موسسه خدمات حسابداری ارقام نگر آماده خدمات رسانی و مشاوره در زمینه خدمات حسابداری ، خدمات مالیاتی و مشاوره تامین اجتماعی به تمامی سازمان ها و شرکت های میباشد. برای مشاوره با ما در ارتباط باشید.

ابزارهای مالی سنتی و نوین و نقش آن‌ها در مدیریت سازمانی

ابزارهای مالی

ابزارهای مالی سنتی و نوین و نقش آن‌ها در مدیریت سازمانی

ابزارهای مالی سنتی و نوین و نقش آن‌ها در مدیریت سازمانی

ابزارهای مالی سنتی و نوین و نقش آن‌ها در مدیریت سازمانی

در دنیای پویای کسب‌وکار امروزی، آشنایی با ابزارهای مالی برای مدیران سازمانی امری ضروری است. ابزارهای مالی به زبان ساده همان ابزارها و روش‌هایی هستند که شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران برای تأمین مالی، سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک و سایر فعالیت‌های مالی به‌کار می‌گیرند. این ابزارها به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: ابزارهای مالی سنتی و ابزارهای مالی نوین. ابزارهای سنتی شامل موارد شناخته‌شده‌ای مانند سهام شرکت‌ها، اوراق قرضه، و سپرده‌های بانکی هستند که طی دهه‌ها در بازارهای مالی استفاده شده‌اند. در مقابل، ابزارهای نوین مالی محصول نوآوری‌ها و تحولات چند دهه اخیر در دنیای مالی هستند؛ از جمله مشتقات مالی پیچیده، روش‌های اوراق بهادارسازی دارایی‌ها, ابزارهای مالی اسلامی، و حتی ارزهای دیجیتال.

مدیران شرکت‌ها برای اتخاذ تصمیمات مالی بهینه باید با کارکرد و مزایای هر دوی این دسته ابزارها آشنا باشند. هر یک از این ابزارها می‌تواند در موقعیت‌های خاصی به سازمان کمک کند؛ برای مثال تأمین سرمایه پروژه‌های جدید، بهینه‌سازی بازده سرمایه‌گذاری‌های شرکت، پوشش دادن ریسک‌های مالی مانند نوسانات نرخ ارز یا قیمت مواد اولیه، و اطمینان از نقدینگی کافی برای عملیات روزمره. از سوی دیگر، هر ابزار مالی ویژگی‌ها، ریسک‌ها و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. بنابراین درک تفاوت‌ها و کاربردهای هر یک برای مدیرانی که الزاماً متخصص مالی نیستند، اهمیت زیادی دارد.

در این مقاله، ابتدا به معرفی و دسته‌بندی ابزارهای مالی سنتی و نوین می‌پردازیم. سپس کاربرد و نقش این ابزارها را در حوزه‌های کلیدی مدیریت مالی شرکت‌ها – شامل تأمین مالی، سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک, مدیریت نقدینگی و برنامه‌ریزی مالی – بررسی خواهیم کرد. هدف ما ارائه توضیحاتی ساده و عملی درباره این مفاهیم است تا مدیران سازمانی بتوانند بدون نیاز به دانش تخصصی مالی، از مزایای این ابزارها در پیشبرد اهداف کسب‌وکار خود بهره‌مند شوند.

ابزارهای مالی سنتی

سهام (Stock)

سهام نمایانگر مالکیت بخشی از یک شرکت است. هنگامی که یک شرکت سهام خود را عرضه می‌کند، در واقع بخشی از مالکیت شرکت را به سرمایه‌گذاران می‌فروشد و در برابر آن سرمایه جذب می‌کند. سهامداران به نسبت تعداد سهام خود مالک شرکت محسوب می‌شوند و از حقوقی مانند حق رأی در مجامع عمومی شرکت و دریافت سود نقدی (در صورت سودآوری شرکت) برخوردارند.

از دیدگاه شرکت‌ها، انتشار سهام یکی از راه‌های مهم تأمین مالی (تأمین سرمایه به جای وام‌گیری) است که بدهی ایجاد نمی‌کند و نیاز به بازپرداخت اصل سرمایه ندارد. البته این روش می‌تواند منجر به کاهش درصد مالکیت صاحبان فعلی شرکت (رقیق شدن سهام) شود. از دید سرمایه‌گذاران نیز خرید سهام یک ابزار سرمایه‌گذاری سنتی محسوب می‌شود که امکان مشارکت در رشد ارزش شرکت و دریافت سود را فراهم می‌کند. ارزش سهام ممکن است در بازار نوسان داشته باشد، بنابراین سهام در مقایسه با ابزارهایی مانند سپرده بانکی، ریسک بالاتری دارد ولی بالقوه بازده بیشتری را نیز ارائه می‌دهد.

