تسهیلات و وامهای بلندمدت بر اساس استانداردهای IFRS
تسهیلات و وامهای بلندمدت یکی از اجزای حیاتی ساختار سرمایه شرکتها هستند. نحوه حسابداری و گزارشگری این بدهیها تأثیر مستقیمی بر ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد و انعطافپذیری مالی یک واحد تجاری دارد. استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS) چارچوب دقیقی برای شناسایی، طبقهبندی، اندازهگیری و افشای این ابزارهای مالی ارائه میدهند. این مقاله به تفصیل، الزامات استانداردهای کلیدی شامل IAS 1، IFRS 9 و IFRS 7 را در خصوص تسهیلات و وامهای بلندمدت تشریح میکند. هدف این است که متخصصان حسابداری درک عمیق و کاربردی از این قوانین پیچیده کسب کنند.
بخش ۱: طبقهبندی بدهیهای بلندمدت طبق استاندارد IAS 1
اساس گزارشگری مالی قابل اتکا، ارائه شفاف اطلاعات است. طبقهبندی صحیح بدهیها در صورت وضعیت مالی، سنگ بنای این شفافیت را تشکیل میدهد. این بخش به بررسی اصول طبقهبندی بدهیها به جاری و غیرجاری، با تمرکز ویژه بر تسهیلات و وامهای بلندمدت میپردازد.
۱.۱. مقدمه: اهمیت طبقهبندی
استاندارد حسابداری بینالمللی ۱ (IAS 1)، مبانی ارائه صورتهای مالی با مقاصد عمومی را تعیین میکند.1 هدف اصلی این استاندارد، تضمین قابلیت مقایسه صورتهای مالی یک واحد تجاری در دورههای مختلف و با سایر واحدها است. طبقهبندی بدهیها به جاری یا غیرجاری، نقشی اساسی در ارزیابی نقدینگی و توانایی بازپرداخت دیون یک شرکت دارد. این تفکیک مستقیماً بر نسبتهای مالی کلیدی تأثیر میگذارد. سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان برای تصمیمگیریهای اقتصادی خود به این اطلاعات اتکا میکنند.1 بنابراین، طبقهبندی دقیق صرفاً یک الزام قانونی نیست، بلکه ابزاری حیاتی برای انتقال اطلاعات صحیح درباره ریسک مالی است.
۱.۲. معیار اصلی: حق تعویق تسویه
معیار اصلی برای طبقهبندی تسهیلات و وامهای بلندمدت، وجود یک حق مشخص در پایان دوره گزارشگری است. یک بدهی زمانی به عنوان غیرجاری (بلندمدت) طبقهبندی میشود که واحد تجاری حق داشته باشد تسویه آن را برای حداقل دوازده ماه پس از تاریخ گزارشگری به تعویق اندازد. این حق باید دارای محتوای اقتصادی باشد و به صورت قراردادی وجود داشته باشد. نکته بسیار مهم این است که طبقهبندی بر اساس حقوق موجود در پایان دوره گزارشگری انجام میشود. نیت یا انتظار مدیریت مبنی بر تسویه زودهنگام بدهی، تأثیری بر طبقهبندی آن ندارد.4 این رویکرد مبتنی بر حق، به جای نیت، عینیت و قابلیت مقایسه گزارشگری مالی را افزایش میدهد.
۱.۳. اصلاحیههای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲: تکاملی بر اساس بازخوردها
هیئت استانداردهای بینالمللی حسابداری (IASB) در ژانویه ۲۰۲۰ اصلاحیهای بر IAS 1 منتشر کرد تا ابهامات مربوط به طبقهبندی را برطرف سازد. با این حال، ذینفعان نگرانیهایی را مطرح کردند. آنها معتقد بودند این اصلاحیه ممکن است منجر به طبقهبندی برخی بدهیهای بلندمدت به عنوان جاری شود، حتی اگر تعهد به تسویه در کوتاهمدت وجود نداشته باشد. این مشکل به ویژه در مورد وامهای دارای تعهداتی (covenants) که در آینده آزمون میشوند، برجسته بود. در پاسخ به این بازخوردها، IASB در اکتبر ۲۰۲۲ اصلاحیه دیگری را منتشر کرد. این اصلاحیه که از اول ژانویه ۲۰۲۴ لازمالاجرا شد، ضمن رفع نگرانیها، الزامات افشای اطلاعات را نیز بهبود بخشید. این فرآیند نشان میدهد که استانداردها ماهیتی پویا دارند و برای انعکاس بهتر واقعیتهای اقتصادی تکامل مییابند.
