موجودی نقد و معادلهای نقدی بر اساس استانداردهای IFRS
بخش ۱: مبانی موجودی نقد و معادلهای نقدی طبق استاندارد IAS 7
این بخش اصول و تعاریف بنیادین استاندارد IAS 7 را درخصوص موجودی نقد و معادلهای نقدی تشریح میکند. همچنین بر اهمیت این موضوع برای استفادهکنندگان صورتهای مالی تأکید دارد. درک صحیح این مفاهیم، پایه و اساس تحلیل دقیق نقدینگی و توانایی واحد تجاری در ایفای تعهدات است.
اهمیت درک موجودی نقد و معادلهای نقدی
اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی برای ارزیابی بسیار مفید است. این اطلاعات به استفادهکنندگان صورتهای مالی کمک میکند. آنها توانایی واحد تجاری در ایجاد وجه نقد را میسنجند. همچنین نیازهای واحد تجاری برای استفاده از آن جریانهای نقدی را ارزیابی میکنند. تصمیمات اقتصادی استفادهکنندگان نیازمند چنین ارزیابیهایی است. آنها توانایی واحد تجاری برای تولید نقد و زمانبندی آن را بررسی میکنند. همه واحدها برای انجام عملیات، پرداخت تعهدات و بازدهی به سرمایهگذاران به نقدینگی نیاز دارند. هدف استاندارد IAS 7 ارائه اطلاعات درباره تغییرات تاریخی در موجودی نقد و معادلهای نقدی است. این اطلاعات اساس تحلیل سلامت مالی یک شرکت را تشکیل میدهد.
تعریف «نقد» طبق IAS 7: فراتر از سکه و اسکناس
استاندارد IAS 7 «نقد» را به روشنی تعریف میکند. این تعریف شامل موجودی نقد نزد صندوق و سپردههای دیداری است. سپردههای دیداری حسابهایی هستند که میتوان وجوه آنها را برداشت کرد. این برداشت در هر زمان و بدون اطلاع قبلی انجام میشود. همچنین برای این برداشت جریمهای وجود ندارد. بنابراین، «نقد» در مفهوم حسابداری بسیار گستردهتر است. این مفهوم شامل وجوه نقد فیزیکی مانند سکه و اسکناس میشود. همچنین حوالههای پستی و چکهای تضمین شده را در بر میگیرد. حسابهای جاری و پسانداز نیز جزو سپردههای دیداری و نقد محسوب میشوند. ویژگی اصلی سپرده دیداری، دسترسی فوری به وجوه است. این ویژگی یک نقطه تمایز حیاتی در طبقهبندی است.
تعریف «معادلهای نقدی» طبق IAS 7: آزمون چهارگانه
معادلهای نقدی طبق استاندارد به دقت تعریف شدهاند. این اقلام، سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و با نقدشوندگی بالا هستند. آنها باید به سادگی به مبلغ معینی از وجه نقد تبدیل شوند. همچنین باید با ریسک تغییر ارزش ناچیزی روبرو باشند. این تعریف دارای چهار جزء اساسی است. یک دارایی برای طبقهبندی به عنوان معادل نقد باید تمام این چهار شرط را داشته باشد. اول، سرمایهگذاری باید کوتاهمدت باشد. دوم، باید از نقدشوندگی بالایی برخوردار باشد. سوم، قابلیت تبدیل آن به مبلغ مشخصی از نقد باید وجود داشته باشد. چهارم، ریسک تغییر در ارزش آن باید بسیار کم و ناچیز باشد.
معیار حیاتی «سه ماهه»: یک قاعده کلی، نه یک قانون قطعی
یک سرمایهگذاری معمولاً به عنوان معادل نقد طبقهبندی میشود. این طبقهبندی زمانی است که سررسید کوتاهی داشته باشد. برای مثال، سررسید آن سه ماه یا کمتر از تاریخ تحصیل باشد. این یک راهنما است، نه یک قانون تجویزی و خشک. اما این معیار یک شاخص بسیار قوی محسوب میشود. نکته کلیدی، دوره زمانی از تاریخ تحصیل تا سررسید است. مدت زمان باقیمانده از عمر یک ابزار بلندمدت ملاک نیست. برای مثال، یک اوراق خزانه سه ساله که سه ماه قبل از سررسید خریداری شود، معادل نقد است. اما همان اوراق که سه سال پیش خریداری شده، معادل نقد نیست. حتی اگر سه ماه به سررسید آن باقی مانده باشد.