اوراق قرضه (Bond)

اوراق قرضه نوعی ابزار بدهی بلندمدت است که به موجب آن شرکت‌ها یا دولت‌ها با فروش این اوراق از سرمایه‌گذاران وام می‌گیرند. خریداران اوراق قرضه در واقع وام‌دهندگانی هستند که مبلغی را به ناشر اوراق قرضه قرض می‌دهند و در مقابل، ناشر متعهد می‌شود در فواصل زمانی معین به آنها بهره (کوپن) پرداخت کند و در سررسید نهایی، اصل مبلغ را بازپرداخت نماید. برای شرکت‌ها، انتشار اوراق قرضه یک روش سنتی تأمین مالی است که امکان جمع‌آوری مبالغ کلان برای پروژه‌های توسعه‌ای یا نیازهای سرمایه‌ای را فراهم می‌کند بدون اینکه مالکیت شرکت را واگذار کنند.

با این حال، شرکت موظف است بهره و اصل بدهی را طبق برنامه بازگرداند که به معنای تعهد مالی ثابت است. از منظر سرمایه‌گذاران، اوراق قرضه یک گزینه سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت محسوب می‌شود؛ بازده آن به صورت پرداخت‌های بهره منظم و بازپس‌گیری اصل پول در سررسید تأمین می‌شود. ریسک اوراق قرضه معمولاً کمتر از سهام است، زیرا دارندگان اوراق قرضه در اولویت دریافت مطالبات در صورت ورشکستگی ناشر قرار دارند؛ هرچند که نرخ بازده آن نیز معمولاً کمتر از بازده مورد انتظار از سهام است.

سپرده‌های بانکی (Bank Deposits)

سپرده‌گذاری در بانک یکی از سنتی‌ترین و امن‌ترین شیوه‌های نگهداری و سرمایه‌گذاری وجوه نقد است. در این روش، شرکت یا فرد مبلغی پول را در یک حساب بانکی (مانند حساب پس‌انداز یا سپرده مدت‌دار) قرار می‌دهد و بانک متعهد می‌شود در ازای آن نرخ بهره مشخصی را پرداخت کند. برای مدیران شرکت‌ها، سپرده‌های بانکی ابزار مفیدی برای مدیریت نقدینگی مازاد به‌شمار می‌روند؛ شرکت می‌تواند وجوهی را که در کوتاه‌مدت نیاز ندارد به صورت سپرده کوتاه‌مدت یا روزشمار در بانک قرار دهد و ضمن حفظ نقدشوندگی بالا، سود اندکی کسب کند.

سپرده‌های بانکی ریسک بسیار پایینی دارند، چرا که بازپرداخت اصل پول توسط بانک (و در بسیاری کشورها تحت ضمانت بیمه سپرده) تضمین می‌شود. البته نرخ بازده سپرده بانکی عموماً پایین‌تر از سایر گزینه‌های سرمایه‌گذاری است. در کنار سپرده‌های بانکی، ابزارهای مالی کوتاه‌مدت دیگری نیز برای پارک پول نقد وجود دارند، مانند اسناد خزانه دولتی، گواهی‌های سپرده‌ی قابل معامله یا اوراق تجاری شرکت‌ها که همگی ماهیتاً کم‌ریسک و نقدشونده هستند و نقش مشابهی در مدیریت نقدینگی ایفا می‌کنند.

وام‌ها و تسهیلات بانکی (Bank Loans)

وام یا تسهیلات بانکی نیز یکی دیگر از ابزارهای مالی سنتی برای تأمین مالی شرکت‌ها است. در این حالت، شرکت به طور مستقیم از یک بانک یا مؤسسه اعتباری مبلغی پول قرض می‌گیرد و تعهد می‌کند که طی دوره‌ای مشخص اصل و بهره آن را بازپرداخت نماید. وام‌های بانکی می‌توانند کوتاه‌مدت (مثلاً برای تأمین سرمایه در گردش یا رفع نیازهای نقدینگی فصلی) یا بلندمدت (برای سرمایه‌گذاری در طرح‌ها و پروژه‌های بزرگ) باشند. این روش تأمین مالی برای بسیاری از شرکت‌های کوچک و متوسط که دسترسی کمتری به انتشار سهام یا اوراق قرضه دارند، گزینه اصلی است.