۱.۴. تعهدات آزمونشده در تاریخ گزارشگری یا قبل از آن
تعهداتی که یک واحد تجاری باید در تاریخ ترازنامه یا قبل از آن رعایت کند، مستقیماً بر وجود حق تعویق تسویه تأثیر میگذارند. این موضوع حتی اگر ارزیابی رعایت تعهد پس از دوره گزارشگری انجام شود نیز صادق است. برای مثال، فرض کنید یک وام دارای تعهدی مبنی بر حفظ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام در تاریخ ۳۱ دسامبر است. حتی اگر این نسبت در ماه ژانویه محاسبه و به بانک گزارش شود، وضعیت رعایت آن در ۳۱ دسامبر تعیینکننده طبقهبندی است. اگر در آن تاریخ تعهد رعایت نشده باشد، حق تعویق تسویه از بین رفته است.
۱.۵. پیامد نقض تعهد
اگر یک واحد تجاری تعهدی از قرارداد وام بلندمدت را در تاریخ گزارشگری یا قبل از آن نقض کند، آن بدهی فوراً قابل بازپرداخت میشود. در نتیجه، بدهی باید به عنوان جاری طبقهبندی شود. دلیل این امر آن است که در پایان دوره گزارشگری، واحد تجاری دیگر حق به تعویق انداختن تسویه را ندارد. حتی اگر وامدهنده پس از تاریخ گزارشگری اما قبل از تأیید صورتهای مالی، با چشمپوشی از نقض موافقت کند، این موضوع طبقهبندی را تغییر نمیدهد. این چشمپوشی یک رویداد غیرتعدیلی طبق استاندارد IAS 10 محسوب میشود. این قاعده پیامدهای عملی مهمی دارد و شرکتها را ملزم به نظارت مستمر بر تعهدات و مذاکره با وامدهندگان قبل از پایان سال مالی میکند.
۱.۶. نقش دوره ارفاق
یک استثنا برای قاعده نقض تعهد وجود دارد. اگر یک بدهی با وجود نقض تعهد، همچنان میتواند به عنوان غیرجاری طبقهبندی شود. این امر در صورتی امکانپذیر است که وامدهنده تا پایان دوره گزارشگری، یک دوره ارفاق (grace period) با مدت حداقل دوازده ماه پس از دوره گزارشگری اعطا کرده باشد. در طول این دوره ارفاق، واحد تجاری فرصت دارد تا نقض را برطرف کند. همچنین وامدهنده در این مدت نمیتواند بازپرداخت فوری وام را مطالبه نماید. وجود چنین توافق کتبی تا پایان دوره گزارشگری برای حفظ طبقهبندی غیرجاری ضروری است.
۱.۷. تعهدات با تاریخ آزمون در آینده
اصلاحیه سال ۲۰۲۲ به طور مشخص روشن کرد که تعهداتی که تاریخ آزمون آنها پس از دوره گزارشگری است، بر طبقهبندی بدهی در تاریخ گزارشگری تأثیر نمیگذارند. به عبارت دیگر، حتی اگر مدیریت انتظار داشته باشد که در آینده یک تعهد را نقض خواهد کرد، این انتظار مبنای طبقهبندی بدهی به عنوان جاری قرار نمیگیرد. این رویکرد از طبقهبندی بدهیهای بلندمدت به عنوان جاری بر اساس یک رویداد احتمالی در آینده جلوگیری میکند. با این حال، این ریسک نادیده گرفته نمیشود. استاندارد، شرکتها را ملزم به افشای اطلاعات دقیق در مورد این تعهدات آتی و ریسک نقض آنها کرده است. این موضوع ارتباط تنگاتنگ بین استانداردهای IAS 1 و IFRS 7 را نشان میدهد.
