآیند در عمل با چالش‌های قابل توجهی همراه است.  این کار نیازمند تخصص بالایی در زمینه ارزش‌گذاری است، زیرا شرکت تحصیل‌کننده باید دارایی‌هایی مانند روابط با مشتری، فناوری ثبت‌نشده و برندهایی را شناسایی و ارزش‌گذاری کند که شرکت تحصیل‌شده قادر به شناسایی آن‌ها در دفاتر خود نبوده است.

 این الزام، یک پیامد مهم حسابداری به دنبال دارد. وقتی یک دارایی نامشهود مانند برند با عمر مفید معین به ارزش منصفانه شناسایی می‌شود، شرکت تحصیل‌کننده ملزم به مستهلک کردن آن در طول عمر مفیدش خواهد بود.  این هزینه استهلاک جدید، که در دفاتر شرکت تحصیل‌شده وجود نداشت، سود گزارش‌شده شرکت تحصیل‌کننده را پس از ترکیب کاهش می‌دهد. این پدیده که گاهی «کشش استهلاک» (Amortization Drag) نامیده می‌شود، می‌تواند تحلیل عملکرد را مخدوش کند. در نتیجه، مدیریت باید بتواند این اثر حسابداری را از عملکرد عملیاتی واقعی تفکیک کرده و برای سرمایه‌گذاران به وضوح توضیح دهد.

بخش ۳: دارایی‌های نامشهود ایجاد شده در داخل: پیچیده‌ترین حوزه

۳.۱. تفکیک حیاتی: مرحله تحقیق در برابر مرحله توسعه

حسابداری دارایی‌های نامشهود ایجاد شده در داخل، یکی از چالش‌برانگیزترین حوزه‌های IAS 38 است. استاندارد، واحدهای تجاری را ملزم می‌کند که فرآیند ایجاد دارایی را به دو مرحله مجزا طبقه‌بندی کنند: «مرحله تحقیق» و «مرحله توسعه».  این تفکیک از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا رویه حسابداری برای هر مرحله کاملاً متفاوت است. اگر یک واحد تجاری نتواند این دو مرحله را در یک پروژه داخلی از یکدیگر متمایز کند، باید کل مخارج پروژه را به عنوان مخارج مرحله تحقیق در نظر گرفته و در زمان وقوع به عنوان هزینه شناسایی کند.  این الزام، نیاز به سیستم‌های بهایابی و کنترل‌های داخلی قوی برای ردیابی دقیق مخارج پروژه‌ها را دوچندان می‌کند تا بتوان مبنای قابل اتکایی برای سرمایه‌ای کردن هزینه‌ها فراهم آورد.

۳.۲. هزینه‌های تحقیق: شناسایی به عنوان هزینه دوره

مرحله تحقیق به عنوان «پژوهش اصیل و برنامه‌ریزی‌شده با هدف کسب دانش و درک علمی یا فنی جدید» تعریف می‌شود. در این مرحله، عدم اطمینان درباره موفقیت نهایی پروژه و منافع اقتصادی آتی آن بسیار بالاست. نمونه‌هایی از فعالیت‌های تحقیقاتی شامل فعالیت‌های با هدف کسب دانش جدید، جستجو برای یافتن جایگزین برای مواد یا فرآیندها، و ارزیابی گزینه‌های مختلف است. استاندارد IAS 38 به صراحت حکم می‌کند که کلیه مخارج مرحله تحقیق باید در زمان وقوع به عنوان هزینه دوره شناسایی شوند و تحت هیچ شرایطی نباید سرمایه‌ای شوند.  این رویکرد محافظه‌کارانه تضمین می‌کند که تنها مخارجی به عنوان دارایی ثبت شوند که احتمال بالایی برای ایجاد منافع آتی دارند.

۳.۳. شش شرط لازم برای سرمایه‌ای کردن هزینه‌های توسعه

مرحله توسعه، مرحله‌ای است که در آن «یافته‌های تحقیق یا سایر دانش‌ها در یک طرح یا مدل برای تولید محصولات یا فرآیندهای جدید یا به طور اساسی بهبودیافته، قبل از شروع تولید یا استفاده تجاری، به کار گرفته می‌شود». برخلاف هزینه‌های تحقیق، مخارج مرحله توسعه می‌توانند به عنوان دارایی نامشهود سرمایه‌ای شوند، اما تنها در صورتی که واحد تجاری بتواند تمام شش شرط زیر را اثبات کند  :