از دیدگاه مدیران، اخذ وام بانکی مزایایی مانند سرعت نسبی در دسترسی به منابع مالی و انعطاف در ساختار بازپرداخت (بر اساس مذاکرات با بانک) دارد. با این حال، وام‌گیری موجب ایجاد بدهی می‌شود که باید سر موعد پرداخت گردد و ممکن است نیازمند تأمین وثیقه یا رعایت پیمان‌های محدودکننده (covenants) از سوی شرکت باشد. مدیران باید در نظر داشته باشند که استفاده بیش از حد از اهرم مالی (بدهی) می‌تواند ریسک‌های مالی شرکت را افزایش دهد، اما استفاده متعادل و هدفمند از تسهیلات بانکی می‌تواند به رشد و توسعه کسب‌وکار کمک کند.

ابزارهای مالی نوین

مشتقات مالی (Derivatives)

مشتقات مالی به ابزارهایی گفته می‌شود که ارزش آنها از یک دارایی پایه یا شاخص مالی دیگر مشتق می‌شود. به عبارت ساده، این قراردادها به خودی خود دارایی مستقلی ندارند بلکه ارزش‌شان وابسته به تغییرات قیمت یا وضعیت دارایی یا متغیری دیگر است. از مهم‌ترین انواع مشتقات می‌توان به قراردادهای آتی (فیوچرز)، اختیار معامله (آپشن)، قراردادهای سلف و قراردادهای معاوضه (سوآپ) اشاره کرد.

شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران از مشتقات عمدتاً برای مدیریت ریسک استفاده می‌کنند؛ برای مثال، یک شرکت وارداتی می‌تواند با خرید قرارداد آتی ارز، نرخ ارز را برای تاریخ معینی در آینده تثبیت کند و خود را در برابر نوسانات شدید نرخ ارز مصون نماید. همچنین یک شرکت تولیدی که ماده اولیه کلیدی آن مثلاً نفت است، می‌تواند با استفاده از قراردادهای آتی نفت یا سوآپ‌های مرتبط، هزینه‌های آینده خود را قفل کند. مشتقات امکان پوشش ریسک‌هایی مانند تغییرات نرخ بهره، قیمت مواد خام، نرخ ارز و حتی ریسک نکول اعتباری را فراهم می‌کنند. علاوه بر مدیریت ریسک، برخی از فعالان بازار از مشتقات برای سفته‌بازی و کسب سود از تغییرات قیمت استفاده می‌کنند که البته این کار ریسک بالایی دارد.

ابزارهای مشتقه هرچند مزایای قابل توجهی در افزایش انعطاف‌پذیری مالی و مدیریت حرفه‌ای ریسک دارند، اما دارای پیچیدگی‌های بالایی هستند. قیمت‌گذاری و نحوه عملکرد آنها نیازمند دانش تخصصی است و در صورت استفاده نادرست می‌توانند ضررهای سنگینی به بار آورند. برای مدیران سازمانی، آشنایی کلی با کارکرد مشتقات و بهره‌گیری از مشاوران مالی خبره در این حوزه می‌تواند به استفاده مؤثر و ایمن از این ابزارها در جهت منافع شرکت کمک کند.

اوراق بهادارسازی (Securitization)

اوراق بهادارسازی به فرآیندی اشاره دارد که در آن دارایی‌های مالی غیرقابل معامله یا کم‌نقدشونده (مانند وام‌ها، مطالبات، رهن‌ها و سایر بدهی‌ها) گردآوری شده و بر پایه آنها اوراق بهادار جدیدی منتشر می‌شود که قابل خرید و فروش در بازار هستند. به بیان ساده، شرکت یا نهادی که این دارایی‌ها را دارد (مثلاً بانک با مجموعه‌ای از وام‌های مسکن) آن‌ها را در یک بسته تجمیع کرده و از طریق یک واسط مالی، اوراقی را به سرمایه‌گذاران می‌فروشد که بازپرداختشان وابسته به جریان‌های نقدی حاصل از آن دارایی‌های پایه است.

