موسسه خدمات حسابداری ارقام نگر خبره آماده خدمات رسانی و مشاوره در زمینه خدمات حسابداری ، خدمات مالیاتی و مشاوره تامین اجتماعی به تمامی سازمان ها و شرکت های میباشد. برای مشاوره با ما در ارتباط باشید.

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت بر اساس استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS)

بخش ۱: چشم‌انداز سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت در گزارشگری مالی

۱.۱. تعریف افق زمانی: قاعده یک‌ساله و قصد مدیریت

در حوزه گزارشگری مالی، طبقه‌بندی یک دارایی به عنوان «بلندمدت» اساساً بر مبنای افق زمانی نگهداری آن توسط واحد تجاری استوار است. یک سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت ، دارایی است که شرکت قصد دارد آن را برای مدتی بیش از یک سال نگهداری کند.  این دارایی‌ها می‌توانند شامل سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات و سایر ابزارهای مالی باشند. با این حال، این قاعده یک‌ساله صرفاً یک آستانه زمانی نیست؛ بلکه عمیقاً با قصد مدیریت در زمان تحصیل دارایی گره خورده است. این قصد، سنگ بنای طبقه‌بندی محسوب می‌شود و منعکس‌کننده اهداف استراتژیک واحد تجاری است.

تمایز میان سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت از همین نقطه آغاز می‌شود. سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت، که عموماً به عنوان دارایی‌های جاری طبقه‌بندی می‌شوند، با هدف مدیریت نقدینگی و اطمینان از توانایی شرکت در ایفای تعهدات کوتاه‌مدت خود نگهداری می‌شوند. این دارایی‌ها بسیار نقدشونده هستند و انتظار می‌رود در آینده نزدیک، معمولاً کمتر از یک سال، به وجه نقد تبدیل شوند.  در مقابل، سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت با اهداف استراتژیک بلندمدت‌تری همچون رشد و توسعه، کسب نفوذ در سایر شرکت‌ها یا ایجاد درآمدهای پایدار نگهداری می‌شوند. این دارایی‌ها ممکن است برای سال‌ها در ترازنامه باقی بمانند و در برخی موارد، هرگز به فروش نرسند.  بنابراین، در حالی که هدف سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت، عملیاتی و تاکتیکی است، هدف از سرمایه‌گذاری بلندمدت، استراتژیک و آینده‌نگرانه است.

۱.۲. اهداف استراتژیک و نحوه ارائه در ترازنامه

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت به عنوان بخشی از دارایی‌های غیرجاری در سمت دارایی‌های صورت وضعیت مالی (ترازنامه) شرکت ارائه می‌شوند.  این نحوه ارائه، ماهیت بلندمدت و استراتژیک آن‌ها را به استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی منتقل می‌کند. انگیزه‌های استراتژیک پشت این سرمایه‌گذاری‌ها متنوع بوده و هر یک می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر سلامت مالی و آینده شرکت داشته باشد. این انگیزه‌ها عبارتند از:

  • افزایش ارزش سرمایه (Capital Appreciation): یکی از رایج‌ترین اهداف، نگهداری دارایی‌ها با انتظار افزایش ارزش آن‌ها در طول زمان است. سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات یا سهام شرکت‌های در حال رشد، نمونه‌های بارز این استراتژی هستند. این سرمایه‌گذاری‌ها می‌توانند از طریق سود حاصل از افزایش ارزش، به سلامت مالی شرکت کمک شایانی کنند. 
  • نفوذ استراتژیک (Strategic Influence): گاهی یک شرکت، سهام قابل توجهی از شرکت دیگر را (بدون آنکه به کنترل منجر شود) تحصیل می‌کند تا بتواند بر تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌های مالی و عملیاتی آن شرکت نفوذ داشته باشد. این نوع سرمایه‌گذاری، که اغلب به عنوان سرمایه‌گذاری در واحد تجاری وابسته شناخته می‌شود، یک حرکت استراتژیک برای ایجاد هم‌افزایی، دسترسی به بازارهای جدید یا فناوری‌های نوین است. 
  • ایجاد بازده (Yield Generation): برخی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت با هدف ایجاد جریان‌های نقدی منظم و قابل پیش‌بینی انجام می‌شوند. کسب درآمد اجاره از املاک و مستغلات یا دریافت سود تضمین‌شده از اوراق قرضه دولتی یا شرکتی، نمونه‌هایی از این استراتژی هستند که به ایجاد درآمد پایدار برای شرکت کمک می‌کنند. 
  • تسهیل رشد اقتصادی (Economic Growth Promotion): در سطح کلان، دولت‌ها و سرمایه‌گذاران نهادی مانند صندوق‌های بازنشستگی و شرکت‌های بیمه، از سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت برای تأمین مالی پروژه‌های زیربنایی، نوآوری و توسعه اقتصادی استفاده می‌کنند. این نهادها به دلیل داشتن تعهدات بلندمدت، توانایی پذیرش ریسک و نگهداری سرمایه‌گذاری‌ها برای دوره‌های طولانی را دارند و نقشی حیاتی در اقتصاد ایفا می‌کنند. 

۱.۳. رویکرد «رجحان محتوا بر شکل» در چارچوب IFRS

یکی از ویژگی‌های بنیادین استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS) در مواجهه با سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، فقدان یک استاندارد واحد و یکپارچه تحت عنوان «سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت» است. در عوض، چارچوب IFRS واحدهای تجاری را ملزم می‌کند تا بر اساس ماهیت و محتوای اقتصادی سرمایه‌گذاری، و نه صرفاً دوره نگهداری مورد انتظار آن، به استاندارد مربوطه مراجعه کنند. این رویکرد، تجلی اصل کلیدی «رجحان محتوا بر شکل» است.

این فلسفه به این معناست که نحوه حسابداری یک دارایی باید منعکس‌کننده حقوق و تعهدات واقعی مرتبط با آن باشد. بنابراین، به جای یک قاعده کلی، IFRS مجموعه‌ای از استانداردهای تخصصی را ارائه می‌دهد که هر یک به نوع خاصی از سرمایه‌گذاری می‌پردازد. این گزارش در بخش‌های آتی به تفصیل به تحلیل این استانداردهای کلیدی خواهد پرداخت:

  • IFRS 9 (ابزارهای مالی): برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مالی مانند سهام و اوراق قرضه.
  • IAS 40 (سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات): برای املاکی که جهت کسب درآمد اجاره یا افزایش ارزش سرمایه نگهداری می‌شوند.
  • IAS 28 (سرمایه‌گذاری در واحدهای تجاری وابسته و مشارکت‌های خاص): برای سرمایه‌گذاری‌هایی که به نفوذ قابل ملاحظه منجر می‌شوند.
  • IFRS 11 (مشارکت‌های خاص): برای ترتیباتی که تحت کنترل مشترک قرار دارند.