  1. امکان‌سنجی فنی (Technical Feasibility): تکمیل دارایی نامشهود از نظر فنی امکان‌پذیر باشد تا برای استفاده یا فروش آماده شود.
  2. قصد تکمیل (Intention to Complete): واحد تجاری قصد داشته باشد دارایی را تکمیل کرده و از آن استفاده کند یا آن را بفروشد.
  3. توانایی استفاده یا فروش (Ability to Use or Sell): واحد تجاری توانایی استفاده از دارایی یا فروش آن را داشته باشد.
  4. منافع اقتصادی آتی محتمل (Probable Future Economic Benefits): نحوه ایجاد منافع اقتصادی آتی محتمل توسط دارایی قابل اثبات باشد.
  5. موجود بودن منابع (Availability of Resources): منابع کافی فنی، مالی و غیره برای تکمیل، استفاده و فروش دارایی در دسترس باشد.
  6. اندازه‌گیری اتکاپذیر (Reliable Measurement): مخارج قابل انتساب به دارایی در طول دوره توسعه به طور اتکاپذیر قابل اندازه‌گیری باشد.
    اثبات همزمان تمام این شش معیار نیازمند مستندات قوی و قضاوت مدیریتی است.

۳.۴. دارایی‌های نامشهودی که هرگز نباید شناسایی شوند

استاندارد IAS 38 به طور مشخص شناسایی برخی از دارایی‌های نامشهود ایجاد شده در داخل را ممنوع کرده است، حتی اگر مخارجی برای ایجاد آن‌ها صرف شده باشد. این موارد شامل برندها، نام‌های تجاری، عناوین نشریات، لیست مشتریان و اقلام مشابه ایجاد شده در داخل واحد تجاری است.  دلیل این ممنوعیت آن است که مخارج مربوط به این اقلام را نمی‌توان به طور قابل اتکا از مخارج توسعه کل کسب‌وکار تفکیک کرد.  علاوه بر این، مخارجی مانند هزینه‌های اولیه راه‌اندازی، آموزش کارکنان، تبلیغات و فعالیت‌های ترویجی، و هزینه‌های جابجایی یا سازماندهی مجدد نیز باید همیشه در زمان وقوع به عنوان هزینه شناسایی شوند و هرگز نباید به عنوان دارایی ثبت گردند. 

ویژگی (Attribute) مرحله تحقیق (Research Phase) مرحله توسعه (Development Phase)
تعریف (Definition) پژوهش اصیل و برنامه‌ریزی‌شده برای کسب دانش فنی یا علمی جدید.11 کاربرد یافته‌های تحقیق برای طراحی محصولات یا فرآیندهای جدید یا بهبودیافته قبل از تولید تجاری.11
نمونه فعالیت‌ها (Example Activities) – فعالیت برای کسب دانش جدید

– جستجو برای یافتن جایگزین‌ها

– ارزیابی و انتخاب نهایی کاربردهای تحقیق.15

– طراحی و ساخت نمونه‌های اولیه

– طراحی ابزارها و قالب‌ها

– ساخت یک کارخانه آزمایشی.15

رویه حسابداری الزامی (Required Accounting Treatment) شناسایی به عنوان هزینه در زمان وقوع.6 سرمایه‌ای کردن به عنوان دارایی نامشهود، تنها در صورت احراز تمام شش شرط لازم.6

بخش ۴: اندازه‌گیری پس از شناسایی اولیه

۴.۱. مدل بهای تمام شده: رویکرد استاندارد

پس از شناسایی اولیه، واحد تجاری باید یک رویه حسابداری را برای اندازه‌گیری بعدی دارایی‌های نامشهود انتخاب کند. رایج‌ترین و استانداردترین رویکرد، «مدل بهای تمام شده» (Cost Model) است.  بر اساس این مدل، دارایی به بهای تمام شده اولیه پس از کسر استهلاک انباشته و زیان کاهش ارزش انباشته در ترازنامه گزارش می‌شود.  این مدل به دلیل اتکاپذیری بالا و مبتنی بودن بر هزینه تاریخی، توسط اکثر شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. سادگی و عینیت آن، از مزایای اصلی این روش است، اما ممکن است ارزش اقتصادی فعلی دارایی را به درستی منعکس نکند، به‌ویژه برای دارایی‌هایی که ارزش آن‌ها در طول زمان افزایش می‌یابد.