۱.۸. طبقهبندی بدهیهای قابل تبدیل
طبقهبندی بدهیهای قابل تبدیل نیز تحت تأثیر این قوانین قرار دارد. اگر دارنده یک اوراق قرضه قابل تبدیل، حق تبدیل آن به سهام را در هر زمانی داشته باشد، ممکن است شرکت حق безоговорочнo برای تعویق تسویه را برای حداقل دوازده ماه نداشته باشد. اگر اختیار تبدیل طبق استاندارد IAS 32 به عنوان حقوق صاحبان سهام طبقهبندی نشود (مثلاً به دلیل تعداد متغیر سهام)، این اختیار یک بدهی مشتقه محسوب میشود. در این حالت، وجود این اختیار میتواند طبقهبندی بدهی اصلی را تحت تأثیر قرار دهد و آن را به جاری تبدیل کند. این موضوع پیچیدگیهای خاص ابزارهای مالی ترکیبی را نشان میدهد.
بخش ۲: شناخت و اندازهگیری طبق استاندارد IFRS 9
پس از تعیین طبقهبندی تسهیلات و وامهای بلندمدت، نحوه شناخت و اندازهگیری آنها در طول عمرشان اهمیت مییابد. استاندارد IFRS 9 چارچوب جامعی برای این موضوع ارائه میدهد. این بخش به بررسی شناخت اولیه، اندازهگیری پسین به روش بهای تمام شده مستهلک شده و حسابداری پیچیده تعدیل قراردادهای وام میپردازد.
۲.۱. شناخت اولیه بدهیهای مالی
بدهیهای مالی در زمان شناخت اولیه به ارزش منصفانه اندازهگیری میشوند. برای یک وام بلندمدت عادی، ارزش منصفانه معمولاً برابر با قیمت معامله (یعنی وجوه دریافتی) است. برای بدهیهایی که به ارزش منصفانه از طریق سود و زیان (FVTPL) اندازهگیری نمیشوند، این مبلغ برای هزینههای معامله تعدیل میشود. با این حال، گاهی قیمت معامله با ارزش منصفانه برابر نیست. این حالت اغلب در وامهای بین اشخاص وابسته با نرخ بهره غیربازاری رخ میدهد. استاندارد IFRS 9 بر اندازهگیری اولیه به ارزش منصفانه تأکید دارد و ماهیت اقتصادی را بر شکل قانونی ارجح میداند.
۲.۲. اندازهگیری پسین: روش بهای تمام شده مستهلک شده
اکثر تسهیلات و وامهای بلندمدت پس از شناخت اولیه، به روش بهای تمام شده مستهلک شده اندازهگیری میشوند. بهای تمام شده مستهلک شده عبارت است از مبلغ بدهی در شناخت اولیه، منهای بازپرداختهای اصل، به علاوه یا منهای استهلاک انباشته هرگونه تفاوت بین مبلغ اولیه و مبلغ سررسید. این استهلاک با استفاده از روش نرخ بهره مؤثر محاسبه میشود. این روش تضمین میکند که هزینه مالی به طور سیستماتیک در طول عمر وام شناسایی شود و تصویری دقیق از هزینه واقعی تأمین مالی ارائه دهد. این روش برای ابزارهای بدهی ساده، استاندارد طلایی محسوب میشود.
۲.۳. نرخ بهره مؤثر (EIR): موتور محرک بهای تمام شده مستهلک شده
نرخ بهره مؤثر (EIR) نرخی است که جریانهای نقدی پرداختی آتی برآورد شده طی عمر مورد انتظار بدهی را دقیقاً به بهای تمام شده مستهلک شده آن تنزیل میکند. این نرخ صرفاً نرخ بهره اسمی یا قراردادی نیست. در محاسبه EIR، کلیه کارمزدها و هزینههایی که جزء لاینفک قرارداد وام هستند، لحاظ میشوند. این رویکرد، هزینه واقعی استقراض را منعکس میکند. برای مثال، وامی با نرخ بهره ۵ درصد و کارمزدهای قابل توجه اولیه، دارای EIR بالاتر از ۵ درصد خواهد بود. استفاده از EIR از شناسایی نامتناسب هزینه مالی جلوگیری میکند و بازده ثابتی را بر مبلغ دفتری بدهی در طول عمر آن نشان میدهد.