این رویکرد مبتنی بر ماهیت، واحدهای تجاری را وادار می‌کند تا تحلیل عمیق‌تری از ویژگی‌های اقتصادی هر سرمایه‌گذاری داشته باشند که نتیجه آن، گزارشگری مالی شفاف‌تر و معنادارتری است.

۱.۴. تنش اصلی: شفافیت در برابر بازدارندگی‌های احتمالی

یک موضوع محوری و چالش‌برانگیز در بحث سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، تأثیر استانداردهای IFRS بر تصمیمات سرمایه‌گذاری شرکت‌هاست. در این زمینه، دو دیدگاه متضاد وجود دارد که یک تنش بنیادین را به تصویر می‌کشد.

از یک سو، هیئت استانداردهای بین‌المللی حسابداری (IASB) معتقد است که استانداردهای آن از طریق الزام به گزارشگری مالی شفاف، به ترویج سرمایه‌گذاری بلندمدت کمک می‌کنند. منطق این دیدگاه آن است که شفافیت، پیش‌شرط بازارهای سرمایه سالم و کارآمد است و به سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان اطمینان می‌دهد که اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم‌گیری آگاهانه را دریافت خواهند کرد. این اطمینان، جذابیت سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد و به تخصیص کارآمد سرمایه کمک می‌کند. 

از سوی دیگر، برخی از ذی‌نفعان، به ویژه در اروپا، استدلال می‌کنند که برخی الزامات IFRS، به خصوص استاندارد IFRS 9، ممکن است اثر معکوس داشته باشد و شرکت‌ها را از سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت دلسرد کند. نگرانی اصلی آن‌ها به الزام پیش‌فرض برای اندازه‌گیری سرمایه‌گذاری‌های در سهام به ارزش منصفانه و شناسایی تغییرات آن در صورت سود و زیان (P&L) بازمی‌گردد. به اعتقاد این گروه، این رویکرد نوساناتی را در سود گزارش‌شده ایجاد می‌کند که ممکن است با مدل کسب‌وکار سرمایه‌گذاران بلندمدت، که بر ایجاد ارزش در درازمدت متمرکز است، همخوانی نداشته باشد.

 این نگرانی از آنجا ناشی می‌شود که مدیران اغلب بر اساس سودآوری پایدار و قابل پیش‌بینی کوتاه‌مدت ارزیابی می‌شوند. بنابراین، یک تضاد فلسفی و اقتصادی شکل می‌گیرد: هدف استاندارد برای دستیابی به کارایی بلندمدت بازار (از طریق شفافیت) ممکن است با انگیزه‌های عملکردی کوتاه‌مدت مدیریت (اجتناب از نوسان سود) در تضاد باشد و به طور بالقوه به یک عامل بازدارنده برای نگهداری برخی دارایی‌های بلندمدت تبدیل شود. این بحث پیچیده، زمینه را برای تحلیل عمیق‌تر استاندارد IFRS 9 در بخش بعدی فراهم می‌کند.

بخش ۲: ابزارهای مالی به عنوان سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت (IFRS 9)

استاندارد IFRS 9، با عنوان «ابزارهای مالی»، چارچوب اصلی حسابداری برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت در دارایی‌های مالی مانند اوراق قرضه و سهام را تعیین می‌کند. این استاندارد یک مدل طبقه‌بندی مبتنی بر اصول را معرفی می‌کند که جایگزین رویکرد پیچیده و مبتنی بر قواعد استاندارد قبلی (IAS 39) شده است. هسته اصلی این مدل بر دو آزمون کلیدی استوار است که با هم تعیین می‌کنند یک دارایی مالی چگونه باید طبقه‌بندی و اندازه‌گیری شود.

۲.۱. موتور طبقه‌بندی و اندازه‌گیری: آزمون مدل کسب‌وکار و آزمون SPPI

طبقه‌بندی یک دارایی مالی تحت IFRS 9 بر اساس ارزیابی همزمان دو معیار صورت می‌گیرد 7:

۱. آزمون مدل کسب‌وکار (Business Model Assessment): این آزمون بررسی می‌کند که یک واحد تجاری چگونه سبد دارایی‌های مالی خود را برای ایجاد جریان‌های نقدی مدیریت می‌کند. این تصمیم در سطح یک سبد (پرتفوی) از دارایی‌ها اتخاذ می‌شود، نه برای هر ابزار مالی به صورت جداگانه. اهداف اصلی مدل‌های کسب‌وکار عبارتند از:

  • نگهداری برای وصول جریان‌های نقدی قراردادی (Hold to Collect): هدف اصلی در این مدل، نگهداری دارایی مالی تا سررسید و دریافت اصل و سود آن است.
  • نگهداری برای وصول جریان‌های نقدی قراردادی و فروش دارایی‌های مالی (Hold to Collect and Sell): در این مدل، شرکت هم جریان‌های نقدی قراردادی را وصول می‌کند و هم ممکن است دارایی‌ها را پیش از سررسید بفروشد.
  • سایر مدل‌های کسب‌وکار: هر مدلی غیر از دو مورد فوق، مانند نگهداری دارایی‌ها برای معامله‌گری (Trading)، در این دسته قرار می‌گیرد.

۲. آزمون ویژگی‌های جریان نقدی قراردادی (SPPI Test): این آزمون ماهیت جریان‌های نقدی خود دارایی مالی را بررسی می‌کند. برای اینکه یک دارایی از این آزمون عبور کند، شرایط قراردادی آن باید منجر به جریان‌های نقدی در تاریخ‌های معین شود که صرفاً پرداخت اصل و سود مبلغ اصلی باقی‌مانده (Solely Payments of Principal and Interest) باشد. «اصل» مبلغ ارزش منصفانه دارایی در شناخت اولیه است و «سود» شامل عوض زمانی پول، ریسک اعتباری و سایر ریسک‌ها و هزینه‌های اساسی وام‌دهی به علاوه حاشیه سود است.  ابزارهای ساده مانند وام‌ها و اوراق قرضه با نرخ بهره ثابت یا متغیر استاندارد معمولاً این آزمون را پشت سر می‌گذارند، در حالی که ابزارهای پیچیده‌تر با ویژگی‌هایی مانند اهرم یا مشتقه تعبیه‌شده، در این آزمون مردود می‌شوند.

۲.۲. طبقه ۱: سرمایه‌گذاری‌ها به بهای تمام شده مستهلک شده (Amortised Cost)

  • معیارها: این طبقه تنها زمانی اعمال می‌شود که دارایی مالی هر دو آزمون را با موفقیت پشت سر بگذارد: یعنی مدل کسب‌وکار «نگهداری برای وصول» باشد و دارایی از آزمون SPPI عبور کند. 
  • نحوه حسابداری: سرمایه‌گذاری در شناخت اولیه به ارزش منصفانه به علاوه مخارج معامله اندازه‌گیری می‌شود. پس از آن، با استفاده از روش نرخ بهره مؤثر، به بهای تمام شده مستهلک شده اندازه‌گیری می‌شود. درآمد بهره در صورت سود و زیان شناسایی می‌گردد. این روش برای اکثر اوراق قرضه و وام‌های ساده‌ای که تا سررسید نگهداری می‌شوند، کاربرد دارد. 