۴.۲. مدل تجدید ارزیابی: کاربرد محدود و الزامات سخت‌گیرانه

گزینه دیگر، «مدل تجدید ارزیابی» (Revaluation Model) است. در این مدل، دارایی به مبلغ تجدید ارزیابی (معادل ارزش منصفانه) پس از کسر استهلاک و کاهش ارزش انباشته بعدی، گزارش می‌شود.  با این حال، استفاده از این مدل با یک محدودیت بسیار جدی مواجه است: مدل تجدید ارزیابی تنها زمانی مجاز است که ارزش منصفانه دارایی با مراجعه به یک «بازار فعال» (Active Market) قابل تعیین باشد.  بازار فعال، بازاری است که در آن اقلام همگن معامله می‌شوند و قیمت‌های اعلامی به راحتی در دسترس هستند. چنین بازارهایی برای اکثر

دارایی‌های نامشهود مانند پتنت‌ها یا برندهای منحصر به فرد وجود ندارد، هرچند ممکن است برای مجوزهای تاکسیرانی یا برخی ارزهای دیجیتال یافت شود.  این محدودیت سخت‌گیرانه، استفاده از مدل تجدید ارزیابی را در عمل بسیار نادر کرده و تسلط مدل بهای تمام شده را تقویت می‌کند. این انتخاب هیئت استانداردهای بین‌المللی، اولویت دادن به «اتکاپذیری» (هزینه قابل تأیید) بر «مربوط بودن» (ارزش جاری) را برای اکثر

دارایی‌های نامشهود نشان می‌دهد.

بخش ۵: عمر مفید و استهلاک

۵.۱. تعیین عمر مفید: معین یا نامعین؟

پس از شناسایی، واحد تجاری باید عمر مفید هر دارایی نامشهود را ارزیابی کند. عمر مفید می‌تواند «معین» (Finite) یا «نامعین» (Indefinite) باشد.  دارایی با عمر مفید معین، دارایی است که انتظار می‌رود برای یک دوره محدود برای واحد تجاری جریان‌های نقدی ایجاد کند. عواملی مانند محدودیت‌های قانونی یا قراردادی (مثلاً تاریخ انقضای پتنت) یا کهنگی فنی، عمر مفید را محدود می‌کنند. در مقابل، دارایی با عمر مفید نامعین، دارایی است که هیچ محدودیت قابل پیش‌بینی برای دوره‌ای که انتظار می‌رود منافع اقتصادی ایجاد کند، وجود ندارد.  واژه «نامعین» به معنای «بی‌نهایت» نیست، بلکه به این معناست که بر اساس تحلیل عوامل موجود، نمی‌توان پایانی برای عمر مفید آن متصور شد. یک برند بسیار قوی که محدودیت قانونی ندارد، می‌تواند نمونه‌ای از دارایی با عمر مفید نامعین باشد. 

۵.۲. رویه استهلاک برای دارایی‌های با عمر مفید معین

دارایی‌های نامشهود با عمر مفید معین باید طی عمر مفیدشان به صورت سیستماتیک مستهلک شوند.  مبلغ استهلاک‌پذیر (بهای تمام شده منهای ارزش اسقاط) باید بر مبنایی که الگوی مصرف منافع اقتصادی آتی دارایی را منعکس می‌کند، تخصیص یابد.  روش‌های استهلاک می‌تواند شامل خط مستقیم، نزولی یا مبتنی بر میزان تولید باشد. در عمل، روش خط مستقیم به دلیل سادگی بیشترین کاربرد را دارد. ارزش اسقاط یک دارایی نامشهود معمولاً صفر در نظر گرفته می‌شود، مگر اینکه یک شخص ثالث متعهد به خرید دارایی در پایان عمر مفید آن باشد یا یک بازار فعال برای آن دارایی وجود داشته باشد.  واحد تجاری موظف است حداقل در پایان هر سال مالی، عمر مفید و روش استهلاک را بازنگری کند و در صورت لزوم، آن‌ها را به عنوان تغییر در برآورد حسابداری تعدیل نماید. 