۲.۴. تعدیل بدهیهای مالی: یک تمایز حیاتی
هنگامی که شرایط یک قرارداد وام تغییر میکند، IFRS 9 واحد تجاری را ملزم به ارزیابی میکند. باید مشخص شود که آیا این تعدیل “اساسی” (substantial) است یا خیر. یک تعدیل اساسی به عنوان تسویه (extinguishment) بدهی اولیه و شناخت یک بدهی جدید تلقی میشود. در مقابل، یک تعدیل غیراساسی منجر به قطع شناخت نمیشود. در این حالت، مبلغ دفتری بدهی موجود تعدیل میگردد. این دو مسیر حسابداری، تأثیرات کاملاً متفاوتی بر صورت سود و زیان و صورت وضعیت مالی دارند. بنابراین، تشخیص صحیح نوع تعدیل بسیار حیاتی است.
۲.۵. آزمون ۱۰ درصد: آستانه کمی برای قطع شناخت
یک تعدیل زمانی اساسی تلقی میشود که ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی طبق شرایط جدید، حداقل ۱۰ درصد با ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی باقیمانده بدهی اولیه تفاوت داشته باشد.16 برای این آزمون، جریانهای نقدی با استفاده از نرخ بهره مؤثر اولیه تنزیل میشوند. این آزمون شامل هرگونه کارمزد پرداختی بین وامگیرنده و وامدهنده نیز میشود. اگرچه این آزمون یک “خط روشن” کمی ارائه میدهد، اما اجرای آن نیازمند قضاوت است. استاندارد IFRS 9 در مقایسه با US GAAP، دستورالعملهای تجویزی کمتری در مورد نحوه برخورد با گزینهها یا تعدیلات متعدد ارائه میدهد و قضاوت بیشتری را به واحد تجاری واگذار میکند.
۲.۶. حسابداری تعدیل اساسی (تسویه)
اگر آزمون ۱۰ درصد نشاندهنده یک تعدیل اساسی باشد، بدهی اولیه از دفاتر خارج (قطع شناخت) میشود. سپس یک بدهی جدید به ارزش منصفانه شناسایی میگردد. تفاوت بین مبلغ دفتری بدهی قدیم و ارزش منصفانه بدهی جدید، پس از تعدیل برای هرگونه کارمزد، به عنوان سود یا زیان تسویه در صورت سود و زیان شناسایی میشود. این فرآیند به معنای یک شروع کاملاً جدید برای بدهی در سوابق حسابداری است. نرخ بهره مؤثر جدیدی نیز بر اساس شرایط بدهی جدید محاسبه خواهد شد. این رویکرد تضمین میکند که بدهی جدید با شرایط اقتصادی فعلی خود منعکس شود.
۲.۷. حسابداری تعدیل غیراساسی
اگر تفاوت در آزمون ۱۰ درصد کمتر از آستانه باشد، تعدیل غیراساسی است و بدهی قطع شناخت نمیشود. در این حالت، واحد تجاری بهای تمام شده مستهلک شده را مجدداً محاسبه میکند. این کار با تنزیل جریانهای نقدی قراردادی تعدیلشده با نرخ بهره مؤثر اولیه انجام میشود. تفاوت حاصل بین مبلغ دفتری قدیم و بهای تمام شده مستهلک شده جدید، فوراً به عنوان سود یا زیان تعدیل در صورت سود و زیان شناسایی میشود. هرگونه هزینه یا کارمزد متحمل شده، مبلغ دفتری بدهی را تعدیل کرده و در باقیمانده عمر آن مستهلک میشود.
۲.۸. خلاصه حسابداری تعدیلات بدهی
جدول زیر تفاوتهای کلیدی بین دو رویکرد حسابداری برای تعدیل تسهیلات و وامهای بلندمدت را خلاصه میکند. این جدول به عنوان یک ابزار مرجع سریع برای متخصصان عمل میکند تا پیامدهای عبور از آستانه ۱۰ درصد را درک کنند.