۲.۳. طبقه ۲: سرمایه‌گذاری‌ها به ارزش منصفانه از طریق سایر اقلام سود و زیان جامع (FVOCI)

  • معیارها: این طبقه زمانی اعمال می‌شود که مدل کسب‌وکار «نگهداری برای وصول و فروش» باشد و دارایی از آزمون SPPI عبور کند. این طبقه عمدتاً برای ابزارهای بدهی (Debt Instruments) کاربرد دارد. 
  • نحوه حسابداری: سرمایه‌گذاری به ارزش منصفانه اندازه‌گیری می‌شود. تغییرات ارزش منصفانه در بخش «سایر اقلام سود و زیان جامع» (OCI) در صورت سود و زیان جامع شناسایی می‌شود. درآمد بهره (محاسبه شده با روش نرخ بهره مؤثر) و زیان‌های کاهش ارزش در صورت سود و زیان (P&L) شناسایی می‌شوند. در زمان قطع شناخت، سود یا زیان انباشته شده در OCI به صورت سود و زیان «بازیافت» (Recycled) می‌شود. 

۲.۴. طبقه ۳: سرمایه‌گذاری‌ها به ارزش منصفانه از طریق سود و زیان (FVTPL)

  • معیارها: این طبقه، طبقه پیش‌فرض یا باقیمانده است.  این طبقه برای تمام دارایی‌هایی که آزمون SPPI را پشت سر نمی‌گذارند (مانند اکثر سرمایه‌گذاری‌های در سهام و ابزارهای مشتقه) یا تحت هر مدل کسب‌وکار دیگری (مانند نگهداری برای معامله) مدیریت می‌شوند، اعمال می‌گردد. 
  • نحوه حسابداری: سرمایه‌گذاری به ارزش منصفانه اندازه‌گیری می‌شود و کلیه تغییرات ارزش منصفانه (چه تحقق‌یافته و چه تحقق‌نیافته) به همراه هرگونه درآمد سود سهام، مستقیماً در صورت سود و زیان (P&L) شناسایی می‌شود. 

۲.۵. ملاحظات ویژه برای سرمایه‌گذاری در سهام: انتخاب FVOCI و بحث «عدم بازیافت»

حسابداری سرمایه‌گذاری در سهام (Equity Investments) تحت IFRS 9 یکی از بحث‌برانگیزترین جنبه‌های این استاندارد است. از آنجایی که سهام معمولاً آزمون SPPI را پشت سر نمی‌گذارند (زیرا جریان‌های نقدی آن‌ها صرفاً پرداخت اصل و سود نیست)، طبقه‌بندی پیش‌فرض آن‌ها FVTPL است. این موضوع، همانطور که قبلاً ذکر شد، به دلیل ایجاد نوسان در سود گزارش‌شده، برای سرمایه‌گذاران بلندمدت نامطلوب است. 

برای رفع این نگرانی، IFRS 9 یک انتخاب فسخ‌ناپذیر در زمان شناخت اولیه ارائه می‌دهد که به موجب آن، یک واحد تجاری می‌تواند تغییرات ارزش منصفانه سرمایه‌گذاری‌های در سهامی را که برای معامله نگهداری نمی‌شوند، در OCI ارائه دهد.  این انتخاب به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا از نوسانات سود و زیان ناشی از تغییرات کوتاه‌مدت بازار جلوگیری کنند.

با این حال، نکته بسیار مهم و بحث‌برانگیز این است که وقتی یک سرمایه‌گذاری در سهام طبقه‌بندی‌شده در FVOCI فروخته می‌شود، سود یا زیان انباشته در OCI هرگز به صورت سود و زیان بازیافت نمی‌شود. در عوض، این مبلغ مستقیماً در داخل حقوق صاحبان سهام منتقل می‌شود (مثلاً از مازاد تجدید ارزیابی FVOCI به سود انباشته).  این رویکرد یک انحراف بزرگ از رویه‌های قبلی است و یک معضل جدی برای گزارشگری ایجاد می‌کند. یک شرکت می‌تواند یک سرمایه‌گذاری بلندمدت بسیار سودآور را بفروشد، وجه نقد قابل توجهی دریافت کند، اما هرگز سود حاصل از این معامله موفق را در معیار اصلی عملکرد خود، یعنی سود خالص، گزارش نکند. این امر منجر به یک گسست بین عملکرد اقتصادی واقعی و عملکرد گزارش‌شده می‌شود و شرکت‌ها را در یک دوراهی دشوار قرار می‌دهد: پذیرش نوسان در سود و زیان (تحت FVTPL) یا پذیرش گزارشگری ناقص عملکرد (تحت انتخاب FVOCI).

۲.۶. کاهش ارزش تحت مدل زیان اعتباری مورد انتظار (ECL)

IFRS 9 یک مدل کاهش ارزش آینده‌نگر را معرفی می‌کند که به عنوان مدل «زیان اعتباری مورد انتظار» (Expected Credit Loss) شناخته می‌شود. این مدل جایگزین مدل «زیان متحمل‌شده» (Incurred Loss) استاندارد قبلی شد که در آن زیان تنها پس از وقوع یک رویداد اعتباری شناسایی می‌شد. مدل ECL برای دارایی‌های مالی که به بهای تمام شده مستهلک شده و ابزارهای بدهی که به FVOCI اندازه‌گیری می‌شوند، کاربرد دارد. این مدل با هدف شناسایی به موقع و پیشگیرانه مشکلات مالی بالقوه طراحی شده است. 

مدل ECL دارای سه مرحله است  :

  • مرحله ۱: در زمان شناخت اولیه، یا تا زمانی که ریسک اعتباری دارایی به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش نیافته باشد، شرکت یک زیان اعتباری مورد انتظار ۱۲ ماهه را شناسایی می‌کند. درآمد بهره بر اساس مبلغ دفتری ناخالص دارایی محاسبه می‌شود.
  • مرحله ۲: اگر ریسک اعتباری از زمان شناخت اولیه به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته باشد (SICR)، اما دارایی هنوز دچار آسیب اعتباری نشده باشد، ذخیره کاهش ارزش به زیان اعتباری مورد انتظار طول عمر (Lifetime ECL) تغییر می‌کند. درآمد بهره همچنان بر اساس مبلغ دفتری ناخالص محاسبه می‌شود.
  • مرحله ۳: اگر دارایی دچار آسیب اعتباری (Credit-Impaired) شود، شرکت همچنان یک زیان اعتباری مورد انتظار طول عمر را شناسایی می‌کند، اما درآمد بهره بر اساس مبلغ دفتری خالص (مبلغ ناخالص منهای ذخیره زیان) محاسبه می‌شود.