برای نمونه، یک بانک می‌تواند با اوراق بهادارسازی وام‌های اعطایی خود، منابع مالی جدیدی جذب کند؛ به این صورت که خریداران اوراق بهادار منتشر‌شده، اصل و بهره وام‌های تجمیع‌شده را به تناسب دریافت می‌کنند. مزیت اصلی اوراق بهادارسازی برای سازمان‌ها و بانک‌ها، تبدیل سریع دارایی‌های کم‌نقدشونده به وجه نقد است. این کار باعث افزایش نقدینگی و فراهم‌شدن امکان اعطای وام‌های جدید یا سرمایه‌گذاری‌های تازه می‌شود. علاوه بر این، ریسک اعتباری مرتبط با آن دارایی‌ها بین تعداد زیادی سرمایه‌گذار توزیع می‌شود و از تمرکز ریسک در ترازنامه نهاد مالی می‌کاهد. اما از سوی دیگر، اوراق بهادارسازی ابزار پیچیده‌ای است و ارزیابی دقیق ریسک‌های آن دشوار است.

تجربه بحران مالی ۲۰۰۸ نشان داد که عدم شفافیت و پیچیدگی بیش از حد در سازوکار این اوراق (مانند اوراق تضمین‌شده با رهن‌های بی‌کیفیت) می‌تواند به ایجاد ریسک‌های سیستماتیک منجر شود. بنابراین، مدیران باید از مزایا و معایب این ابزار آگاه باشند. در شرایط مناسب، اوراق بهادارسازی می‌تواند راهکاری نوآورانه برای تأمین مالی پروژه‌ها یا آزادسازی سرمایه محبوس در دارایی‌ها باشد، اما استفاده از آن نیازمند بررسی‌های کارشناسی و در نظر گرفتن ریسک‌های مرتبط است.

ابزارهای مالی اسلامی (Islamic Financial Instruments)

ابزارهای مالی اسلامی به آن دسته از ابزارهای مالی گفته می‌شود که بر مبنای موازین شریعت اسلام طراحی شده‌اند. مهم‌ترین ویژگی این ابزارها، اجتناب از پرداخت یا دریافت بهره‌ی ثابت (ربا) و نیز پرهیز از معاملات بسیار مبهم یا قمارگونه (غرر) است. به جای بهره، این ابزارها معمولاً بر مشارکت در سود و زیان یا مبادله دارایی‌های واقعی استوار هستند. برای مثال، «صُکوک» نوعی اوراق بهادار اسلامی است که اغلب معادل اوراق قرضه در نظام مالی اسلامی در نظر گرفته می‌شود؛ اما در ساختار صکوک، به‌جای تعهد به پرداخت بهره، دارندگان صکوک مالکیت مشاع بر یک دارایی یا پروژه مشخص را به دست می‌آورند و سودشان ناشی از درآمد حاصل از آن دارایی یا پروژه است.

به بیان دیگر، شرکت منتشرکننده صکوک دارایی معینی را خریداری کرده و منافع حاصل از آن را در دوره‌های زمانی به دارندگان صکوک می‌پردازد و در پایان دوره، اصل دارایی را بازخرید می‌کند. علاوه بر صکوک، ابزارهای مالی اسلامی دیگری نیز وجود دارند؛ مانند قراردادهای مُرابحه، اجاره به شرط تملیک، مشارکت و غیره. این ابزارها امکان تأمین مالی و سرمایه‌گذاری را برای شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند به گونه‌ای که با باورها و ملاحظات شرعی سازگار باشد.

ابزارهای مالی اسلامی در کشورهای اسلامی و همچنین برای شرکت‌های بین‌المللی که مایل به جذب سرمایه‌گذاران مسلمان هستند، اهمیت ویژه‌ای یافته‌اند. برای مدیران، آشنایی با این ابزارها می‌تواند فرصت‌هایی جهت تنوع‌بخشی به منابع مالی و رعایت ارزش‌های فرهنگی و دینی بازار هدف فراهم آورد. هرچند طراحی و اجرای ابزارهای اسلامی ممکن است پیچیده‌تر از ابزارهای مالی متعارف باشد، اما با رشد و استانداردسازی صنعت مالی اسلامی، استفاده از این ابزارها رو به گسترش است.