ویژگی | تعدیل اساسی (تسویه) | تعدیل غیراساسی |
محرک | آزمون ۱۰ درصد مثبت میشود | آزمون ۱۰ درصد منفی میشود |
بدهی اولیه | قطع شناخت میشود | قطع شناخت نمیشود |
اندازهگیری بدهی جدید/تعدیلشده | به ارزش منصفانه شناسایی میشود | به ارزش فعلی جریانهای نقدی جدید با EIR اولیه محاسبه میشود |
شناخت سود/زیان | تفاوت بین مبلغ دفتری قدیم و ارزش منصفانه جدید در سود و زیان | تفاوت بین مبلغ دفتری قدیم و ارزش فعلی جدید در سود و زیان |
رفتار با کارمزدها | در سود یا زیان تسویه لحاظ میشود | مبلغ دفتری را تعدیل کرده و مستهلک میشود |
نرخ بهره آتی | EIR جدید بر اساس ارزش منصفانه | EIR اولیه به کار خود ادامه میدهد |
بخش ۳: الزامات افشا طبق IFRS 7 و IAS 1
گزارشگری مالی مؤثر فراتر از اعداد و ارقام در صورتهای مالی اصلی است. یادداشتهای توضیحی، زمینه و جزئیات لازم برای درک کامل وضعیت مالی یک واحد تجاری را فراهم میکنند. این بخش به بررسی الزامات افشای کلیدی برای تسهیلات و وامهای بلندمدت طبق استانداردهای IFRS 7 و IAS 1 میپردازد.
۳.۱. اهداف و دامنه افشای IFRS 7
استاندارد IFRS 7 واحدهای تجاری را ملزم میکند اطلاعاتی را افشا کنند که به استفادهکنندگان امکان ارزیابی دو موضوع اصلی را بدهد. اول، اهمیت ابزارهای مالی برای وضعیت مالی و عملکرد واحد تجاری. دوم، ماهیت و میزان ریسکهای ناشی از ابزارهای مالی. این افشاها به دو دسته کیفی و کمی تقسیم میشوند. افشاهای کیفی، اهداف، سیاستها و فرآیندهای مدیریت ریسک را تشریح میکنند. افشاهای کمی، دادههایی در مورد میزان مواجهه با ریسک ارائه میدهند. این اطلاعات در کنار هم، تصویری جامع از نحوه استفاده شرکت از ابزارهای مالی و ریسکهای مرتبط با آنها ترسیم میکنند.
۳.۲. افشای اهمیت ابزارهای مالی
واحدهای تجاری باید مبالغ دفتری را برای هر طبقه از بدهیهای مالی افشا کنند. این طبقهبندی شامل بدهیهای اندازهگیری شده به بهای تمام شده مستهلک شده و بدهیهای اندازهگیری شده به ارزش منصفانه از طریق سود و زیان است. علاوه بر این، اطلاعات مربوط به هرگونه نقض قراردادهای وام باید افشا شود. اگر داراییهایی به عنوان وثیقه برای بدهیها تعهد شده باشند، جزئیات آنها نیز باید ارائه گردد. همچنین، رویههای حسابداری اتخاذ شده برای ابزارهای مالی باید به وضوح در یادداشتها تشریح شود. این افشاها، پیوندی حیاتی بین یادداشتها و ارقام ارائه شده در صورت وضعیت مالی ایجاد میکنند.
۳.۳. افشای ریسک نقدینگی، بازار و اعتباری
IFRS 7 الزامات افشای دقیقی برای ریسکهای اصلی مالی دارد. برای ریسک نقدینگی، یک تحلیل سررسید قراردادی برای بدهیهای مالی مورد نیاز است که زمانبندی جریانهای نقدی خروجی را نشان میدهد. برای ریسک بازار، باید یک تحلیل حساسیت برای هر نوع ریسک (مانند ریسک نرخ بهره) ارائه شود. این تحلیل، تأثیر تغییرات منطقاً محتمل در متغیرهای بازار بر سود یا زیان و حقوق صاحبان سهام را نشان میدهد. این افشاها نباید ایستا باشند. در محیطهای اقتصادی پرنوسان، مانند دورههای افزایش نرخ بهره، این تحلیلها باید بهروز شوند تا منعکسکننده شرایط فعلی باشند و اطلاعات معناداری ارائه دهند.