۵.۳. آزمون کاهش ارزش سالانه برای دارایی‌های با عمر مفید نامعین

رویه حسابداری برای دارایی‌های نامشهود با عمر مفید نامعین کاملاً متفاوت است. این دارایی‌ها مستهلک نمی‌شوند.  عدم استهلاک به این دلیل است که تعیین یک الگوی سیستماتیک برای تخصیص هزینه در غیاب یک دوره زمانی مشخص، غیرممکن است. در عوض، این دارایی‌ها باید حداقل به صورت سالانه از نظر کاهش ارزش آزمون شوند.  علاوه بر آزمون سالانه، هر زمان که نشانه‌ای از کاهش ارزش وجود داشته باشد، باید آزمون مجدد انجام شود. همچنین، ارزیابی عمر مفید نامعین باید در هر دوره گزارشگری بازنگری شود تا مشخص گردد که آیا شرایط همچنان از این طبقه‌بندی پشتیبانی می‌کنند یا خیر. اگر عمر مفید دارایی دیگر نامعین نباشد، باید به عمر مفید معین تغییر یابد و از آن تاریخ به بعد مستهلک شود. 

بخش ۶: کاهش ارزش، واگذاری و افشا

۶.۱. شناسایی و اندازه‌گیری زیان کاهش ارزش

آزمون کاهش ارزش دارایی‌های نامشهود تحت استاندارد IAS 36 (کاهش ارزش دارایی‌ها) انجام می‌شود. یک دارایی زمانی دچار کاهش ارزش می‌شود که مبلغ دفتری آن از مبلغ بازیافتنی آن بیشتر باشد.  مبلغ بازیافتنی به عنوان «بالاترین ارزش بین ارزش منصفانه پس از کسر مخارج فروش و ارزش اقتصادی» تعریف می‌شود. اگر مبلغ دفتری از مبلغ بازیافتنی فراتر رود، مابه‌التفاوت به عنوان زیان کاهش ارزش شناسایی شده و در صورت سود و زیان گزارش می‌شود.  این فرآیند، به‌ویژه در محاسبه ارزش اقتصادی که نیازمند پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی و تعیین نرخ تنزیل مناسب است، به شدت به برآوردها و قضاوت‌های مدیریتی وابسته است.

۶.۲. قواعد مربوط به قطع شناخت و واگذاری دارایی

یک دارایی نامشهود زمانی از صورت‌های مالی حذف یا «قطع شناخت» (Derecognition) می‌شود که واگذار گردد (مثلاً فروخته شود) یا دیگر هیچ‌گونه منافع اقتصادی آتی از استفاده آن انتظار نرود. سود یا زیان حاصل از قطع شناخت، از تفاوت بین عواید خالص حاصل از واگذاری و مبلغ دفتری دارایی محاسبه می‌شود. این سود یا زیان باید در صورت سود و زیان دوره شناسایی شود.  این قاعده تضمین می‌کند که دارایی‌هایی که دیگر برای واحد تجاری ارزشی ایجاد نمی‌کنند، در ترازنامه باقی نمانند و تأثیر واگذاری آن‌ها به درستی در عملکرد مالی دوره منعکس شود.

۶.۳. الزامات افشای اطلاعات طبق IAS 38

شفافیت یکی از اهداف اصلی IAS 38 است و استاندارد الزامات افشای گسترده‌ای را برای دارایی‌های نامشهود تعیین کرده است.  برای هر طبقه از

دارایی‌های نامشهود، شرکت‌ها باید موارد زیر را افشا کنند: عمر مفید (معین یا نامعین) یا نرخ‌های استهلاک، روش‌های استهلاک مورد استفاده، و مبلغ دفتری ناخالص و استهلاک انباشته در ابتدا و انتهای دوره. مهم‌تر از همه، باید یک صورت تطبیق برای مبالغ دفتری ارائه شود که تغییرات طی دوره را نشان دهد؛ این صورت شامل افزایش‌ها (از طریق تحصیل یا ایجاد داخلی)، واگذاری‌ها، زیان‌های کاهش ارزش و هزینه استهلاک دوره است. همچنین، افشاهای خاصی برای دارایی‌های با عمر مفید نامعین و دارایی‌های تجدید ارزیابی شده الزامی است. علاوه بر این، کل مبلغ مخارج تحقیق و توسعه که در دوره به عنوان هزینه شناسایی شده نیز باید افشا گردد. 

بخش ۷: کاربردهای خاص در صنایع پیشرو

۷.۱. صنعت فناوری: حسابداری هزینه‌های نرم‌افزار و رایانش ابری (SaaS)

صنعت فناوری با چالش‌های منحصر به فردی در حسابداری دارایی‌های نامشهود روبرو است. برای نرم‌افزار، قاعده کلی این است که نرم‌افزار خریداری شده سرمایه‌ای می‌شود، در حالی که هزینه‌های توسعه نرم‌افزار داخلی تا زمانی که شش معیار توسعه (از جمله امکان‌سنجی فنی) احراز نشود، به عنوان هزینه ثبت می‌گردد.  یک چالش مدرن و بسیار مهم، حسابداری هزینه‌های مربوط به قراردادهای نرم‌افزار به عنوان سرویس (SaaS) یا رایانش ابری است.