هدف اصلی نگهداری معادلهای نقدی: نیت اهمیت دارد
معادلهای نقدی برای ایفای تعهدات نقدی کوتاهمدت نگهداری میشوند. هدف از نگهداری آنها سرمایهگذاری یا مقاصد دیگر نیست. این هدف، یک معیار حیاتی برای طبقهبندی است. این موضوع تحلیل را فراتر از بررسی مکانیکی تاریخ سررسید میبرد. این معیار به حوزه نیت و قصد مدیریت وارد میشود. مدیریت وجوه نقد شامل مدیریت منابع برای پرداخت تعهدات کوتاهمدت است. بنابراین، طبقهبندی تنها یک تمرین مکانیکی نیست. این طبقهبندی نیازمند بررسی دلیل نگهداری دارایی توسط واحد تجاری است. یک ابزار مالی میتواند نقدشوندگی بالایی داشته باشد. اما اگر برای اهداف سرمایهگذاری نگهداری شود، آزمون معادل نقد را با موفقیت طی نمیکند.
بخش ۲: اجزا و مثالهای رایج
این بخش مثالهای ملموسی برای درک بهتر تعاریف انتزاعی ارائه میدهد. با این مثالها، مشخص میشود چه اقلامی شامل موجودی نقد و معادلهای نقدی هستند. همچنین به همان اندازه مهم است که بدانیم چه اقلامی مستثنی شدهاند.
مثالهای رایج از معادلهای نقدی
مثالهای متعددی برای معادلهای نقدی وجود دارد. این مثالها به حسابداران در شناسایی سریع این اقلام کمک میکنند. اوراق قرضه دولتی کمریسک که طی سه ماه تا سررسید خریداری شوند، یک نمونه است. اسناد تجاری نیز مثال دیگری هستند که اغلب سررسید ۳۰ روزه دارند. قبولیهای بانکی که معمولاً ظرف ۹۰ روز تسویه میشوند، نیز در این دسته قرار میگیرند. صندوقهای بازار پول و اسناد خزانه نیز مثالهای کلاسیک هستند. هر یک از این موارد به دلیل سررسید کوتاه و نقدشوندگی بالا واجد شرایط هستند. این مثالها اصول ذکر شده در بخش اول را تقویت میکنند.
سرمایهگذاری در سهام: یک استثنای محدود برای یک قاعده کلی
سرمایهگذاری در سهام معمولاً از معادلهای نقدی مستثنی میشود. این یک قاعده عمومی و مهم است. اما یک استثنای بسیار محدود برای این قاعده وجود دارد. این استثنا زمانی است که سهام در ماهیت، معادل نقد باشد. یک مثال، سهام ممتاز قابل بازخرید است. این سهام باید در دوره کوتاهی تا سررسیدشان تحصیل شوند. برای مثال، این دوره باید سه ماه یا کمتر باشد. همچنین باید تاریخ بازخرید مشخصی داشته باشند. در این حالت خاص، سهام ممتاز تقریباً مشابه یک ابزار بدهی کوتاهمدت عمل میکند. این استثنا بسیار نادر است و باید با دقت اعمال شود.
چالش صندوقهای بازار پول
صندوقهای بازار پول اغلب به عنوان معادل نقد ذکر میشوند. اما کمیته تفسیر استانداردهای گزارشگری مالی این موضوع را روشن کرده است. سرمایهگذاری در این صندوقها به طور خودکار معادل نقد نیست. معیارهای حیاتی باید همچنان رعایت شوند. سرمایهگذاری باید قابل تبدیل به مبلغ معینی از نقد باشد. همچنین باید در معرض ریسک ناچیز تغییر ارزش قرار گیرد. صرفاً قابل بازخرید بودن در هر زمان به قیمت بازار کافی نیست. این یک نکته فنی و بسیار مهم است. این نکته یک فرض رایج را به چالش میکشد. حسابداران باید اصول بنیادی را حتی برای مثالهای ظاهراً واضح نیز به کار گیرند.