ارزهای دیجیتال (Digital Currencies)

ارزهای دیجیتال به ارزها یا دارایی‌های مالی گفته می‌شود که به صورت الکترونیکی و معمولاً بر بستر فناوری بلاک‌چین ایجاد و مبادله می‌شوند. مشهورترین نمونه آن بیت‌کوین است که در سال‌های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز هستند، یعنی توسط هیچ دولت یا بانک مرکزی کنترل نمی‌شوند و معاملات آن‌ها با استفاده از رمزنگاری امن انجام می‌شود. برخی شرکت‌ها حتی بخشی از نقدینگی مازاد خود را به بیت‌کوین و سایر رمزارزها تبدیل کرده‌اند یا این ارزها را به عنوان روش پرداخت پذیرفته‌اند به امید کسب بازده بالا یا حفاظت در برابر تورم.

با این وجود، ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات قیمتی شدید و عدم قطعیت‌های نظارتی، از دید بسیاری از مدیران مالی ابزارهایی پرریسک و نامناسب برای سرمایه‌گذاری یا نگهداری ذخایر شرکت محسوب می‌شوند. ارزش این دارایی‌ها می‌تواند در مدت کوتاهی به شدت افزایش یا کاهش یابد که این امر پیش‌بینی و مدیریت آن‌ها را دشوار می‌کند. بنابراین، اکثر شرکت‌های بزرگ تمایل دارند نقدینگی مازاد خود را در گزینه‌های مطمئن‌تر و با ثبات‌تری مانند اوراق خزانه، اوراق قرضه یا سپرده‌های بانکی نگهداری کنند و نسبت به ارزهای دیجیتال با احتیاط برخورد کنند. توصیه می‌شود اگر مدیری قصد استفاده یا سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال دارد، ابتدا شناخت عمیقی از مکانیزم، ریسک‌ها و ملاحظات قانونی آن کسب کند و تنها بخش کوچکی از منابع را – که توان پذیرش زیان احتمالی آن را دارد – به این حوزه اختصاص دهد.

تأمین مالی (Capital Financing)

یکی از مهم‌ترین تصمیمات مالی مدیران، نحوه تأمین منابع مالی مورد نیاز برای پروژه‌ها و رشد کسب‌وکار است. ابزارهای مالی سنتی و نوین هر کدام راهکارهایی را برای این منظور فراهم می‌کنند. در گزینه‌های سنتی، شرکت می‌تواند از تأمین مالی از طریق سهام (افزایش سرمایه با صدور سهام جدید) یا تأمین مالی از طریق بدهی (اخذ وام بانکی یا انتشار اوراق قرضه) استفاده کند. تأمین مالی با سهام اگرچه موجب ورود سرمایه جدید بدون تعهد بازپرداخت می‌شود، ولی درصد مالکیت سهامداران فعلی را کاهش داده و کنترل شرکت را بین تعداد بیشتری سهامدار تقسیم می‌کند.

در مقابل، تأمین مالی بدهی (مانند وام یا اوراق قرضه) مالکیت شرکت را تغییر نمی‌دهد اما شرکت را ملزم به پرداخت‌های ثابت بهره و بازپرداخت اصل بدهی در سررسید می‌کند. ابزارهای مالی نوین نیز گزینه‌های جدیدی را پیش روی مدیران قرار داده‌اند. برای مثال, اوراق بهادارسازی به شرکت‌ها اجازه می‌دهد از محل دارایی‌های فعلی‌شان (مانند مطالبات) اوراقی منتشر کرده و وجه نقد جذب کنند. همچنین در بازارهای دارای اکثریت مسلمان، استفاده از صکوک (اوراق اسلامی) به جای اوراق قرضه متداول است تا تأمین مالی با رعایت موازین شرعی انجام شود و دامنه وسیع‌تری از سرمایه‌گذاران جذب شرکت گردند.

در برخی موارد خاص، شرکت‌ها حتی با انتشار ارزهای دیجیتال یا توکن‌های دیجیتالی (مثلاً در قالب عرضه اولیه سکه – ICO) تلاش کرده‌اند سرمایه لازم را جذب کنند، گرچه این روش بسیار پرریسک و هنوز خارج از جریان اصلی تأمین مالی است. در مجموع, وظیفه مدیران مالی ارزیابی هزینه سرمایه, ریسک‌ها و پیامدهای هر روش است تا ترکیب بهینه‌ای از منابع سرمایه (بدهی و حقوق صاحبان سهام یا سایر ابزارها) را متناسب با شرایط شرکت انتخاب کنند.