۳.۴. افشاهای جدید برای بدهیهای با تعهدات آتی (IAS 1)
هنگامی که یک وام بلندمدت دارای تعهداتی است که باید ظرف ۱۲ ماه پس از تاریخ گزارشگری رعایت شوند، الزامات افشای جدیدی طبق IAS 1 اعمال میشود. هدف این افشاها، کمک به استفادهکنندگان برای ارزیابی ریسک قابل بازپرداخت شدن بدهی در کوتاهمدت است. این افشاها نتیجه مستقیم تصمیم IASB برای عدم طبقهبندی این وامها به عنوان جاری است. در واقع، ریسک از طریق افشا به جای طبقهبندی مجدد، به اطلاع کاربران میرسد. این افشاها باید شامل اطلاعاتی در مورد ماهیت تعهدات و تاریخ آزمون آنها باشد. همچنین، حقایق و شرایطی که نشاندهنده دشواری احتمالی شرکت در رعایت تعهدات است، باید افشا شود.
۳.۵. خلاصه طبقهبندی و افشای وامهای دارای تعهد
جدول زیر منطق پیچیده اصلاحیههای جدید IAS 1 را در سناریوهای عملی خلاصه میکند. این جدول به عنوان یک راهنمای تصمیمگیری برای متخصصان عمل میکند تا با رایجترین و گیجکنندهترین موقعیتها در عمل مواجه شوند.
سناریو | طبقهبندی در تاریخ گزارشگری | دلیل | الزام کلیدی افشا |
۱. تعهد در تاریخ گزارشگری آزمون و رعایت شده است. | غیرجاری | حق تعویق تسویه وجود دارد. | افشاهای استاندارد IFRS 7 |
۲. تعهد در تاریخ گزارشگری نقض شده و چشمپوشی وجود ندارد. | جاری | حق تعویق تسویه وجود ندارد. | جزئیات نقض طبق IFRS 7 |
۳. تعهد نقض شده اما دوره ارفاق +۱۲ ماهه تا تاریخ گزارشگری اخذ شده است. | غیرجاری | حق تعویق تسویه از طریق دوره ارفاق مجدداً برقرار شده است. | جزئیات نقض و دوره ارفاق |
۴. تعهد فقط پس از تاریخ گزارشگری آزمون میشود. | غیرجاری | آزمون آتی بر حق موجود در تاریخ گزارشگری تأثیر نمیگذارد. | افشاهای جدید و خاص IAS 1 در مورد تعهد و ریسک نقض |
بخش ۴: موضوعات پیشرفته و ملاحظات ویژه
درک جامع تسهیلات و وامهای بلندمدت نیازمند بررسی موضوعات تخصصیتری است که پیچیدگیهای دنیای مالی امروز را منعکس میکنند. این بخش به بررسی حسابداری پوشش ریسک، تأثیر ویژگیهای مرتبط با ESG و اندازهگیری ارزش منصفانه بدهیهای غیربورسی میپردازد.
۴.۱. حسابداری پوشش ریسک برای ریسک نرخ بهره
استاندارد IFRS 9 حسابداری پوشش ریسک را بیش از گذشته به فعالیتهای مدیریت ریسک واقعی شرکتها نزدیک کرده است. این استاندارد آزمون اثربخشی عددی ۸۰-۱۲۵ درصدی استاندارد قبلی (IAS 39) را حذف کرد. به جای آن، بر وجود یک “رابطه اقتصادی” بین ابزار پوششدهنده و قلم پوشش داده شده تأکید دارد. برای یک وام بلندمدت با نرخ شناور، یک شرکت ممکن است از یک سواپ نرخ بهره برای پوشش ریسک نوسانات نرخ بهره در قالب یک پوشش جریان نقدی استفاده کند. بخش مؤثر سود یا زیان ابزار پوششی در سایر درآمدهای جامع (OCI) شناسایی میشود. این مبلغ بعداً زمانی که هزینه بهره پوشش داده شده بر سود و زیان تأثیر میگذارد، به صورت سود و زیان بازطبقهبندی میشود. این تغییر رویکرد، انعکاسدهنده حرکت کلی IFRS از قوانین خشک به سمت استانداردهای مبتنی بر اصول است.