داراییهایی که صراحتاً مستثنی شدهاند
برخی داراییها به صراحت از طبقهبندی به عنوان معادل نقد خارج شدهاند. این کار برای جلوگیری از اشتباهات رایج انجام میشود. داراییهایی مانند موجودی کالا و حسابهای دریافتنی معادل نقد نیستند. این اقلام با وجود اینکه دارایی هستند، معیارهای نقدشوندگی را ندارند. اکثر اوراق بهادار قابل معامله مانند سهام عادی نیز مستثنی هستند. داراییهای پیشپرداخت شده و داراییهایی که به عنوان وثیقه اعتباری استفاده میشوند نیز شامل نمیشوند. این موارد فاقد معیارهای سختگیرانه نقدشوندگی، افق زمانی و قطعیت ارزش هستند. بنابراین، در گروه موجودی نقد و معادلهای نقدی قرار نمیگیرند.
بخش ۳: ارائه و افشا در صورتهای مالی
این بخش نحوه گزارشگری موجودی نقد و معادلهای نقدی را تشریح میکند. بر ارتباط حیاتی بین صورت وضعیت مالی و صورت جریانهای نقدی تأکید میشود. همچنین الزامات گسترده افشا در این زمینه برجسته میگردد.
جایگاه در صورت وضعیت مالی
موجودی نقد و معادلهای نقدی معمولاً به عنوان دارایی جاری طبقهبندی میشود. این طبقهبندی در صورت وضعیت مالی (ترازنامه) انجام میگیرد. با این حال، یک استثنای مهم وجود دارد. اگر یک دارایی برای حداقل دوازده ماه محدود شده باشد، جاری نیست. این محدودیت میتواند شامل مبادله یا استفاده برای تسویه بدهی باشد. در چنین شرایطی، آن دارایی به عنوان غیرجاری طبقهبندی میشود. این نکته اهمیت محدودیتها را نشان میدهد که در بخش بعد به تفصیل بررسی میشود. بنابراین، طبقهبندی به وضعیت محدودیتهای اعمال شده بر وجوه بستگی دارد.
نقش محوری در صورت جریانهای نقدی
تهیه صورت جریانهای نقدی برای تمام واحدهای تجاری الزامی است. این الزام برای شرکتهایی است که طبق IFRS گزارش میدهند. این صورت، تغییرات در موجودی نقد و معادلهای نقدی را طی یک دوره تحلیل میکند. این صورت، مانده اول دوره و پایان دوره این اقلام را با هم تطبیق میدهد. کل هدف صورت جریانهای نقدی، توضیح حرکت در همین یک قلم است. این رقم هم نقطه شروع و هم نقطه پایان صورت تطبیق است. صورت جریانهای نقدی، جریانها را به سه دسته طبقهبندی میکند. این دستهها شامل فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاری و تأمین مالی هستند.
افشای اجباری اجزاء
استاندارد IAS 7 واحد تجاری را ملزم به افشای اجزاء میکند. این افشا باید شامل اجزای تشکیلدهنده موجودی نقد و معادلهای نقدی باشد. همچنین باید یک صورت تطبیق ارائه شود. این صورت تطبیق نشان میدهد که مبالغ چگونه به هم مرتبط هستند. این ارتباط بین مبالغ صورت جریانهای نقدی و اقلام معادل در صورت وضعیت مالی است. این یک الزام کلیدی برای شفافیت است. استفادهکنندگان باید بتوانند ترکیب مانده نقد و معادلهای آن را ببینند. برای مثال، ترکیب میتواند شامل نقد نزد بانک، سپردههای کوتاهمدت و اسناد تجاری باشد. این کار از پنهان کردن اقلام با نقدشوندگی کمتر جلوگیری میکند.