یکی از پیچیده‌ترین جنبه‌های مدل ECL، الزام به استفاده از «اطلاعات آینده‌نگر معقول و قابل اتکا» است.  این بدان معناست که شرکت‌ها نمی‌توانند صرفاً به داده‌های تاریخی اتکا کنند و باید شرایط فعلی و پیش‌بینی‌های اقتصادی آتی (مانند نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری و غیره) را در محاسبات خود لحاظ کنند. این الزام، قضاوت و پیچیدگی قابل توجهی را به فرآیند گزارشگری مالی اضافه می‌کند و حتی در مورد وام‌های درون‌گروهی نیز باید اعمال شود که می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. این مدل صرفاً یک قاعده حسابداری نیست؛ بلکه یک کاتالیزور برای تغییرات سازمانی است. برای تهیه پیش‌بینی‌های مورد نیاز، دپارتمان حسابداری نیازمند داده‌ها و تخصص‌هایی است که معمولاً در دپارتمان مدیریت ریسک یافت می‌شود. در نتیجه، مدل ECL همکاری بسیار نزدیک‌تری بین این دو بخش را ضروری می‌سازد و اهمیت پیش‌بینی‌های اقتصادی را در فرآیند گزارشگری مالی افزایش می‌دهد.

در ادامه، جدول زیر مقایسه‌ای از طبقات مختلف دارایی‌های مالی تحت IFRS 9 ارائه می‌دهد.

جدول ۲.۱: مقایسه طبقات دارایی‌های مالی تحت IFRS 9

ویژگی بهای تمام شده مستهلک شده (AC) ارزش منصفانه از طریق OCI (ابزار بدهی) ارزش منصفانه از طریق سود و زیان (FVTPL) ارزش منصفانه از طریق OCI (انتخاب برای سهام)
معیارها (مدل کسب‌وکار و SPPI) مدل “نگهداری برای وصول” + قبولی در آزمون SPPI مدل “نگهداری برای وصول و فروش” + قبولی در آزمون SPPI طبقه باقیمانده (عدم قبولی در SPPI یا سایر مدل‌ها) انتخاب فسخ‌ناپذیر برای سهام غیرمعاملاتی
اندازه‌گیری اولیه ارزش منصفانه + مخارج معامله ارزش منصفانه + مخارج معامله ارزش منصفانه ارزش منصفانه + مخارج معامله
اندازه‌گیری پس از آن بهای تمام شده مستهلک شده ارزش منصفانه ارزش منصفانه ارزش منصفانه
نحوه برخورد با درآمد بهره/سود سهام درآمد بهره در سود و زیان (P&L) درآمد بهره در سود و زیان (P&L) درآمد بهره/سود سهام در سود و زیان (P&L) سود سهام در سود و زیان (P&L)
نحوه برخورد با تغییرات ارزش منصفانه اعمال نمی‌شود در سایر اقلام سود و زیان جامع (OCI) در سود و زیان (P&L) در سایر اقلام سود و زیان جامع (OCI)
مدل کاهش ارزش مدل زیان اعتباری مورد انتظار (ECL) مدل زیان اعتباری مورد انتظار (ECL) اعمال نمی‌شود (تغییرات ارزش منصفانه در P&L است) اعمال نمی‌شود (تغییرات ارزش منصفانه در OCI است)
نحوه برخورد در زمان قطع شناخت (بازیافت) سود/زیان در P&L شناسایی می‌شود سود/زیان انباشته در OCI به P&L بازیافت می‌شود سود/زیان در P&L شناسایی می‌شود سود/زیان انباشته در OCI بازیافت نمی‌شود (به سود انباشته منتقل می‌شود)

بخش ۳: سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات (IAS 40)

استاندارد حسابداری بین‌المللی 40 (IAS 40) به طور خاص به نحوه حسابداری «سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات» (Investment Property) می‌پردازد. این استاندارد برای دارایی‌هایی طراحی شده است که با هدف کسب بازده از طریق اجاره یا افزایش ارزش نگهداری می‌شوند، نه برای استفاده در فعالیت‌های اصلی شرکت.

۳.۱. تعریف سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات: اصل نگهداری «منفعلانه»

بر اساس IAS 40، سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات به عنوان «ملک (زمین یا ساختمان یا بخشی از یک ساختمان یا هر دو) که برای کسب درآمد اجاره یا افزایش ارزش سرمایه یا هر دو نگهداری می‌شود» تعریف شده است.  نکته کلیدی در این تعریف، ماهیت «منفعلانه» (Passive) نگهداری این دارایی‌هاست. به این معنا که یک سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات، جریان‌های نقدی را عمدتاً مستقل از سایر دارایی‌های نگهداری‌شده توسط واحد تجاری ایجاد می‌کند. این ویژگی آن را از دارایی‌های ثابت مشهود که در فرآیند تولید یا عرضه کالا و خدمات استفاده می‌شوند، متمایز می‌سازد.

نمونه‌هایی از سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات عبارتند از  :

  • زمینی که برای افزایش ارزش سرمایه در بلندمدت نگهداری می‌شود.
  • زمینی که برای استفاده آتی نامشخص نگهداری می‌شود.
  • ساختمانی که تحت یک یا چند قرارداد اجاره عملیاتی، اجاره داده شده است.
  • ساختمان خالی که برای اجاره دادن تحت قرارداد اجاره عملیاتی نگهداری می‌شود.
  • ملکی که در حال ساخت یا توسعه برای استفاده آتی به عنوان سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات است.

۳.۲. تعیین مرزها: تمایز بین سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات، دارایی‌های ثابت مشهود و موجودی‌ها

برای کاربرد عملی IAS 40، تفکیک دقیق بین سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات و سایر انواع دارایی‌ها حیاتی است:

  • در مقابل املاک مورد استفاده مالک (IAS 16): سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات در تولید یا عرضه کالا و خدمات یا برای مقاصد اداری استفاده نمی‌شود. این دارایی‌ها تحت استاندارد IAS 16 (دارایی‌های ثابت مشهود) طبقه‌بندی می‌شوند.
  • استفاده بخشی: در مواردی که یک ملک کاربری مختلط دارد (بخشی مورد استفاده مالک و بخشی برای اجاره)، اگر بتوان این بخش‌ها را به طور جداگانه فروخت یا اجاره داد، باید به طور جداگانه حسابداری شوند. اما اگر تفکیک آن‌ها ممکن نباشد، کل ملک تنها در صورتی به عنوان سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات طبقه‌بندی می‌شود که بخش مورد استفاده مالک، ناچیز باشد. 
  • خدمات جانبی: اهمیت خدمات ارائه‌شده به ساکنان، در طبقه‌بندی ملک تعیین‌کننده است. اگر خدمات ارائه‌شده ناچیز باشند (مانند خدمات نگهبانی و نگهداری)، ملک می‌تواند به عنوان سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات طبقه‌بندی شود. اما اگر خدمات ارائه‌شده قابل توجه باشند (مانند یک هتل که توسط مالک اداره می‌شود)، ملک باید به عنوان دارایی ثابت مشهود مورد استفاده مالک طبقه‌بندی شود. 
  • اجاره‌های درون‌گروهی: از دیدگاه صورت‌های مالی تلفیقی، ملکی که یک شرکت به شرکت فرعی یا وابسته خود اجاره می‌دهد، به عنوان ملک مورد استفاده مالک تلقی می‌شود. با این حال، در صورت‌های مالی جداگانه شرکت اجاره‌دهنده، همین ملک می‌تواند به عنوان سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات طبقه‌بندی شود. 