در اکثر این قراردادها، مشتری در حال خرید یک «سرویس» است، نه تحصیل یک «دارایی»، زیرا کنترلی بر نرم‌افزار زیربنایی ندارد. تصمیمات کمیته تفاسیر IFRS روشن کرده است که در چنین شرایطی، هزینه‌های پیاده‌سازی (مانند پیکربندی و سفارشی‌سازی) معمولاً باید در زمان دریافت خدمات به عنوان هزینه شناسایی شوند، نه اینکه به عنوان دارایی نامشهود سرمایه‌ای گردند. این تفسیر، رویه بسیاری از شرکت‌ها را تغییر داده و آن‌ها را ملزم به هزینه‌کردن مبالغ قابل توجهی کرده است که پیش از این سرمایه‌ای می‌کردند، که این امر مستقیماً بر سود گزارش‌شده و شاخص EBITDA تأثیر منفی می‌گذارد.

۷.۲. صنعت داروسازی: مدیریت عدم قطعیت در پروژه‌های تحقیق و توسعه

صنعت داروسازی نمونه‌ای عالی برای نشان دادن چالش‌های اعمال معیارهای سرمایه‌ای کردن هزینه‌های تحقیق و توسعه است. فرآیند تولید یک داروی جدید از تحقیق اولیه تا عرضه به بازار، بسیار طولانی، پرهزینه و با نرخ شکست بالایی همراه است. قضاوت کلیدی در این صنعت این است که یک پروژه در چه نقطه‌ای معیارهای «منافع اقتصادی آتی محتمل» و «امکان‌سنجی فنی» را احراز می‌کند. آیا این نقطه پس از موفقیت در آزمایش‌های بالینی فاز III است یا پس از کسب تأییدیه از یک نهاد نظارتی بزرگ؟. به دلیل همین عدم قطعیت شدید، بسیاری از شرکت‌های داروسازی یک رویه بسیار محافظه‌کارانه اتخاذ می‌کنند و هزینه‌ها را تنها در مراحل بسیار پایانی (در صورت وجود) سرمایه‌ای می‌کنند، حتی اگر استاندارد IAS 38 سرمایه‌ای کردن را پس از احراز معیارها الزامی بداند. این موضوع نشان‌دهنده نیاز به قضاوت عمیق و دانش تخصصی از صنعت برای اجرای صحیح استاندارد است.

نتیجه‌گیری: چرا مدیریت تخصصی دارایی‌های نامشهود یک مزیت رقابتی است؟

همان‌طور که در این راهنما تشریح شد، حسابداری دارایی‌های نامشهود یک وظیفه ساده دفترداری نیست. این حوزه نیازمند قضاوت‌های عمیق و مختص هر صنعت  ، سیستم‌های داخلی قوی برای ردیابی هزینه‌ها  و تکنیک‌های پیچیده ارزش‌گذاری است. پیچیدگی‌های موجود در تفکیک تحقیق از توسعه، ارزیابی معیارهای سرمایه‌ای کردن، تعیین عمر مفید و آزمون کاهش ارزش، همگی بر اهمیت راهنمایی تخصصی تأکید دارند. مدیریت صحیح

دارایی‌های نامشهود فراتر از رعایت قوانین است؛ این یک مزیت رقابتی است. یک رویکرد استراتژیک به این دارایی‌ها می‌تواند بهینه‌سازی گزارشگری مالی، بهبود تصمیم‌گیری‌های مدیریتی و افزایش شفافیت برای سرمایه‌گذاران را به همراه داشته باشد. در نهایت، شرکت‌هایی که بتوانند ارزش واقعی منابع نامشهود خود را به درستی شناسایی، اندازه‌گیری و گزارش کنند، در جایگاه بهتری برای جذب سرمایه و ایجاد ارزش پایدار در اقتصاد دانش‌بنیان امروز قرار خواهند گرفت.

————————————————————————————-

برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات با ما در تماس باشید :

تلفن ۱ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲

تلفن ۲ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳

فکس :    ۸۸۲۰۵۷۶۶   ۲۱  ۹۸++

دارایی‌های نامشهود

ضعیفمتوسطخوبخیلی خوبعالی (No Ratings Yet)
Loading...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × دو =