سرمایه‌گذاری (Investment of Surplus Funds)

علاوه بر تأمین مالی، یکی دیگر از وظایف مالی مدیران، سرمایه‌گذاری منابع مازاد یا وجوهی است که در کوتاه‌مدت مورد نیاز عملیات نیست. هدف از این کار حفظ ارزش این منابع و در صورت امکان کسب سود اضافی برای شرکت است. ابزارهای مالی مختلفی برای سرمایه‌گذاری وجود دارند که هر یک سطح ریسک و بازده خاصی دارند. در شیوه‌های سنتی, شرکت‌ها معمولاً نقدینگی مازاد خود را در دارایی‌های کم‌ریسک و نقدشونده نگهداری می‌کنند؛ مانند سپرده‌های بانکی کوتاه‌مدت, اسناد خزانه دولتی, اوراق تجاری یا صندوق‌های بازار پول. این ابزارها اگرچه بازده محدودی دارند, اما امنیت اصل سرمایه و دسترسی سریع به وجه نقد را فراهم می‌کنند. در صورتی که شرکت مازاد نقدی قابل‌توجه و افق زمانی بلندمدت‌تری داشته باشد, مدیران ممکن است بخشی از آن را در اوراق بهادار با بازده بالاتر سرمایه‌گذاری کنند.

برای مثال, خرید اوراق قرضه می‌تواند بازدهی بالاتر از سپرده بانکی داشته باشد در حالی که ریسک کنترل‌شده‌ای دارد. برخی شرکت‌ها حتی در سهام سایر شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ این اقدام با هدف کسب سود سرمایه‌ای یا اهداف استراتژیک صورت می‌گیرد. البته سرمایه‌گذاری در سهام ریسک بالاتری دارد و ارزش آن ممکن است دچار نوسان شود. علاوه بر این موارد، شرکت‌ها می‌توانند از ابزارهای نوین برای مدیریت سرمایه‌گذاری بهره گیرند.

برای نمونه, سرمایه‌گذاری از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک یا ETF‌ها به شرکت اجازه می‌دهد پرتفویی متنوع از سهام و اوراق با مدیریت حرفه‌ای داشته باشد. برخی شرکت‌های بزرگ نیز به دنبال فرصت‌های سرمایه‌گذاری جایگزین مانند رمزارزها یا کالاها هستند که این نوع سرمایه‌گذاری‌ها باید با احتیاط و در مقیاس کوچک انجام شود. به طور کلی، سیاست سرمایه‌گذاری شرکت باید طوری تنظیم شود تا ضمن کسب بازده معقول، نقدشوندگی و امنیت کافی برای پشتیبانی از نیازهای عملیاتی حفظ گردد.

مدیریت ریسک (Risk Management)

مدیران مالی همواره با انواع مختلفی از ریسک‌های مالی مواجه‌اند؛ از نوسانات نرخ ارز و بهره گرفته تا ریسک اعتباری مشتریان و سایر شوک‌های مالی. استفاده درست از ابزارهای مالی می‌تواند به کاهش یا کنترل این ریسک‌ها کمک شایانی کند. یکی از رویکردهای سنتی مدیریت ریسک، متنوع‌سازی است؛ به این معنا که شرکت منابع خود را در انواع دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های گوناگون پخش می‌کند تا زیان احتمالی یک حوزه با سود سایر حوزه‌ها جبران شود.

برای مثال، نگه‌داشتن ترکیبی از وجه نقد و اوراق بهادار متنوع می‌تواند به ثبات بیشتر مالی شرکت کمک کند. ابزارهای دیگری مانند بیمه نیز در زمره روش‌های سنتی مدیریت ریسک هستند و با پرداخت حق‌بیمه، ریسک برخی خسارات را به بیمه‌گر منتقل می‌کند. ابزارهای نوین نیز امکانات پیشرفته‌تری برای مدیریت ریسک فراهم کرده‌اند. به طور ویژه، مشتقات مالی ابزار اصلی مدیریت ریسک در بازارهای مدرن به شمار می‌روند.