افشای رویههای حسابداری
یک واحد تجاری باید رویه حسابداری خود را افشا کند. این رویه برای تعیین ترکیب معادلهای نقدی اتخاذ میشود. این افشا از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا استاندارد IAS 7 به جای قوانین خشک، راهنما ارائه میدهد. برای مثال، عبارت «فرضاً، سه ماه یا کمتر» یک راهنما است. این یک قانون تجویزی و مطلق نیست. این موضوع اهمیت قضاوت در این حوزه را تقویت میکند. از آنجا که واحدها اختیاراتی دارند، باید شفاف باشند. آنها باید رویههای خاص انتخابی خود را به وضوح بیان کنند. این کار به استفادهکنندگان امکان درک رویکرد و مقایسه آن با سایر شرکتها را میدهد.
بخش ۴: بررسی موارد خاص و پیچیدگیها
این بخش به چالشبرانگیزترین حوزههای قضاوتی میپردازد. راهنماییهای دقیق بر اساس تفاسیر کمیته و بهترین رویهها ارائه میشود. این موارد اغلب برای متخصصان حسابداری چالشبرانگیز هستند.
اضافهبرداشتهای بانکی: جزئی از نقد یا یک بدهی تأمین مالی؟
استقراضهای بانکی عموماً به عنوان فعالیتهای تأمین مالی در نظر گرفته میشوند. این یک قاعده کلی است. با این حال، یک اضافهبرداشت بانکی میتواند جزئی از موجودی نقد و معادلهای نقدی باشد. این امر تنها در صورت احراز سه شرط خاص امکانپذیر است. اول، باید قابل بازپرداخت به محض مطالبه باشد. دوم، باید بخش جداییناپذیری از مدیریت نقدینگی واحد تجاری را تشکیل دهد. سوم، باید در واقع یک اضافهبرداشت بانکی باشد، نه شکل دیگری از استقراض کوتاهمدت. این بخش آزمون سختگیرانه و متوالی برای شمول اضافهبرداشتها را تشریح میکند. این یک استثنا بر قاعده کلی است و یک اتفاق رایج نیست.
مفهوم «بخش جداییناپذیر از مدیریت نقدینگی»
ارزیابی این شرط به واقعیتها و شرایط بستگی دارد. یک ویژگی کلیدی چنین ترتیبی، نوسان مانده حساب است. مانده حساب بانکی اغلب بین مثبت و اضافهبرداشت در نوسان است. اگر مانده به طور مداوم منفی باشد، یک شاخص قوی است. این شاخص نشان میدهد که این ترتیب، نوعی تأمین مالی است. در این حالت، بخشی از مدیریت نقدینگی نیست. عبارت «قابل بازپرداخت به محض مطالبه» نیز به شدت تفسیر میشود. این عبارت شامل ترتیباتی با دورههای اخطار کوتاه مانند ۱۴ روز نمیشود. نوسان مانده، قویترین مدرک برای نقش آن در مدیریت نقدینگی است.
نقد محدود شده: شناسایی و طبقهبندی
نقد محدود شده به وجوهی اطلاق میشود که در دسترس نیستند. این وجوه برای استفاده فوری یا عمومی تجاری قابل استفاده نیستند. این عدم دسترسی به دلیل الزامات قانونی یا قراردادی است. مثالها شامل وجوه وثیقهگذاری شده به عنوان تضمین است. سپردههای اجباری نزد بانکهای مرکزی نیز نمونه دیگری است. وجوه نگهداری شده در حسابهای امانی نیز در این دسته قرار میگیرند. به طور کلی، نقد محدود شده در موجودی نقد و معادلهای نقدی گنجانده نمیشود. شناسایی این موارد اولین گام برای گزارشگری صحیح آنها است.