۴.۲. تأثیر ویژگیهای مرتبط با ESG
اصلاحات اخیر در IFRS 9 و IFRS 7 به وامهایی با ویژگیهای مرتبط با محیط زیست، جامعه و حاکمیت (ESG) پرداختهاند. نمونه این وامها، تسهیلاتی است که نرخ بهره آنها بر اساس دستیابی به اهداف پایداری تغییر میکند. این وامها همچنان میتوانند به بهای تمام شده مستهلک شده اندازهگیری شوند، مشروط بر اینکه ویژگیهای ESG تأثیر بااهمیتی بر جریانهای نقدی قراردادی نداشته باشند. با این حال، الزامات افشای جدیدی در IFRS 7 برای آنها معرفی شده است. این افشاها شامل تشریح رویداد احتمالی و اطلاعات کمی در مورد تغییر بالقوه در جریانهای نقدی است. این موضوع نشان میدهد که چگونه IFRS با نوآوریهای مالی مدرن و تقاضای ذینفعان برای اطلاعات پایداری سازگار میشود.
۴.۳. اندازهگیری ارزش منصفانه (IFRS 13) برای بدهیهای غیربورسی
زمانی که اندازهگیری ارزش منصفانه لازم است (مثلاً برای بدهی جدید در یک تعدیل اساسی)، استاندارد IFRS 13 چارچوب لازم را فراهم میکند. این استاندارد یک سلسلهمراتب سهسطحی برای ورودیهای ارزشگذاری تعیین کرده است. ابزارهای بدهی غیربورسی اغلب در سطح ۳ قرار میگیرند، زیرا ارزشگذاری آنها به ورودیهای غیرقابل مشاهده متکی است. تکنیکهای ارزشگذاری شامل تحلیل جریانهای نقدی تنزیلشده است. ورودیهای این تحلیل شامل اسپرد اعتباری برای بدهیهای مشابه و دادههای خاص شرکت است. استفاده از ورودیهای سطح ۳، عدم قطعیت اندازهگیری را افزایش میدهد. IFRS 13 این عدم قطعیت را با الزامات افشای گسترده جبران میکند. شرکتها باید تکنیکهای ارزشگذاری، ورودیهای غیرقابل مشاهده بااهمیت و یک تحلیل حساسیت را افشا کنند.
نتیجهگیری
حسابداری تسهیلات و وامهای بلندمدت تحت IFRS یک حوزه پیچیده و پویا است. طبقهبندی صحیح بر اساس حقوق موجود در پایان دوره گزارشگری، اندازهگیری دقیق با استفاده از روش بهای تمام شده مستهلک شده و درک پیامدهای تعدیلات بدهی، همگی برای ارائه تصویری شفاف از سلامت مالی یک شرکت ضروری هستند. اصلاحیههای اخیر بر استانداردهای IAS 1 و IFRS 9 نشاندهنده تلاش مستمر برای بهبود گزارشگری و پاسخ به نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان است. امروزه، تأکید فزایندهای بر افشای ریسکها، به ویژه در مورد تعهدات آتی و ویژگیهای نوظهور مانند ESG، وجود دارد. متخصصان حسابداری باید با تسلط بر این قوانین، نه تنها از رعایت استانداردها اطمینان حاصل کنند، بلکه اطلاعاتی معنادار و مرتبط را برای تصمیمگیریهای اقتصادی فراهم آورند.
————————————————————————————-
برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات با ما در تماس باشید :
تلفن ۱ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲
تلفن ۲ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳
فکس : ۸۸۲۰۵۷۶۶ ۲۱ ۹۸++