شرکت‌ها می‌توانند با عقد قراردادهای آتی، اختیار معامله یا سوآپ‌ها، خود را در برابر تغییرات نامطلوب قیمت‌ها پوشش دهند (فرآیندی که به آن پوشش ریسک یا هجینگ گفته می‌شود). به عنوان نمونه، یک شرکت تولیدی می‌تواند با قرارداد آتی قیمت ماده اولیه کلیدی خود را از پیش تثبیت کند؛ یا یک شرکت با بدهی ارزی به کمک قرارداد اختیار یا سلف، ریسک نوسان نرخ ارز را پوشش دهد؛ همچنین از طریق سوآپ نرخ بهره، ساختار بهره وام‌های خود را مطابق نیاز تغییر داده و ریسک نرخ بهره را مدیریت کند. به طور خلاصه، مدیران باید ابتدا ریسک‌های مالی کلیدی کسب‌وکار خود را شناسایی کرده و سپس با مشورت کارشناسان، ترکیبی مناسب از روش‌های سنتی و نوین را برای پوشش آن ریسک‌ها به کار گیرند؛ چرا که مدیریت ریسک مؤثر، پایداری مالی سازمان را در بلندمدت تضمین می‌کند.

مدیریت نقدینگی (Liquidity Management)

مدیریت نقدینگی به معنای اطمینان از آن است که شرکت در هر لحظه وجه نقد کافی برای انجام تعهدات و مخارج عملیاتی خود در اختیار دارد. کمبود نقدینگی ممکن است شرکت‌های سودده را نیز با بحران مواجه کند, در حالی که نگهداری بیش از حد وجه نقد نیز به معنای از دست رفتن فرصت‌های سرمایه‌گذاری است. مدیران مالی باید با به‌کارگیری ابزارهای مناسب، تعادل بهینه‌ای میان نقدشوندگی و بهره‌وری سرمایه برقرار کنند.

روش‌های سنتی مدیریت نقدینگی شامل نگهداری بخشی از دارایی‌ها به صورت وجه نقد یا سپرده‌های بانکی برای مصارف اضطراری, مدیریت دوره وصول مطالبات و پرداخت بدهی‌ها (کاهش دوره وصول مطالبات و افزایش مهلت پرداخت بدهی‌ها تا حد ممکن) و استفاده از تسهیلات اعتباری کوتاه‌مدت نظیر خط اعتباری بانکی یا وام‌های کوتاه‌مدت هنگام نیاز است. همچنین سرمایه‌گذاری مبالغ مازاد در اوراق بهادار کوتاه‌مدت و نقدشونده (مانند اوراق خزانه یا صندوق‌های بازار پول) این امکان را می‌دهد که پول شرکت در عین آماده‌به‌کار بودن، سودی کسب کند. ابزارهای نوین نیز به بهبود مدیریت نقدینگی کمک کرده‌اند.

برای مثال، شرکت‌های بزرگ از سیستم‌های مدیریت خزانه‌داری الکترونیکی استفاده می‌کنند که به‌طور لحظه‌ای وضعیت نقدینگی را پایش کرده و جریان‌های نقدی آینده را پیش‌بینی می‌کنند. این امر به مدیران امکان می‌دهد زودتر نسبت به کمبود نقدینگی واکنش نشان دهند یا وجوه مازاد را به شکل بهینه تخصیص دهند. همچنین تأمین مالی زنجیره تأمین به بهبود گردش نقدینگی در تعامل شرکت با تأمین‌کنندگان کمک می‌کند. به طور کلی، در مدیریت نقدینگی مهم است که شرکت همواره به یک حاشیه امن نقدینگی دسترسی داشته باشد – چه از طریق منابع داخلی و چه از طریق منابع خارجی   تا بتواند از عهده نیازهای مالی پیش‌بینی‌نشده برآید و اعتبار مالی خود را حفظ کند.

برنامه‌ریزی مالی (Financial Planning)

برنامه‌ریزی مالی در یک سازمان شامل تدوین راهبردها و طرح‌های کلان برای دستیابی به اهداف بلندمدت شرکت است. مدیران مالی در این فرآیند، وضعیت فعلی مالی شرکت را ارزیابی کرده و بر آن اساس برنامه آینده را طرح‌ریزی می‌کنند. در برنامه‌ریزی مالی، ابزارهای مالی سنتی و نوین همانند جعبه‌ابزاری در اختیار مدیران قرار دارند تا ترکیب مطلوبی از منابع مالی و سرمایه‌گذاری‌ها را متناسب با اهداف شرکت انتخاب کنند.