ارائه و افشای نقد محدود شده
نقد محدود شده معمولاً به عنوان «سایر داراییهای مالی» ارائه میشود. این ارائه در ترازنامه صورت میگیرد. طبقهبندی آن به جاری یا غیرجاری بستگی به مدت محدودیت دارد. اگر محدودیت بیش از ۱۲ ماه باشد، غیرجاری است. استاندارد IAS 7 افشای مبالغ بااهمیت نقد را الزامی میکند. این مبالغ توسط گروه در دسترس نیستند. این افشا باید با توضیحات مدیریت همراه باشد. تغییرات در مانده نقد محدود شده در صورت جریانهای نقدی گزارش میشود. این گزارش در بخشهای عملیاتی، سرمایهگذاری یا تأمین مالی است. این تغییرات بخشی از صورت تطبیق نقد و معادلهای آن نیست.
نوع سناریوی محدودیت | طبقهبندی در صورت وضعیت مالی | نحوه عمل در صورت جریانهای نقدی | الزام کلیدی افشا (طبق IAS 7 و IAS 1) |
نقد وثیقهگذاری شده برای وام بلندمدت | دارایی غیرجاری (سایر داراییهای مالی) | تغییرات به عنوان فعالیت تأمین مالی یا سرمایهگذاری گزارش میشود. | ماهیت و مبلغ محدودیت افشا شود. |
نقد در شرکت فرعی با کنترل ارزی | نقد (در سرفصل نقد و معادلهای آن) | در صورت تطبیق نقد و معادلهای آن گنجانده میشود. | مبلغ غیرقابل دسترس برای گروه و توضیحات مدیریت افشا شود. |
سپرده دیداری با الزام قراردادی شخص ثالث | نقد (در سرفصل نقد و معادلهای آن) | در صورت تطبیق نقد و معادلهای آن گنجانده میشود. | ماهیت و مبلغ محدودیت قراردادی افشا شود. |
سپرده کوتاهمدت به عنوان تضمین اجاره بلندمدت | دارایی جاری (سایر داراییهای مالی) | تغییرات به عنوان فعالیت سرمایهگذاری گزارش میشود. | ماهیت و مبلغ محدودیت و قضاوتهای بااهمیت افشا شود. |
بخش ۵: نتیجهگیری و نکات کلیدی برای متخصصان حسابداری
این بخش پایانی، مهمترین نکات را خلاصه میکند. در نهایت، درک روشنی از اصول و اهمیت قضاوت حرفهای ارائه میدهد. این خلاصهسازی به تثبیت مفاهیم اصلی کمک میکند.
خلاصه اصول کلیدی
این مقاله تعاریف اصلی موجودی نقد و معادلهای نقدی را بررسی کرد. آزمون چهارگانه برای معادلهای نقدی تشریح شد. ماهیت هدفمحور طبقهبندی مورد تأکید قرار گرفت. معیارهای سختگیرانه برای شمول اضافهبرداشتها و استثنای نقد محدود شده بیان شد. درک این اصول برای تهیه صورتهای مالی دقیق و شفاف ضروری است. این اصول چارچوبی را فراهم میکنند که قابلیت مقایسه بین شرکتها را افزایش میدهد. تسلط بر این مفاهیم برای هر متخصص حسابداری یک ضرورت است.
نقش ضروری قضاوت حرفهای و افشا
بسیاری از حوزهها نیازمند قضاوت قابل توجهی هستند. تعیین «ریسک ناچیز» یا «هدف» نگهداری یک سرمایهگذاری از این موارد است. ارزیابی اینکه آیا اضافهبرداشت «بخش جداییناپذیر» مدیریت نقد است نیز قضاوتی است. در این موارد، افشای شفاف و روشن بسیار حیاتی است. افشای رویهها و قضاوتهای انجام شده برای استفادهکنندگان ضروری است. این کار به آنها امکان درک کامل صورتهای مالی را میدهد. استانداردها چارچوب را فراهم میکنند. اما قضاوت حرفهای حسابدار برای ارائه منصفانه ضروری است.
————————————————————————————-
برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات با ما در تماس باشید :
تلفن ۱ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲
تلفن ۲ : ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳
فکس : ۸۸۲۰۵۷۶۶ ۲۱ ۹۸++