۳.۳. شناخت اولیه و اندازه‌گیری به بهای تمام شده

یک سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات زمانی به عنوان دارایی شناسایی می‌شود که دو شرط زیر برقرار باشد: ورود منافع اقتصادی آتی مرتبط با آن به واحد تجاری محتمل باشد، و بهای تمام شده آن به گونه‌ای قابل اتکا قابل اندازه‌گیری باشد. 

در شناخت اولیه، سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات به بهای تمام شده اندازه‌گیری می‌شود. بهای تمام شده شامل قیمت خرید و هرگونه مخارج قابل انتساب مستقیم مانند حق‌الزحمه‌های حقوقی و حرفه‌ای است. هزینه‌های اولیه راه‌اندازی، ضایعات غیرعادی و زیان‌های عملیاتی اولیه قبل از رسیدن به سطح اشغال برنامه‌ریزی‌شده، جزء بهای تمام شده محسوب نمی‌شوند. 

۳.۴. اندازه‌گیری پس از آن: انتخاب استراتژیک رویه حسابداری

پس از شناخت اولیه، واحد تجاری باید یکی از دو مدل زیر را به عنوان رویه حسابداری خود برای تمام سرمایه‌گذاری‌هایش در املاک و مستغلات انتخاب کند. 

۳.۴.۱. مدل ارزش منصفانه

  • بر اساس این مدل، سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات در پایان هر دوره گزارشگری به ارزش منصفانه تجدید اندازه‌گیری می‌شود. 
  • نکته بسیار مهم این است که سود یا زیان ناشی از تغییرات ارزش منصفانه در صورت سود و زیان (P&L) دوره‌ای که در آن ایجاد شده‌اند، شناسایی می‌شود. 
  • تحت این مدل، هیچ‌گونه استهلاکی شناسایی نمی‌شود. 
  • استاندارد یک فرض قابل رد را مطرح می‌کند که ارزش منصفانه به طور مستمر قابل اندازه‌گیری اتکاپذیر است. 

۳.۴.۲. مدل بهای تمام شده

بر اساس این مدل، ملک به بهای تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته و زیان‌های کاهش ارزش انباشته، مطابق با مدل ارائه شده در IAS 16، اندازه‌گیری می‌شود. 

با این حال، حتی در صورت استفاده از مدل بهای تمام شده، واحد تجاری باید ارزش منصفانه سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات را در یادداشت‌های توضیحی افشا کند. این الزام، یک تلاش عمدی از سوی IASB برای تضمین برابری اطلاعاتی و قابلیت مقایسه است. این هیئت تشخیص داده است که اجازه انتخاب بین دو مدل اندازه‌گیری کاملاً متفاوت (بهای تمام شده در مقابل ارزش منصفانه) می‌تواند منجر به تفاوت‌های عظیمی در دارایی‌ها و سودهای گزارش‌شده بین دو شرکت با دارایی‌های یکسان شود و قابلیت مقایسه را از بین ببرد.

برای کاهش این مشکل، افشای اجباری ارزش منصفانه به استفاده‌کنندگان خبره صورت‌های مالی اجازه می‌دهد تا ارزش واقعی پرتفوی املاک را ببینند و تحلیل‌ها و مقایسه‌های خود را انجام دهند، حتی اگر شرکت برای هموارسازی سود و زیان خود، مدل بهای تمام شده را انتخاب کرده باشد. این یک مصالحه عمل‌گرایانه بین دادن انعطاف به مدیریت و ارائه اطلاعات مربوط به استفاده‌کنندگان است.

۳.۵. انتقال‌ها و قطع شناخت

قواعد مربوط به انتقال یک دارایی به طبقه سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات یا خروج از آن، بسیار سخت‌گیرانه است. انتقال تنها زمانی مجاز است که تغییری در کاربری ملک رخ دهد (مثلاً شروع یا پایان استفاده توسط مالک). صرف تغییر در قصد مدیریت برای این انتقال کافی نیست.  این معیار سخت‌گیرانه از طبقه‌بندی مجدد فرصت‌طلبانه جلوگیری می‌کند. به عنوان مثال، بدون این قاعده، مدیریت ممکن بود برای دستیابی به یک نتیجه حسابداری مطلوب، املاک را بین طبقات مختلف جابجا کند. این قاعده اصل بنیادین حسابداری را تقویت می‌کند که باید منعکس‌کننده تغییرات واقعی در استفاده اقتصادی از یک دارایی باشد، نه صرفاً تمایل مدیریت برای مدیریت سود گزارش‌شده.

قطع شناخت یک سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات در زمان واگذاری یا زمانی که ملک به طور دائم از استفاده خارج می‌شود و انتظار نمی‌رود منافع اقتصادی آتی از واگذاری آن حاصل شود، رخ می‌دهد. سود یا زیان حاصل از واگذاری (تفاوت بین عواید خالص واگذاری و مبلغ دفتری دارایی) در صورت سود و زیان شناسایی می‌شود. 

در ادامه، جدول زیر دو مدل اندازه‌گیری پس از آن در IAS 40 را مقایسه می‌کند.

جدول ۳.۱: مقایسه مدل‌های اندازه‌گیری پس از آن در IAS 40: ارزش منصفانه در مقابل بهای تمام شده

ویژگی مدل ارزش منصفانه مدل بهای تمام شده
اندازه‌گیری در ترازنامه ارزش منصفانه در تاریخ گزارشگری بهای تمام شده منهای استهلاک و کاهش ارزش انباشته
تأثیر سالانه بر سود و زیان (P&L) سود یا زیان ناشی از تغییرات ارزش منصفانه هزینه استهلاک و زیان کاهش ارزش
استهلاک شناسایی نمی‌شود شناسایی می‌شود
تأثیر بر OCI ندارد ندارد (مگر در موارد خاص تجدید ارزیابی تحت IAS 16)
الزامات افشا افشای مفروضات کلیدی در تعیین ارزش منصفانه افشای روش‌های استهلاک و ارزش منصفانه ملک
کاربرد معمول شرکت‌هایی که به دنبال انعکاس ارزش بازار دارایی‌های خود هستند شرکت‌هایی که به دنبال سود و زیان باثبات‌تر و قابل پیش‌بینی‌تر هستند

بخش ۴: سرمایه‌گذاری‌هایی که نفوذ قابل ملاحظه یا کنترل مشترک ایجاد می‌کنند

در برخی موارد، سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت فراتر از یک نگهداری منفعلانه برای کسب بازده هستند و به سرمایه‌گذار اجازه می‌دهند تا در سیاست‌های مالی و عملیاتی واحد سرمایه‌پذیر مشارکت کند. استانداردهای IAS 28 و IFRS 11 به این نوع سرمایه‌گذاری‌ها می‌پردازند.