یکی از جنبه‌های مهم برنامه‌ریزی مالی، تعیین ساختار سرمایه بهینه شرکت است؛ یعنی تصمیم‌گیری درباره نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام. مدیران باید بر اساس هزینه سرمایه (مقایسه نرخ بهره بدهی و بازده موردانتظار سهام)، ریسک مالی و شرایط بازار تعیین کنند چه میزان از منابع مورد نیاز از طریق بدهی و چه میزان از طریق انتشار سهام تأمین شود. استفاده متوازن از بدهی و سرمایه مالکانه می‌تواند هزینه مالی شرکت را کاهش داده و بازده صاحبان سهام را افزایش دهد، اما زیاده‌روی در اهرم مالی نیز خطر‌آفرین است؛ لذا برنامه‌ریزی باید با در نظر گرفتن ظرفیت بازپرداخت بدهی و تحمل ریسک شرکت صورت گیرد.

جنبه دیگر برنامه‌ریزی مالی، پیش‌بینی نیازهای مالی آتی و زمان‌بندی تأمین مالی است. شرکت باید بر اساس برنامه‌های توسعه‌ای خود تخمین بزند که در چه زمان‌هایی نیاز به سرمایه جدید خواهد داشت (مثلاً برای پروژه‌های توسعه‌ای بزرگ) و از پیش منابع آن را تأمین کند. برنامه‌ریزی صحیح باعث می‌شود شرکت‌ها در لحظات بحرانی غافلگیر نشوند و در فرصت‌های مناسب بتوانند از بازارهای مالی سرمایه جذب کنند. همچنین در حوزه سرمایه‌گذاری، داشتن یک برنامه سرمایه‌گذاری و نقدینگی منسجم بخشی از برنامه‌ریزی مالی است تا شرکت مشخص کند چه میزان از وجوه خود را در دارایی‌هایی با ریسک‌های متفاوت تخصیص دهد تا چارچوبی برای تصمیمات سرمایه‌گذاری روزمره داشته باشد.

نتیجه‌گیری

در دنیای پیچیده مالی امروز، مدیران سازمانی با طیف گسترده‌ای از ابزارهای مالی سنتی و نوین روبه‌رو هستند که هر یک می‌تواند در جای خود مفید واقع شود. کلید موفقیت در مدیریت مالی شرکت‌ها، شناخت دقیق این ابزارها و به‌کارگیری هوشمندانه آن‌ها بر اساس شرایط و اهداف سازمان است. همان‌طور که در این نوشته بررسی شد، ابزارهای مالی سنتی مانند سهام، اوراق قرضه و سپرده‌های بانکی همچنان پایه‌های اصلی تأمین مالی و سرمایه‌گذاری را تشکیل می‌دهند، در حالی که ابزارهای نوین مثل مشتقات، اوراق بهادارسازی، صکوک و ارزهای دیجیتال امکانات تازه‌ای برای بهبود مدیریت ریسک، جذب سرمایه و افزایش بازده ارائه کرده‌اند.

مدیران باید ضمن حفظ اصول بنیادی مالی (مانند احتیاط در نقدینگی و جلوگیری از ریسک‌های غیرضروری)، از نوآوری‌های مالی نیز بهره بگیرند تا بتوانند در فضای رقابتی و متحول کسب‌وکار، منابع مالی شرکت خود را به بهترین نحو اداره کنند. ترکیب دانش مالی سنتی با نگرش نوآورانه، به سازمان‌ها امکان می‌دهد که هم رشد کنند و هم در برابر تکانه‌های اقتصادی مقاوم باقی بمانند. با برنامه‌ریزی مالی دقیق و استفاده صحیح از ابزارهای مالی، مدیران می‌توانند آینده مالی شرکت خود را با اطمینان و موفقیت هدایت کنند.

منابع (References)

  1. Financial Instruments Explained: Types and Asset Classes – Investopedia

  2. Review of Traditional Financial Instruments – FeneFX

  3. Review and Analysis of Modern Financial Instruments – FeneFX

  4. What Is a Sukuk? Sharia-Compliant Bond-Like Financial Instruments – Investopedia

  5. How Can Derivatives Be Used for Risk Management? – Investopedia

  6. Securitization: Definition, Pros & Cons, Example – Investopedia

  7. Cryptocurrency gains traction in corporate boardrooms – EuroFinance

  8. Capital Structure Definition, Types, Importance, and Examples – Investopedia

———————————————————————————-

برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات حسابداری با ما در تماس باشید :

تلفن ۱ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲

تلفن ۲ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳

فکس :    ۸۸۲۰۵۷۶۶   ۲۱  ۹۸++

Email: Info@ArghamNegar.com

ضعیفمتوسطخوبخیلی خوبعالی (No Ratings Yet)
Loading...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × چهار =