۴.۱. سرمایه‌گذاری در واحدهای تجاری وابسته (IAS 28)

۴.۱.۱. شناسایی نفوذ قابل ملاحظه

یک واحد تجاری وابسته (Associate)، واحدی است که سرمایه‌گذار بر آن نفوذ قابل ملاحظه (Significant Influence) دارد، اما کنترل یا کنترل مشترک ندارد. نفوذ قابل ملاحظه، قدرت مشارکت در تصمیم‌گیری‌های مربوط به سیاست‌های مالی و عملیاتی واحد سرمایه‌پذیر است.

  • فرض ۲۰ درصد: اگر یک سرمایه‌گذار به طور مستقیم یا غیرمستقیم ۲۰ درصد یا بیشتر از حق رأی در واحد سرمایه‌پذیر را در اختیار داشته باشد، فرض بر این است که نفوذ قابل ملاحظه وجود دارد، مگر اینکه خلاف آن به وضوح اثبات شود. این فرض قابل رد است. 
  • شاخص‌های کیفی: ارزیابی نفوذ قابل ملاحظه فراتر از یک درصد مشخص است و به شاخص‌های کیفی نیز بستگی دارد. وجود یک یا چند مورد از موارد زیر معمولاً نشان‌دهنده نفوذ قابل ملاحظه است  :
  • داشتن نماینده در هیئت مدیره یا رکن اداره‌کننده مشابه واحد سرمایه‌پذیر.
  • مشارکت در فرآیندهای سیاست‌گذاری، از جمله تصمیم‌گیری در مورد تقسیم سود.
  • انجام معاملات بااهمیت بین سرمایه‌گذار و واحد سرمایه‌پذیر.
  • جابجایی پرسنل مدیریتی بین دو واحد.
  • ارائه اطلاعات فنی ضروری.
  • وجود حق رأی بالقوه (مانند اختیار خرید سهام) که در حال حاضر قابل اعمال است نیز در ارزیابی نفوذ قابل ملاحظه در نظر گرفته می‌شود. 

۴.۱.۲. کاربرد روش ارزش ویژه

برای حسابداری سرمایه‌گذاری در واحدهای تجاری وابسته، استفاده از روش ارزش ویژه (Equity Method) الزامی است. مراحل این روش به شرح زیر است:

  • شناخت اولیه: سرمایه‌گذاری در ابتدا به بهای تمام شده شناسایی می‌شود. شایان ذکر است که پیشنهادهای اخیر هیئت استانداردها به سمت اندازه‌گیری سرمایه‌گذاری بر اساس ارزش منصفانه مابه‌ازای منتقل‌شده تمایل دارد که نشان‌دهنده ماهیت در حال تحول این استاندارد است. 
  • اندازه‌گیری پس از آن: مبلغ دفتری سرمایه‌گذاری پس از آن برای شناسایی سهم سرمایه‌گذار از سود یا زیان پس از تحصیل واحد وابسته (که در صورت سود و زیان سرمایه‌گذار شناسایی می‌شود) و سهم آن از سایر اقلام سود و زیان جامع واحد وابسته (که در OCI سرمایه‌گذار شناسایی می‌شود) تعدیل می‌گردد. 
  • سودهای تقسیمی (سود سهام) دریافت‌شده از واحد وابسته، مبلغ دفتری سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد. 

۴.۱.۳. نحوه برخورد با زیان‌ها و کاهش ارزش

اگر سهم سرمایه‌گذار از زیان‌های واحد وابسته با مبلغ دفتری سرمایه‌گذاری برابر شود یا از آن فراتر رود، سرمایه‌گذار شناسایی سهم خود از زیان‌های بیشتر را متوقف می‌کند (سرمایه‌گذاری به صفر کاهش می‌یابد).  زیان‌های اضافی تنها در صورتی به عنوان یک بدهی شناسایی می‌شوند که سرمایه‌گذار تعهدات قانونی یا عرفی را از طرف واحد وابسته متحمل شده باشد. 

یک نکته پیچیده و مهم این است که «منافع در یک واحد وابسته» نه تنها شامل سرمایه‌گذاری حسابداری‌شده به روش ارزش ویژه، بلکه شامل هرگونه منافع بلندمدت دیگری (مانند وام‌های بلندمدت) است که در اصل بخشی از خالص سرمایه‌گذاری را تشکیل می‌دهند.  این منافع بلندمدت خودشان ابزارهای مالی هستند که مشمول الزامات طبقه‌بندی و کاهش ارزش استاندارد IFRS 9، از جمله مدل ECL، می‌شوند. 

۴.۲. منافع در مشارکت‌های خاص (IFRS 11)

۴.۲.۱. اصل کنترل مشترک

یک مشارکت خاص (Joint Arrangement) از طریق یک قرارداد و وجود کنترل مشترک (Joint Control) تعریف می‌شود. کنترل مشترک، تسهیم کنترل یک مشارکت بر مبنای قرارداد است که تنها زمانی وجود دارد که تصمیم‌گیری در مورد فعالیت‌های مربوطه مستلزم

رضایت متفق‌القول طرف‌هایی باشد که کنترل را تسهیم می‌کنند. این یک آستانه بسیار بالاست و نشان می‌دهد که هیچ یک از طرفین به تنهایی نمی‌تواند تصمیمات کلیدی را اتخاذ کند.

۴.۲.۲. تمایز حیاتی: عملیات مشترک در مقابل مشارکت مشترک

این قضاوت اصلی در IFRS 11 است. طبقه‌بندی یک مشارکت خاص به عنوان عملیات مشترک یا مشارکت مشترک، به حقوق و تعهدات طرفین ناشی از مشارکت بستگی دارد، نه شکل قانونی آن. این رویکرد، نمونه‌ای قدرتمند از اولویت دادن IFRS به محتوای اقتصادی بر شکل قانونی است.

  • عملیات مشترک (Joint Operation): طرفین (که عمل‌کنندگان مشترک نامیده می‌شوند) نسبت به دارایی‌ها حقوق و در قبال بدهی‌های مربوط به مشارکت، تعهد دارند. 
  • مشارکت مشترک (Joint Venture): طرفین (که شرکای مشترک نامیده می‌شوند) تنها نسبت به خالص دارایی‌های مشارکت، حقوق دارند. 

برای مثال، فرض کنید دو شرکت یک شخصیت حقوقی جداگانه به نام «سلول» را برای تولید قطعات تأسیس می‌کنند. طبق قرارداد، آن‌ها موظف به خرید تمام تولیدات «سلول» هستند و قیمت به گونه‌ای تعیین می‌شود که فقط هزینه‌ها را پوشش دهد (نقطه سر به سر). اگرچه «سلول» یک شخصیت حقوقی مجزاست (که ممکن است نشان‌دهنده یک مشارکت مشترک باشد)، اما محتوای اقتصادی این است که طرفین نسبت به تمام دارایی‌ها (تولیدات) حقوق و در قبال تمام بدهی‌ها (هزینه‌های تولید) تعهد دارند. بنابراین، IFRS 11 حکم می‌کند که این ترتیب به عنوان یک عملیات مشترک حسابداری شود. این رویکرد به استفاده‌کنندگان دید شفاف‌تری از دارایی‌ها و تعهدات واقعی طرفین می‌دهد که تحت روش تک‌خطی ارزش ویژه پنهان می‌ماند. 

۴.۲.۳. حسابداری عملیات مشترک

این روش شامل یک رویکرد «نگاه از درون» یا «ناخالص» است. عمل‌کننده مشترک، سهم خود از دارایی‌ها، بدهی‌ها، درآمدها و هزینه‌های عملیات را مستقیماً در صورت‌های مالی خود شناسایی می‌کند. 

۴.۲.۴. حسابداری مشارکت مشترک

یک شریک مشترک، منافع خود در مشارکت مشترک را به عنوان یک سرمایه‌گذاری شناسایی کرده و آن را با استفاده از روش ارزش ویژه مطابق با IAS 28 حسابداری می‌کند. سرمایه‌گذاری به صورت یک قلم واحد در ترازنامه نمایش داده می‌شود.

استفاده از روش ارزش ویژه، در حالی که اطلاعات مفیدی در مورد عملکرد ارائه می‌دهد، می‌تواند میزان واقعی اهرم اقتصادی و مواجهه با ریسک سرمایه‌گذار را پنهان کند. از آنجا که این روش سرمایه‌گذاری را به صورت یک قلم واحد در ترازنامه نشان می‌دهد، سهم سرمایه‌گذار از دارایی‌ها و بدهی‌های منفرد واحد وابسته یا مشارکت مشترک (مانند بدهی‌های آن) در صورت وضعیت مالی سرمایه‌گذار نشان داده نمی‌شود. در نتیجه، یک سرمایه‌گذار می‌تواند منافع قابل توجهی در چندین واحد وابسته یا مشارکت مشترک با اهرم بالا داشته باشد و همچنان ترازنامه‌ای بسیار محافظه‌کارانه با نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام پایین نشان دهد. این امر «اهرم پنهان» ایجاد می‌کند. یک تحلیلگر خبره باید فراتر از صورت‌های مالی اصلی سرمایه‌گذار رفته و افشاهای مربوط به واحدهای وابسته و مشارکت‌های مشترک آن را به دقت بررسی کند تا بتواند پروفایل ریسک واقعی گروه تلفیقی را درک کند.

جدول زیر تفاوت‌های کلیدی بین عملیات مشترک و مشارکت مشترک را خلاصه می‌کند.

جدول ۴.۱: مشارکت‌های خاص تحت IFRS 11: عملیات مشترک در مقابل مشارکت مشترک

ویژگی عملیات مشترک (Joint Operation) مشارکت مشترک (Joint Venture)
اساس طبقه‌بندی (حقوق و تعهدات) طرفین نسبت به دارایی‌ها حقوق و در قبال بدهی‌ها تعهد دارند طرفین نسبت به خالص دارایی‌ها حقوق دارند
ساختار معمول می‌تواند از طریق یک شخصیت حقوقی مجزا یا بدون آن باشد همیشه از طریق یک شخصیت حقوقی مجزا ساختار می‌یابد
روش حسابداری الزامی شناسایی سهم از دارایی‌ها، بدهی‌ها، درآمدها و هزینه‌ها به صورت ناخالص روش ارزش ویژه (مطابق با IAS 28)
ارائه در ترازنامه شناسایی خط به خط سهم از دارایی‌ها و بدهی‌ها یک قلم واحد به عنوان «سرمایه‌گذاری در مشارکت مشترک»
ارائه در صورت سود و زیان شناسایی خط به خط سهم از درآمدها و هزینه‌ها یک قلم واحد به عنوان «سهم از سود/زیان مشارکت مشترک»
شاخص کلیدی حقوق مستقیم نسبت به دارایی‌ها و تعهد مستقیم برای بدهی‌ها حقوق نسبت به نتیجه خالص فعالیت مشارکت

بخش ۵: تلفیق و ملاحظات پیشرفته

چارچوب IFRS برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت مجموعه‌ای از قواعد مجزا نیست، بلکه یک سیستم به هم پیوسته است که بر اصول محتوا، مربوط بودن و شفافیت بنا شده است. با این حال، این رویکرد مبتنی بر اصول، پیچیدگی و قضاوت ایجاد می‌کند که منجر به بحث‌های مداوم و فعالیت‌های استانداردگذاری می‌شود.

۵.۱. بازنگری در بحث ارزش منصفانه: مربوط بودن در مقابل اتکاپذیری و نوسان

بحث پیرامون حسابداری ارزش منصفانه برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت همچنان ادامه دارد. این بحث یک تنش اساسی بین اهداف مختلف گزارشگری مالی را منعکس می‌کند.

از یک سو، دیدگاه IASB این است که برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، بهای تمام شده تاریخی با گذشت زمان از میزان مربوط بودن آن کاسته می‌شود و ارزش منصفانه به طور بهتری مواجهه واحد تجاری با ریسک را منعکس می‌کند. به عنوان مثال، برای یک سرمایه‌گذاری در سهام که پنج سال پیش تحصیل شده، ارزش منصفانه فعلی آن اطلاعات مربوط‌تری نسبت به بهای تمام شده تاریخی آن ارائه می‌دهد، صرف نظر از اینکه چه مدت دیگر نگهداری خواهد شد. 

در مقابل، منتقدان استدلال می‌کنند که ارزش منصفانه نوسان دارد و ممکن است برای سرمایه‌گذارانی که بر ایجاد ارزش بلندمدت متمرکز هستند، مربوط نباشد. نگرانی دیگر این است که شناسایی سودهای تحقق‌نیافته در صورت سود و زیان می‌تواند منجر به تقسیم سود غیرمحتاطانه، رفتار کوتاه‌مدت‌نگرانه و مهندسی مالی شود و در نهایت سرمایه‌گذاری بلندمدت را دلسرد کند.  این مناظره، همان تنش اولیه‌ای را که در بخش اول شناسایی شد، بازتاب می‌دهد و نشان می‌دهد که یافتن تعادل کامل بین ارائه اطلاعات مربوط و اجتناب از پیامدهای ناخواسته رفتاری، یک چالش مداوم برای استانداردگذاران است. 

۵.۲. تعامل بین استانداردها: پیمایش در پیچیدگی

استانداردهای مختلف IFRS به صورت مجزا عمل نمی‌کنند و تعاملات پیچیده‌ای بین آن‌ها وجود دارد. یک نمونه بارز، حسابداری منافع بلندمدت در یک واحد تجاری وابسته یا مشارکت مشترک است.

فرض کنید یک سرمایه‌گذار علاوه بر داشتن سهام در یک واحد وابسته (که منجر به نفوذ قابل ملاحظه می‌شود)، یک وام بلندمدت نیز به آن واحد ارائه کرده است. در این حالت، دو استاندارد به طور همزمان اعمال می‌شوند. سهم مالکانه (سرمایه‌گذاری در سهام) تحت استاندارد IAS 28 و با استفاده از روش ارزش ویژه حسابداری می‌شود. اما وام بلندمدت، یک ابزار مالی است که در دامنه شمول IFRS 9 قرار می‌گیرد. این بدان معناست که این وام باید بر اساس مدل کسب‌وکار و آزمون SPPI طبقه‌بندی شود و مهم‌تر از آن، مشمول الزامات کاهش ارزش مدل زیان اعتباری مورد انتظار (ECL) خواهد بود.21 این تعامل نشان می‌دهد که یک رابطه واحد با یک واحد وابسته می‌تواند همزمان الزامات IAS 28 و IFRS 9 را فعال کند و درک این تعاملات برای کاربرد صحیح استانداردها حیاتی است.

۵.۳. افشا: ستون شفافیت

با توجه به اینکه استانداردهای مربوط به سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت اجازه قضاوت و انتخاب رویه‌های مختلف (مانند انتخاب مدل در IAS 40 یا قضاوت در مورد نفوذ قابل ملاحظه در IAS 28) را می‌دهند، چارچوب IFRS به شدت بر افشا به عنوان مکانیزمی برای ارائه اطلاعات لازم به استفاده‌کنندگان تکیه می‌کند.

هدف کلی الزامات افشا در این استانداردها، قادر ساختن استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی به درک موارد زیر است:

  • ماهیت سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و ریسک‌های مرتبط با آن‌ها.
  • قضاوت‌های کلیدی انجام‌شده در اعمال رویه‌های حسابداری (مانند ورودی‌های ارزش منصفانه، انتخاب مدل در IAS 40، مبنای تعیین نفوذ قابل ملاحظه).
  • عملکرد سرمایه‌گذاری‌ها و تأثیر آن‌ها بر وضعیت مالی و عملکرد مالی واحد تجاری. 

پیشنهادهای اخیر هیئت استانداردها برای افزایش افشاها برای سرمایه‌گذاری‌های حسابداری‌شده به روش ارزش ویژه، مانند ارائه یک صورت تطبیق دقیق برای مبلغ دفتری، گواهی بر تمرکز مستمر هیئت بر بهبود شفافیت در این حوزه است. در نهایت، در جایی که قواعد اجازه انعطاف‌پذیری می‌دهند، افشای جامع به عنوان پل ارتباطی بین گزارشگری مدیریت و نیازهای اطلاعاتی سرمایه‌گذاران عمل می‌کند.

نتیجه‌گیری

تحلیل جامع استانداردهای IFRS نشان می‌دهد که رویکرد به حسابداری سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، یک رویکرد مبتنی بر اصول و متمرکز بر محتوای اقتصادی است. این چارچوب از یک استاندارد واحد و کلی برای «سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت» اجتناب می‌کند و در عوض، واحدهای تجاری را به سمت استانداردهای خاصی هدایت می‌کند که با ماهیت دارایی مطابقت دارد:     IFRS 9 برای ابزارهای مالی، IAS 40 برای املاک سرمایه‌گذاری، و IAS 28 و IFRS 11 برای سرمایه‌گذاری‌هایی که با مشارکت و نفوذ همراه هستند.

این رویکرد «رجحان محتوا بر شکل»، اگرچه از نظر مفهومی قوی است، اما پیچیدگی قابل توجهی ایجاد می‌کند و نیازمند اعمال قضاوت‌های حرفه‌ای قابل ملاحظه از سوی تهیه‌کنندگان صورت‌های مالی است. موضوعاتی مانند طبقه‌بندی ابزارهای مالی تحت IFRS 9، انتخاب بین مدل بهای تمام شده و ارزش منصفانه در IAS 40، و تمایز بین عملیات مشترک و مشارکت مشترک در    IFRS 11، همگی مستلزم تحلیل عمیق حقوق و تعهدات قراردادی و مدل‌های کسب‌وکار هستند.

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت
سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت

علاوه بر این، چارچوب IFRS در این حوزه با تنش‌های ذاتی همراه است. بحث مداوم در مورد استفاده از ارزش منصفانه، به ویژه برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت در سهام، تضاد بین هدف شفافیت و نگرانی از نوسانات سود گزارش‌شده را برجسته می‌کند. راه‌حل‌های ارائه شده، مانند انتخاب FVOCI برای سهام، خود معضلات جدیدی مانند «عدم بازیافت» سود در زمان فروش را ایجاد کرده‌اند که ارتباط بین عملکرد اقتصادی و گزارشگری مالی را به چالش می‌کشد.

در نهایت، سیستم IFRS به شدت به افشای جامع به عنوان مکانیزمی برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی ناشی از این پیچیدگی‌ها و انتخاب‌ها متکی است. هدف نهایی، ارائه اطلاعاتی به استفاده‌کنندگان است که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا قضاوت‌های مدیریت را درک کرده و تأثیر اقتصادی واقعی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت را بر واحد تجاری ارزیابی کنند. بنابراین، پیمایش موفقیت‌آمیز در حوزه حسابداری سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت تحت IFRS نیازمند چیزی فراتر از پیروی صرف از قواعد است؛ این امر مستلزم درک عمیق اصول مفهومی، ماهیت اقتصادی معاملات و اهداف نهایی گزارشگری مالی است.

————————————————————————————-

برای دریافت مشاوره و نیز آگاهی کامل از شرایط ارائه خدمات با ما در تماس باشید :

تلفن ۱ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۲

تلفن ۲ :  ۰۲۱۸۸۱۹۱۴۸۳

فکس :    ۸۸۲۰۵۷۶۶   ۲۱  ۹۸++

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت

ضعیفمتوسطخوبخیلی خوبعالی (No Ratings Yet)
Loading...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت − سه =